در یوزگی از خارجی برای همه عیب دارد ؟
حسن بهگر
این روزها افزون بر خبرهای روزمره ی اختلاس و فساد و دزدی درمیان رهبران ج.ا. ، خبر استمداد رفسنجانی از اروپایی ها در مورد نقض حقوق بشر در ایران جالب بود. این خبرکه قبلا ویکی لیکس انتشار داده بود توسط شریعتمداری در یک برنامه تلویزیونی افشأ شد (1). خبر جالب بود از این رو که اخبار دزدی های روزانه و اختلاس ها آنقدر برایمان عادی شده که دیگر جزء جدا ناشدنی جمهوری اسلامی است و حتی مایه ی تعجب هم نمی شود.
آخوندها با ادعای دفاع از ارزش های سنتی مانند اخلاق و درستکاری و پاکدامنی و ... قدرت را قبضه کردند و از روز اول هم معلوم شده چاخان کرده اند و هدفشان این بوده که با تظاهر به اخلاق همه نوع بی اخلاقی بکنند و به ریش دیگران بخندند. آیات عظام و ستون های استوار دینی فقط بر قطر گردن و طول ریش ها افزوده اند و از نعمت رانت های شکر و لاستیک و غیره برخوردارند و در برابر هیچ یک از فسادها، اختلاس ها، گرانی ها، گورخواب ها و.. واکنشی نشان نمی دهند و خود را به خواب زده اند. مقام رفسنجانی هم در این میان بر همه روشن است. از یاد نبریم که چندی پیش نوار تلفنی مهدی فرزند وی انتشار یافت که خواستار تشدید تحریم ها علیه ایران بود؛ تحریمی که کمر ملت ایران را در زیر گرانی و فقر خم کرده و البته کسی هم به مساله نپرداخت.
باری این خبرها این سؤال را در ذهن شکل داد که منظور رفسنجانی و اتباع او از برانگیختن اروپاییان چیست ؟
آیا جداً او نگران نقض حقوق بشر در ایران است و می خواهد حمایت خارجی ها را برای مبارزه ایرانیان در بند جلب کند؟
یعنی واقعاً او برای قربانیان سرکوب بعد از انتخابات دل می سوزاند؟
بدیهی است که هیچکدام از اینها نیست. اگر نگاهی که به کارنامه ریاست جمهوری عالیجناب سرخ پوش بکنیم می بینیم قتل و کشتاری که او از مخالفان در داخل و خارج کرده حساب ندارد. چنانکه حتا شخص بی آزاری مانند عزت الله سحابی را نه فقط به قول خودش «برای رو کم کنی » به زندان انداخته بلکه داده اعتراف زورکی هم از او گرفته اند.
زبانم لال، امیدوارم به مافیای اصلاح طلبان که همه زیر عبای او هستند، برنخورد، آیا مقصود نهایی رفسنجانی و فرزندش از پشتیبانی از اصلاحات فقط به زیر کشیدن جناح رقیب و سوار شدن دوباره به قدرت نیست؟
خوب اگر منظور اینست برای مردم فرقی ندارد و فقط برای اصلاح طلبان فرق می کند. شاهدیم که این دسته هر خطایی را که از دیگری سر بزند، از جمله دست زدن به دامان خارجی را با تندی تمام به رخش می کشند و به شلاق انتقاد می گیرندش، ولی تا پای خودی ها به میان می آید، ناگهان سکوت اختیار می کنند، رسانه های همدستشان نظیر بی بی سی نیز به همچنین. دیدیم که سر نامه ی سی نفره به ترامپ چه غوغایی بر پا کردند. ولی صحبت که از خودشان می شود، هر خطایی جایز است که هیچ، ظاهراً دستخوش هم دارد.
ممکن است اینها که به اصلاح طلبی به زعامت رفسنجانی چسبیده اند و به هیچ قیمتی هم دست بردار نیستند، بگویند که این رفسنجانی دیگر آن رفسنجانی نیست و تغییر کرده است. (یادش به خیر، شریف امامی هم همین را می گفت.) خوب ما که از قلب انسان ها خبر نداریم. رفتیم سراغ آقای ابراهیم یزدی که از جیک و بوک جمهوری اسلامی و سرانش خبردارد. ایشان در مصاحبه ی اخیر خود در آپارات می گوید رفسنجانی هیچ تغییری نکرده است، او همان است که بود. متأسفانه این حقیقتی انکارناپذیر است که شخصی که سرمشق اصلاح طلبان است و به زعم آنها نابغه ی سیاسی خوانده می شود و نه فقط در ایران که حتا در میان شیخ های امارات همسایه هم به فساد مشهور است، تغییر نکرده و اصلاً چرا بکند؟ همه سر کارش مداخل است، تغییر کردن نمی خواهد. ماشاالله شکم ها گرد است و سبیل ها چرب. بهشت برای اینها نقد است، برای گدا گشنه ها نسیه.
در نهایت باید گفت چه چیز این دست زدن به دامن بیگانه عجیب است که ما بخواهیم تعجب کنیم؟ از اول آمده اند برای بردن و خوردن، مملکت را مال خودشان می دانند، در داخل تکیه گاه ندارند، از خارج طلب می کنند. مگر شاه غیر از این می کرد؟ چه عیب داشت که بیرونش کردید؟ اقلاً وقتی خارج می رفت مثل شما مایه ی بی آبرویی نبود. ولی خوب، حق هم داشتید، گدایی از اداره ی اوقاف کجا و کمیسیون معاملات نفتی کجا؟
اما در پایان برسیم بر سر شعارها ی اول انقلاب که یکی داستان است پر آب چشم.
بر آزادی و عدالت اجتماعی که همان روزهای اول خط بطلان کشیدند. دل مردم را به این استقلال خوش کرده بودند که تقّش درآمد.
رفسنجانی یکی از مهم ترین رؤسای جمهوری اسلامی، پشتیبانی اصلی اصلاحات و دست راست خمینی، بی خجالت، برای تحکیم موقعیت خود که قبلاً اسمش تشخیص مصلحت بود و حالا شده حقوق بشر، متوسل به دول خارجی شده است. این از پیشنماز اصلاح طلبان و آن هم ازپس نمازان اصلاح طلب که با یاری اردوغان و سازمان امنیتش جلسه راه می اندازند و به بقیه ایراد وطن فروشی می گیرند. باغتان آباد که هر درختش آب اسلام می خورد، همین طوری میوه می دهد.
البته این به منزله منزه بودن جناح مقابل یعنی اصول طلبان نیست و همه می دانند که طرف مقابل اصلاح طلبان هم فاسدتر و بدتر از آنهاست منتها آنها بر مرکب قدرت سوارند و اصلاح طلبان امروز فقط از اسب قدرت به زیر افتاده اند.
این جماعت، با این محسنات، 40 سال است شب و روز مردم را به تقوا و عدالت دعوت می کنند و بسیاری از مردم را به عناوین گوناگون و واهی اعدام می کنند و کتک می زنند و به زندان می اندازند وخود دزدی و چپاول و تجاوز گوی سبقت از همه جانیان و هرزگان روزگار ربوده اند. به نظر می آمد در نوکری بیگانه از باقی عقبند، بحمدالله نگرانی رفع شد.
2017 Jan 7th Sat - شنبه، 18 دي 1395
این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده است و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است
------
(1) خبرگزاری فارس - دربرنامه تلویزیونی «متن و حاشیه » مطرح شد
و همچنین:
انصاف نیوز در رد سخنان شریعتمداری به نقل از ویکی لیکس :
«رفسنجانی درباره ی اینکه از دیدگاه او حکومت ایران چطور می تواند تکامل پیدا کند نیز بحث کرد، با این استدلال که تغییر باید از داخل ایران بیاید و مداخله ی خارجی ها در اکثر موارد پذیرفتنی نیست. با این حال، رفسنجانی باور داشت بهترین کمک ممکن از سمت خارجی ها این است که بگویند انتخابات منصفانه نبوده و به نقض های حقوق بشری که در پس آن آمد اشاره کنند، هرچند درباره ی اینکه به نظر وی اثرات چنین بیاناتی چه خواهد بود با جزئیات صحبت نکرد».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر