۱۳۹۴ دی ۱۳, یکشنبه

اعدام شیخ نمر ، اعلان جنگ برای صنف سالاری

  
                                      اکبر گنجی

راديو فردا:
عربستان سعودی ۴۷ تن را در دوم ژانویه تیرباران کرد و یا با شمشیر سر از بدنشان جدا کرد. این عمل را نهادهای حقوق بشری چون عفو بین‌الملل و دیده‌بان حقوق بشر محکوم کرده و محاکمات را ناعادلانه و سیاسی به شمار آورده‌اند. می‌توان و باید از موضع حقوق بشری اعدام‌های عربستان سعودی و هر کشور دیگری را محکوم کرد.
حقوق بشر ایده‌ای جهان‌شمول است. هیچ کشوری نمی‌تواند محکومیت نقض سیستماتیک حقوق بشر را دخالت در امور داخلی‌اش به شمار آورد. دفاع از حقوق بشر و محکومیت نقض حقوق بشر نیز تابع سیاست یک بام و دو هوایی دولت‌ها نیست که نقض حقوق بشر خود و متحدان‌شان را توجیه یا نادیده می‌گیرند و فقط نقض حقوق بشر توسط غیرمتحدان و دشمنانشان را محکوم می‌سازند.



صنف‌ سالاری عقب‌مانده 



یک بام و دو هوایی بودن فقط منحصر به دولت‌ها نیست، افراد، گروه‌ها و اصناف هم متأسفانه با معیارهای دوگانه با نقض حقوق بشر برخورد می‌کنند. فقیهان بهترین شاهد این مدعایند. از مدت‌ها قبل جنجال وسیعی علیه حکم اعدام شیخ نمر به راه انداخته بودند. عربستان سعودی ۴۷ تن را اعدام کرده که چهار تن از آنان شیعه بوده و بقیه سنی مذهبند. چرا حساسیت مراجع تقلید، حوزه‌های علمیه و زمامداران جمهوری اسلامی فقط بر روی شیعیان، و از همه بیشتر بر روی « شیخ باقر نمر» است؟

فقیه‌سالاری و دفاع صنفی در اینجا به خوبی خود را عریان می‌سازد. این حکم در مورد « شیخ ابراهیم الزکزاکی» نیجریه هم صادق است. اگر مراجع تقلید برای کشته شدن غیر مسلمانان هم حوزه‌های علمیه را تعطیل می‌کردند، یا حداقل بیانیه‌ای صادر می‌کردند، آن وقت در مظان اتهام صنف‌گرایی قرار نمی‌گرفتند.

جمهوری اسلامی نظام سلطانی فقیه‌سالار است. فقیهان در دفاع از صنف خود در خارج از ایران- به شرط آن که با جمهوری اسلامی و ولی فقیه پیوند وثیقی داشته باشند- از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند. آخر خون شیخ نمر با خون هزاران انسان بی‌گناهی که در سال ۲۰۱۵ میلادی در سراسر جهان قربانی تروریسم و خشونت شدند، چه تفاوتی داشت یا دارد؟ چرا حوزه‌های علمیه وقتی زن و مرد مسیحی‌ای را به آتش کشیدند، تعطیل نشد؟

کارنامه فقیهان در زمینه حقوق بشر سیاه است. بهتر است ابتدا به میراث ۳۷ ساله خویش بنگرند که چه به روز رقبا، منتقدان و مخالفان آورده‌اند؟ در سطح منطقه و جهانی هم آنان صنف‌گرایانه و فرقه‌گرایانه با این مسئله برخورد کرده و می‌کنند.

تشیع و تسنن دو پاسخ به دعوت پیامبر اسلام بودند. اسلام شیعی و سنی و وهابی در حال تبدیل قوای نهفته خود به فعلیت هستند. رجب طیب اردوغان- به گفته دفترش خیرخواهانه، نه با نیت بد- از الگوی هیتلری دفاع می‌کند. ترکیه، عربستان سعودی، قطر، پاکستان، مصر، ایران و...در بدنام کردن اسلام از هیچ اقدامی دریغ نکرده‌اند. وقتی اینها این گونه پیامبر اسلام را بی‌آبرو می‌سازند، دیگر چرا از اسلام‌هراسی غربیان سخن می‌گویند و بدان اعتراض می‌کنند؟

آنان که همچنان دل در گرو دعوت محمدبن عبدالله دارند، نیک می‌دانند که باید از تشیع و تسنن و وهابیسم عبور کرد. با تشیع و تسنن و وهابیسمی که در طول تاریخ برساخته شده‌اند، نمی‌توان از اسلام دفاع کرد. نزاع‌های مذهبی کنونی اسلام و مسلمین را نابود می‌سازند.

منافع ملی و جنگ‌طلبی 

عربستان سعودی و جمهوری اسلامی به نحو سیستماتیک حقوق بشر را نقض می‌کنند. این دو کشور در رقابت منطقه‌ای بر سر قدرت، دست به اقدامات خطرناکی زده و می‌زنند. در حج سال جاری چند صد تن از حجاج ایرانی کشته شدند. واکنش ایران چه بود؟ در کنار لفاظی، خویشتن‌داری مصلحت‌اندیشانه‌ای به نمایش گذارده شد.

اینک به خاطر اعدام آیت‌الله شیخ نمر به سفارت عربستان سعودی در تهران حمله شده و آن را به آتش می‌کشند. سفارت هر کشوری در کشور دیگر، مانند خاک آن کشور به شمار می‌رود. حمله به سفارت یک کشور و به آتش کشیدن آن به منزله اعلام جنگ به آن کشور است.

نیروهای «خود سر» نظام سلطانی فقیه‌سالار، پس از سخنان و بیانیه‌های به شدت تحریک‌کننده مراجع تقلید و آخوندهای درباری، سفارت عربستان را به آتش کشیدند. این اقدام بسیار خطرناک، آب زلالی بود که با آن دستان خونین آل‌سعود را شست و شو دادند. در سطح روابط بین‌الملل، یعنی از نظر حقوق دیپلماتیک، عربستان سعودی برنده این داستان شد.

هیچ دولت و نهادی حمله به هیچ سفارتخانه‌ای را به هیچ بهانه‌ای تأیید نمی‌کند. اگر سخن بر سر خسارت مالی باشد که اولاً: این هزینه‌ها به اندازه پول یک بستنی برای عربستان بیشتر ارزش ندارد. ثانیاً: ایران مجبور است خسارات وارده را تماماً پرداخت نماید.

اما سلطان، مراجع تقلید و نیروهای خودسرشان؛ از نظر منطقه‌ای و بین‌المللی ، به سود عربستان سعودی کار کردند. این اقدام به هیچ وجه قدرت‌نمایی به شمار نمی‌رود، ضعف را به نمایش می‌گذارد. یعنی رژیم باید اعتراف کند که قادر به حفظ امنیت اماکنی نیست که مطابق تعهدات بین‌المللی موظف به حفظ امنیت آنهاست.

خامنه‌ای که دائماً از نفوذ دشمنان و نفوذی‌های دشمن سخن می‌گوید، اینک می‌تواند ببیند که نفوذی‌های واقعی دشمنان چه افراد و گروه هایی هستند که این چنین ایران را در سطح جهانی خوار می‌سازند. اگر شناسایی نفوذی‌های دشمن برای او سخت است، بهتر است به آینه بنگرد.



                                             سخنان شیخ نمر در دفاع از خامنه ای و احمدینژاد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر