صادق زیباکلام
به نظر میرسد، اعتراض به عربستان بهدلیل شهادت شیخ نمر و اعدام
مخالفان سیاسی ریاض بود، اما اگر عدهای میخواستند برنامهریزی کنند تا تلاشهای
دوساله دیپلماسی دولت روحانی را بر باد بدهند، از این قشنگتر نمیتوانستند برنامهریزی
کنند.
گویی عدهای اصرار داشتند و دارند تا این پیغام را به جهانیان برسانند که فریب لبخندهای ظریف، ادب و متانت عباس عراقچی، مجید تختروانچی و علیاکبر صالحی را نخورید؛ هیچچیز تغییر نکرده و توانمندی لازم در دست ماست. گویی عدهای اصرار دارند به دنیا اعلام کنند چهره نادرستی که دشمنان ایران اسلامی سعی میکنند از ما در دنیا ترسیم کنند، خیلی هم نادرست نیست. جالب است درعینحال بهطور منظم به دنیا میگوییم تحتتأثیر القائات «ایرانهراسی» که مخالفان جمهوری اسلامی ایران تلاش دارند شبانهروز درباره ایران مطرح میکنند، قرار نگیرید و خودتان سعی کنید حقایق ایران را آنگونه که هست، ببینید نه آنگونه که رسانههای وابسته به غربیها و صهیونیستها میکوشند از ایران روایت کنند. انسان بهسختی میتواند باور کند کسانی که برنامهریزی حمله به سفارت عربستان را طراحی کردهاند، بهراستی به اعدام شیخ نمر معترض بودهاند و سودای دیگری مانند خدشهدارکردن مذاکرات دوساله ظریف و همکارانش را در سر نداشتهاند.
آنقدر ضرر و زیان حمله به سفارت عربستان آشکار و روشن بود و هست که
انسان برای یک لحظه دچار این وسوسه میشود که نکند خود سعودیها برای ضربهزدن به
اعتبار و جایگاه مناسب بینالمللی که مذاکرات هستهای و برجام برای ایران به
ارمغان آورده است، حمله به سفارتشان در تهران را سازماندهی کرده باشند. نکند
سعودیها یا کسان دیگری که اصرار دارند همه را از ایران بترسانند، آن را تدارک
دیدهاند که به جهانیان نشان دهند و بگویند دیدید نتانیاهو، جمهوریخواهان تندرو و
لابی سعودی درست میگفتند و اوباما و جان کری، فریب ایران و لبخندهای دکتر روحانی
را خوردند؟ وگرنه چگونه ممکن است کسی هرقدر هم که احساسات انقلابی داشته باشد، به
درستی این مسئله را درک نکند که در شرایط فعلی، آتشزدن سفارت عربستان چگونه میتواند
تصویر هیولایی عربستان را تحتالشعاع قرار دهد و انگشت اتهام را به سمت ایران
بچرخاند؟ چگونه ممکن است کسی درک نکند از زمانی که حمله به سفارت عربستان در تهران
اتفاق افتاد، تمام توجه رسانهها و شبکههای خبری از شهادت شیخ نمر و دیگران به
حمله به سفارت جلب شد. درواقع اگر عربستان بهدنبال حادثه و اتفاقی بود که اعدامهای
قرون وسطایی شنبه از صدر خبرها کنار برود، حملهکنندگان به سفارت این آرزو را برای
ریاض محقق کردند. همه اخبار شد حمله به سفارت عربستان در تهران و پیامدهای آن، اما
این همه هزینههای حمله به سفارت نبود. عربستان که گویی در انتظار چنین واقعهای
بود فردای این ماجرا، روابط دیپلماتیک خود با ایران را بهطور کامل قطع کرد. بهدنبال
عربستان، بحرین هم با ایران قطع رابطه کرد.
اماراتیها هم روابط خود با تهران را به حداقل رساندند و سودان نیز
سفیر ایران را اخراج کرد و روابط دیپلماتیک با تهران را به حالت تعلیق درآورد.
سایر کشورهای عربی هم حمله به سفارت را محکوم کردند.
همه خبرها بر این ماجرا متمرکز شد و شماری از کشورهای مهم اسلامی هم
این عمل را محکوم کردند. جدای از اعراب و کشورهای اسلامی، برخی کشورهای غربی و قدرتهای
مهم هم این عمل را محکوم کردند. جالب است که چین و روسیه هم حمله به سفارت در
تهران را تقبیح کردند.
هیچکدام اینها البته به نظر نمیرسد برای تفکری که پشت حمله به
سفارت عربستان قرار دارد، اهمیتی داشته باشد. به نظر نمیرسد برای مهاجمان، مقولهای
به نام منافع ملی اولویتی داشته باشد. پنج سال پیش هم آنان مشابه همین برخورد را
با سفارت انگلستان در تهران انجام دادند.
در پنج سال گذشته، بستهشدن سفارت انگلستان در تهران بهجز آنکه
میلیاردها دلار ضرر و زیان برای ایرانیها به بار آورد، حتی یک دستاورد مثبت هم در
آن نمیتوان سراغ گرفت. اکنون اتفاق شنبهشب هم جز خسران برای منافع ملی، هیچ
منفعت دیگری برای ایران به ارمغان نمیآورد. سکوت برخی مسئولان کشور در قبال این
رفتارها، دستکم غیرمستقیم باعث دلگرمی مهاجمان میشود. اگر دولتمردان ما یک بار
و برای همیشه در مقابل این رفتارها نایستند، این خنجر ازپشتخوردنها به منافع ملی
ما، متأسفانه همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.
منبع: روزنامه شرق
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر