دکتر سیروس بشیرتاش
جبهه ملی ایران را بیتردید میتوان ستون فقرات نیروهای ملی و دموکرات و سکولار ایران از دوران مصدق تا پیروزی انقلاب اسلامی خواند. مروری کوتاه بر تفرقه ها و تلاشها برای اتحاد تا تشکیل جبهه ملى چهارم.
جدایی
جناح چپ مذهبی: از همان ابتدا، فرزندان تاریخی «خداپرستان سوسیالیست» محمد نخشب،
که زمانی با نام «جمعیت آزادی مردم ایران» در چارچوب جبهه ملی ایران فعالیت میکردند،
حساب خود را از این جبهه کاملاً جدا کرده بودند. نسل جدید «حزب مردم ایران» به شدت
متأثر از اسلامگرایی و مارکسیسم ـ لنینیسم بود و در برابر مفاهیمی چون دموکراسی،
لیبرالیسم، حقوق بشر، و دولت ـ ملت مواضعی خصمانه داشت.
جدایی جناح راست مذهبی: بخش دومی که از جبهه ملی ایران جدا شد نیرویی «نیمهلیبرال ـ نیمهاسلامی» به رهبری مهدی بازرگان بود. نهضت آزادی ایران از اجزای جبهه ملی سوم در سال ١٣۴٣ بود. اگر فشار دیگر فعالان نهضت آزادی نبود، احتمالاً بازرگان و سحابی با حضور نهضت آزادی در جبهه ملی چهارم موافقت میکردند. تعبیر «لیبرال ـ اسلامی» را تنها میتوان درباره این دو رهبر نهضت آزادی به کار برد، و گرنه استفاده از چنین عنوانی درباره دیگر اعضای نهضت آزادی درست نیست: عزتالله سحابی در آن دوران به چپ رادیکال مذهبی و ایدئولوژیک تمایل داشت و افرادی مانند ابراهیم یزدی و هاشم صباغیانٍ آن زمان را دقیقتر آن است که «راست مذهبی» بنامیم و نه «لیبرال ـ اسلامى». جدایی نیروهای مذهبی از جبهه ملی ایران در آن دوران که اسلامگرایی بخشی از گفتمان حاکم بر اپوزیسیون شده بود ضربهای اساسی به جبهه ملی ایران زد. این جدایی نیروهای دموکرات و سکولار را بیش از پیش در جامعه منزوی ساخت. همه تلاشهای رهبران جبهه ملی ایران برای جلوگیری از این جدایی به شکست انجامید.
جدایی جناح راست مذهبی: بخش دومی که از جبهه ملی ایران جدا شد نیرویی «نیمهلیبرال ـ نیمهاسلامی» به رهبری مهدی بازرگان بود. نهضت آزادی ایران از اجزای جبهه ملی سوم در سال ١٣۴٣ بود. اگر فشار دیگر فعالان نهضت آزادی نبود، احتمالاً بازرگان و سحابی با حضور نهضت آزادی در جبهه ملی چهارم موافقت میکردند. تعبیر «لیبرال ـ اسلامی» را تنها میتوان درباره این دو رهبر نهضت آزادی به کار برد، و گرنه استفاده از چنین عنوانی درباره دیگر اعضای نهضت آزادی درست نیست: عزتالله سحابی در آن دوران به چپ رادیکال مذهبی و ایدئولوژیک تمایل داشت و افرادی مانند ابراهیم یزدی و هاشم صباغیانٍ آن زمان را دقیقتر آن است که «راست مذهبی» بنامیم و نه «لیبرال ـ اسلامى». جدایی نیروهای مذهبی از جبهه ملی ایران در آن دوران که اسلامگرایی بخشی از گفتمان حاکم بر اپوزیسیون شده بود ضربهای اساسی به جبهه ملی ایران زد. این جدایی نیروهای دموکرات و سکولار را بیش از پیش در جامعه منزوی ساخت. همه تلاشهای رهبران جبهه ملی ایران برای جلوگیری از این جدایی به شکست انجامید.
جدایی
جناح چپ لائیک: پس از جدایی جریانهای «چپ اسلامی» و «راست مذهبی»، جریان سومی نیز
از جبهه ملی ایران جدا شد، برخی از سیاسیون جبهه ملی ایران، که لائیک بودند، اما
به شدت به چپ انقلابی تمایل پیدا کرده بودند. این جدایی به اندازه جدایی نهضت
آزادی اثرگذار نبود، ولی باز هم به تضعیف بیشتر جبهه ملی انجامید.
در
سی تیر ١٣۵٧، جبهه ملی ایران (چهارم)، که تا پیش از آن با نام
«اتحاد نیروهای جبهه ملی» فعالیت میکرد، اعلام موجودیت کرد. اعضای هیئت اجرایی
جبهه ملی ایران عبارت بودند از: کریم سنجابی، دبیرکل؛ داریوش فروهر، دبیر حزب ملت
ایران و سخنگوی جبهه ملی؛ شاپور بختیار، دبیرکل حزب ایران.
اعلام
آغاز به کار جبهه ملی ایران در سیام تیرماه ۵٧، بر خلاف
انتظار، بازتاب گستردهای در کشور نیافت و، به طرز شگرفی، تحت الشعاع مرگ واعظی به
نام شیخ احمد کافی قرار گرفت. در آن دوران، مرگ خطیبی مانند کافی بیشتر از تشکیل
جبهه ملی ایران، که ستون فقرات نیروهای دموکرات ـ سکولار بود، میتوانست سروصدا به
پا کند و موجب بسیج عامه مردم شود. در این میان، بسیاری از نیروهای چپ نیز خود را
به روحانیت انقلابی بیشتر نزدیک میدیدند تا به جبهه ملی ایران.
دکتر
سعید بشیرتاش
سایت ملیون
سایت ملیون
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر