۱۳۹۳ اسفند ۱۸, دوشنبه

سپاه پاسداران:سپاه ولایت و یا ملت

فیروز نجومی
در تعجب و حیرانم که چه تعدادی از هموطنان ما به عضله های پیچیده درهم، بازوهای ستبر و زورنمایی نیروهای سپاه پاسداران در نهمین رزمایش پیامبر اعظم، در دریا و هوا و زمین، بخود می بالند، احساس افتخار و غرور میکنند که سپاهی نیرومند و مجهزآماد دفاع از حقوق ملت است؟ اما، چه اهمیتی دارد که ملت چه می اندیشد و دارای چه نظری ست؟ چرا که سپاه پاسداران، سپاه ولایت است نه ملت. اگرچه ولایتمداران، بدون تردید، برخوردار بودن از حمایت مردم را مسلم فرض میکنند و حتما هم اظهار میدارند که آنچه عیان است، وحدت ولایت و ملت، چه حاجت به بیان است، خواست ملت، خواست ولایت است. سپاه پاسداران، سپاه محد رسول الله است، لشگر پیامبر اعظم است، پیامبری که در دل و جان مردم قرار دارد. مگر میتوان تصورنمود که حکومت ولایت بیگانه باشد با ملت؟ طبیعی ست که سپاه پاسداران نگران تایید و تصدیق ملت نباشد. چون آنچه که اهمیت دارد نظر و خواست ولایت است نه ملت.

اما، سپاه پاسداران اینبار، بر خلاف گذشته که میخواستند اقتدار نظامی خود را از چشم دشمنان پنهان نمایند، نهمین رزمایش پیامبر اعظم  را رسانه ای ساخته اند تا دشمنان خود را خیره و خوار بسازند. که نیروهای نظامی سپاه پاسدارن، همان نیرویی نیست که 8 سال با عراق جنگید و یک وجب از خاک آنرا بدست نیاورد. که سپاه پاسدران هم اکنون یک ابر قدرت نظامی در منطقه است. رمضان شریف، مدیر روابط عمومی سپاه پاسداران در مقاله ای که در نشریه شرق انتشار داده است، بهتر از انگیزه های برگزاری رزمایش پیامبر اعظم، پرده بر میگیرد. وی می نویسد:
این رزمایش پیام بسیار شفاف و محکمی برای دشمنان ایران داشت که تلاش نکنند ادبیات تکراری‌ای چون «روی‌میز‌بودن گزینه‌ها» را مطرح کنند. یکی از نقاط تلاقی ما با دشمنان قطعا تنگه‌هرمز است و اگر آنها دست به خطای استراتژیک بزنند، بدانند با قدرت قابل‌توجهی مواجه خواهند بود. این رزمایش همچنین باعث دلگرمی مردم، مسوولان کشور به‌ویژه تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ماست که در میدان مذاکره با اقتدار از حقوق ملت دفاع کنند.
این سخنان قبل از آنکه جدی باشند بسی کودکانه و نوعی بذله گویی ست، چنانکه دشمنی که به حکومت اسلامی دندانهای تیز خود را نشان میدهد، نه آنها را می بیند و نه از توانایی ها و ناتوانی ها شان خبر دارد. و یا با انفجار ماکت ناو، ماستها را کیسه میکند، فرار را بر قرار ترجیح میدهد و از تکرار روی میز بودن گزینه ها، خود داری میکند. از همه مهمتر اینکه به دشمن نشان میدهد که برای نبرد در تنگه هرمز آماده است. که سپاه هر آن اراده کند میتواند پاسبان آن منطقه باشد و رفت و آمد را در باریکه همرمز را در اختیار بگیرد.
 مسئله این است که قدرت، شرمساری را به تبختر تبدیل میکند، مدیر روابط عمومی سپاه پاسداران فراموش کرده است که 8 سال آزگار با کشور همسایه و هم کیش شاخ تو شاخ شد تا از راه کربلا، قدس را هم تسخیر کند. بیش از نیم میلیون کشته و میلیاردها دلار تخریب و ویرانی ببار آورد.  نه تنها موفق نشد یک وجب از خاک عراق را بدست آورند بلکه امام مقدس ما را مجبور ساخت جام معروف زهر را سر بکشد و قطعنامه صلح را بپذیرد، همان قطعنامه را که می توانست در دوسال اول جنگ با دریافت میلیاردها دلار غرامت، امضا کند و بجای جام زهر، جام صلح را سر بکشد.
 ملت ایران هنوزهم نمیتوانند این تدبیر ساده لوحانه و خسارت بار را مورد سوال قرار بدهد. عدم توانایی ادامه جنگ برآورد فرمانده کل سپاه پاسداران بود. چرا که هدف ادامه جنگ لزوما شکست دشمن نبود بلکه تولید و پرورش نیروئی آبدیده ، با تجربه جنگ و طلبکار از ملت بود. آقای رضایی فرمانده سپاه در دوسال اول جنگ میدانست که تنها با صدام روبرو نیست، اما این حقیقت را از امامی که میچرستیدند و بر تشیمن او بوسه میزدند، پنهان داشتند. چه سپاه پاسداران برای سلطه و قلدری در درون بوجود آمده بود نه نبرد با دشمنی خارجی و فتح قدس از راه کربلا. پس از 8 جنگ، سپاه پاسداران به هدف خود رسیده بود فرهنگ جهاد و شهادت را بر جامعه تحمیل نموده بود. تصاویر قهرمانان جنگی آنها که شربت شرین شهادت را نوشیده بودند، بردیوارهای بلند و بزرگ به سبکی حزن آنگیز یاد آور صحرای کربلا نقش بستند. اکثر خیابان های شهر بنام شهدا ثبت گردید. آری سپاه پاسداران بسی بسیار مذبوحانه سلطه خود را به قلمرو فرهنگی نیز گسترش داده بود. ادامه جنگ ممکن بود این موقعیت را بخطر بیاندازد.
هم اکنون نیز سپاه پاسداران بر خلاف آنچه رمضان شریف، اداعا میکند رزمایش نظامی را نه در دفاع از حقوق ملت در مذاکرات هسته ای  بلکه در دفاع از حقوق ولایت است که براه انداخته اند. چرا که دست یابی به تکنولوژی هسته ای بهر قیمتی خواست و اراده ولایت بوده است نه ملت و همین تدبیر الهی ولی فقیه است که ملت را بخاک سیاه نشانده و خوار و حقیر ساخته است. در حالیکه اقتدار سپاه پاسداران باوج خود رسیده است که خود ناشی از سیاست هسته ای و تداوم ستیز و خصومت با آمریکا ست. در سپاه پاسداران، سپاه ولایت است بآن دلیل که دارای منافع مشترک در ادامه تنش و تشنج  با غرب دارند. هرچه ستیز خصومت شدیدتر با دشمن خارجی، بویژه آمریکا، یکی از برگترین قدرتهای جهان، گسترش سپاه پاسدارن بیشتر در عرصه های مختلف اجتماعی، بویژه قلمرو اقتصادی، بگونه ای که سپاه پاسداران بیش از 50 درصد اقتصاد کشور را در دست دارد. سپاه البته بر فضای مجازی نیز سلطه انداخته است. فیلترینگ سپاه سبب محرومیت مردم از دانستنی هاست. سپاه تنها مسئوول دفاع از مرزهای این سر زمین نیست، سپاه خود را مسئوول حفظ مردم از فرهنگ مسموم غرب میپندارد که از طریق رسانه های ماهواره ای صورت میگیرد. بی جهت نیست که آنتن های ماهواره ای مورد حمله نیروهای سپاهی قرار میگیرند. اما سپاه باین نیز بسنده نکند از طریق اختلال در امواج فضایی و پارازیت اندازی سعی میکند مردم را از انحراف باز دارند.
بعضا معتقدند، حاکم بر جامعه و صاحب اصلی این سرزمین سپاه پاسداران است. حال آنکه سپاه پاسداران تجسم نمادین تسلیم و اطاعت مطلق است از اراده ولایت فقیه. سپاه پاسداران خود را   لشگر محمد رسول الله، لشگر اسلام میخواند، همچنانکه داعشی ها، القاعده ای ها، بوکوحرامها و طالبان خود را لشگر محمد رسول الله میخوانند و پرچم لا الله الا الله را بدوش میکشند. نهمین رزمایش سپاه را در واقع باید در خدمت بقای نظام ولایت در درون دانست. چون وجود سپاه بسته به وجود ولایت. در این معنا سپاه لشگری ست سخت بیگانه با مردم و ابزار خواری و حقارت آنهاست. چه اگر در سال 88 خود را از مناقشات انتخاباتی کنار میکشید، جانب داری نمیکرد و در دفاع از "فصل الخطاب " بودن ولایت دست بخشونت و انتقام ستانی نمیزد، میتوانستد تبار خود را به مردم نسبت دهند. اما افسوس که تبار سپاه پاسداران به تازیان مهاجم در 1400 سال پیش از این میرسد.
 چگونه میتوان تصور کرد، نیرویی که بارها شمشیر شریعت برگرفته و حق گزینش را از ملت سلب نموده، خود را مدافع حقوق ملت بداند. نه. اشتباه نباید کرد. سپاه پاسداران سرها را بر زمین افکنده تنها بآن دلیل که رای ملت در اختلاف بوده است با ولایت. میلیونها مردمی که در خرداد 88 پرسیده بودند که "رای ما کجاست " هنوز شهروندان این کشوراند. سه تن از برگزیدگان آنان، در خانه های خود به اسارت در آمدنده اند. حق حرف را از آنان و تمام کسانی که آنها را برگزیده اند سلب  و متهم به "فتنه " انگیزی شده اند، گویی که ما در دوران رسالت و پیامبری محمد بسر میبریم، دورانی که شریعت اسلام حاکم بوده است، یعنی که بی قانونی. در قانون، اتهام است و روشی برای متهم کردن و اثبات جرم و دادگاهی هست و تشریفاتی برای حفظ حق و حقوق متهم. در شریعت اسلام، فرمان فرمانروا، جلوه الله، قانون است. بنابراین، وقتی از سپاه پاسداران سخن میرانیم، از سپاهی سخن میرانیم که حافظ حق و حقوق ولایت، فرمانروای نهایی ست نه ملت.
 آری، میلیونها شهروندی که در 88 به مطالبه رای خود برخاستند، هنوز هستند و شاهد زنده ی خشونت و بیرحمی و انتقام ستانی نیروهای انتظامی برهبری سپاه پاسداران بوده اند . شاید ملت ما همجنانکه معروف است دارای حافظه تاریخی نیست و فراموش کرده است، که در سال 88 چگونه دروازه های دوزخ ولایت را بر روی معترضین به نتایج انتخابات ریاست جمهوری گشودند. کهریزک گوشه بسیار کوچکی از دوزخ ولایت بود که بطور تصادفی لو رفت. تردید مدار که سپاه ولایت، سپاهی که برای بزرکترین قدرتهای جهان شاخ و شانه میکشد، صدها کهریزک دیگر  در سراسر کشور برای شکنجه و تنبیه و مجازات کسانی که دهان باعتراض بگشایند، مخفیانه تاسیس نموده اند. هنوز هستند خانواده هایی که عزیزان اشان در جنب و جو ش اعتراضی 88 ناپدید شده اند و نمیتوانند کوچکترین اثری از آنها بیابند. از کجا معلوم که در دوزخ ولایت که بوسیله سپاه پاسداران مدیریت میشود، سوزانده نشده باشند.  پس اگر بگوییم، اکثریت ملت از نمایش لاف و گزاف سپاه پاسداران در برابر آمریکا، نه تنها بخود نمی بالند بلکه احساس خواری و حقارت، نیز میکنند، مسلم است، سخنی بگزاف نگفته ایم.  چون ملت ما جز آن ملتهایی ست   که بمحض آنکه دهان خود را بگشایند و بپرسند رای ما کجاست بجرم فتنه بر انگیزی گرفتار عذاب الیم در دوزخ خداوندگار خامنه ای، و یا خداوند دیگری سوزانده میشوند نه یکبار بلکه بارهای بیشمار تا ابد.
آیا نیرویی بیگانه با مردم، برغم ماهیچه ها و عضله های پیچیده در هم و باز وهای ستبر، میتواندا دچار ضعف بنیه نباشد؟ آیا این ضعف، این بیگانگی با مردم، سوراخ گنده ای در درون این نیروی رزمنده ایجاد نمیکنند؟ آیا دشمن قادر بدیدن این ضعف نیست؟ آیا میان تهی بودن لشگر جهاد وشهادت، لشگر محمد رسول الله را بروز نمیدهد؟ درست است، رزمایش سپاه، ظاهرا در خدمت آماده سازی نیروهای نظامی ست برای نبرد با دشمن، اما، واقعیت آن است که سپاه پاسدارن بازوی ستبر به دشمن نشان میدهد تا بتواند مشت آهنین بر دهان هموطن فرود آورد، اگر هرگز دهان خود را بگشاید باعتراض و یا به نفی نظام ولایت فقیه. مگر سپاه پاسداران برای انجام این ماموریت، آفریده نشده است؟ رزمایش اخیر سپاه را باید بخشی از این ماموریت دانست. چرا که برغم، دندان نشان دادن به دشمن، سپاه پاسداران، هنوز هم ابزار خشونت و انتقام ستانی ست در دست فرمانروای نهایی، خداوندگار خامنه ای.
Firoz  Nodjomi





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر