۱۴۰۴ آبان ۲۷, سه‌شنبه

 


آب یکهو بخار شد یا بخارش کردید

حسن بهگر

آقا ممکن است مرا متهم به مالیخولیا کنید و مرا دایی جان ناپلئون ثانی بنامید، برایم فرقی نمی کند؛ ولی ناچارم بگویم من به هر حرکت و سخن افراد مختلف این حکومت مشکوکم . دقیقاً و جداً مشکوکم .

این جمهوری فاجعه اگر یادتان باشد اول انقلاب سینما رکس را آتش زد و انداخت گردن ساواک و بعدش هم چندین بار نعل وارونه زده است. خاطره ها بسیار است؛ احمد میرعلائی یادتان است؟>>>>>>

بطری مشروب کنارجسدش گذاشته بودند یعنی زیاده روی در مشروبات الکلی موجب مرگش شده است . فریدون فرخزاد را کشتند گفتند رفقایش کشتند تا اینکه سردار رفیقدوست آمد و با شجاعت گردن گرفت و…

از این شاهکارها یکی دوتا ندارد 46 سال مشغول این کار است ؛خوب من از این حکومتی که مثل یک دزد با سابقه، خودش دزدی می کند و برای ایز گم کردن فریاد آی دزد ، آی دزد سر می دهد چگونه اعتماد کنم ؟

حالا پزشکیان ریاست جمهوری می گوید آب نیست و باید شهر با 10/12 میلیون جماعت باید تخلیه  شود! آخرشما که عرضهُ مدیریت آب رانداشتید چگونه می خواهید نقل و انتقال چنین شهری را بر عهده بگیرید؟

من اصلا از کجا بدانم که این راست است و پس کله تان طرح و نقشه دیگری برای مردم نگون بخت نکشیده اید؟

شما هیچ جای دنیا چنین نمونه ای پیدا نمی کنید که اعضای حکومت نه سواد دارند و نه قابلیت ولی دهان گشادی دارند که لحظه ای از چرندیات بازنمی ایستد و تازه همه با هم حرف می زنند. قابلیت اداره ی خانه خود را ندارند ولی برای همه دنیا  خط و نشان می کشند.

از روز اول انقلاب خلخالی آب شرب تهران را به قم برد و خاتمی و رفسنجانی هریک آب اصفهان را به یزد ورفسنجان بردند . هر ملایی در هر منطقه ای که دم خری دستش است همین بلا را بر سر آب و آبادانی در آورده است. دیگر ملایان هر یک به نوبه خویش نوه و نتیجه و اقربا و خویشان و آقازادگان نشسته بر سفره انقلاب در طبقه چندم آپارتمان استخر می زنند . هر باغدار و بیل زنی با پمپ آب ، آب های زیرزمینی را می مکد. پمپ آب قبلا مجوز می خواست و حساب و کتابی داشت ولی مملکت صاحب ندارد و ملوک الملاکین شده است و هرکس هرکاری بخواهد می کند.

چرا مساله آب را باور ندارم ؟ منکر نبود بارندگی و کمبود آب نیستم و آشکار است که عدم مدیریت این حکومت نیز برهمه آشکار است منتها آن را بازی می دانم . مگر با اعلام ناگهانی  گرانی بنزین در آبان 98  جرقه تظاهرات را نزدند تا مخصوصا مردم خشمگین را کشتار کنند و پیش از به میدان آمدن مردم و همه گیر شدن اعتراضات از توان انقلابی مردم بکاهند؟

من مشکوکم و شما مختارید هرجور می خواهید قضاوت کنید.

در تاریخ از این گونه ترفندها کم نداشتیم چرا راه دور برویم . دوره ی احمد شاه و بلوای نان را پدران ما نقل کرده اند و در روزنامه های آن دوره ضبط است . قحطی مصنوعی گندم و جو در آن دوره و کمبود نان منجر به بلوای نان شد که با دخالت رضاخان حل و فصل شد. رضاخان با این کار قدرت خود را نشان داد و پایه های حکومت خود را پی ریزی کرد. رفتارهای اجتماعی مردم در این گونه موارد همواره یکسان است و تفاوت زیادی نمی کند به ویژه آنکه ملایان به این ترفند بسیار آشنایند و «فرج بعد شدت» مکرر ورد زبانشان.

آقا متحیرم حجت الاسلام مهدی نصیری مدیر مسئول ، سردبیر سابق کیهان  وهمکارشریعتمداری علنا طرفداری  و تبلیغ از رضا پهلوی می کند و آزادانه هم به ایران رفت و برگشت دارد آن وقت اطلاعات و امنیت سپاه چند نفر دانش آموخته علوم اجتماعی را به جرم داشتن افکارچپ دستگیر می کند!؟

حال که سخن بدینجا رسید بگذار بگویم که در این کشور بی صاحب و هردمبیل که میزان نفوذ بیگانگان و جاسوسان  و چاچول بازان از حد گذشته، عده ای راحت و بی دغدغه با پشتیبانی رؤسای حکومت برای بیگانگانی که دشمن قلمداد می شوند فرش پهن می کنند و به استقبالشان می روند.

قدیم می گفتند اینها علایم ظهور است. در انقلاب که معلوم شد مقصود ظهور خمینی است، این بار هم حواستان باشد که همین ملاها با همبن دوز ، کلکها، ترتیبات ظهور پهلوی را برایتان فراهم نکنند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر