۱۳۹۹ فروردین ۹, شنبه


پس از کرونا نه دارالشفاء نه حکومت اسلامی

فیروز نجومی

ویروس کرونا سایه شوم خود را بر سراسر جهان گسترده و ادامه زندگی را از روال عادی باز داشته است. دولتها و مردم جوامع مختلف را  به واکنش وا داشته و هر یک از متد و یا ابزارهای مختلفی در مقابله با آن سود برده اند. بعضی از کشورها زود جنبیندند و موفق شدند در مقابل این بیماری واگیر و کشنده، سلامت ملت خود را تامین کنند، مثل هنگ کنک و تایوان و سنگاپور. برخی مثل چین دیر جنبیدند ولی سرا انجام موفق شدند از انتشار ویروس کرونا به استانهای دیگر جلوگیری کنند. 
بعضی دیگر با جمعیتی آسیب پریر با هجوم بیرحمانه تر ویرویس کرونا روبرو گردیدند و بهای گرانتری را پرداختند، مثل ایتالیا. کشورهایی هم هستند که دیر جنبیدند، ظهور کرونا را جدی نگرفتند و آنرا عرضه ای شبیه بیماری فلو و گذرا توصیف کردند، مثل دانالد ترامپ، رئیس جمهور امریکا که بیشتر نگران نوسان بازار سهام بود تا چگونگی تامین سلامتی شهروندان آمریکا. آن کشورها که بسیار دیرتر جنبیدند، با دشواریهای بیشتری روی در رو گردیدند و باید در جبهه های وسیعتری به مباره با ویروس کووید 19 بپردازند. کرونا  در حال حاضر به بیش از 40 ایالات متحده امریکا انتشار یافته است. درصد تلفات و مبتلایان تصاعدی افزایش یافته و نظام بهداشتی را در شرایطی اضطراری قرار داده است.

نهایتا، همگان(اکثر کشورهای درگیر) باین نتیجه رسیدند که زنجیره انتشار کرونا را نمیتوان از بالا متوقف کرد مگر مردم در تمام سطوخ جامعه برخی از عادات ها و رفتار های غیر ضروری خود را متوقف سازند از برگزاری مسابقات ورزشی و جش عقد و عروسی گرفته تا میهمانی های خانوادکی، وهنجارهای جدیدی را در کنشگری خود با دیگران از جمله حفظ فاصله ای معین از یکدیگر  بپذیریم.  در غیر اینصورت مقابله با کرونا بسی سخت و دشوار خواهدبود. چاره جویی ها و راهکارهایی که نظام آخوندی برهبری آخوند خامنه ای، ولی فقیه و شیخ حسن روحانی، رئیس جمهور بدانها نه تنها توجه نکردند بلکه با بی اعتانایی به سلامت جامعه دست به پنهانکاری ظهور و شیوع ویروس کرونا زدند مبادا برگزرای سالگرد انقلاب و انتخابات مجلس تاثیر بگذارد.
اما، مواجهه کشور ما در میان کشورهای آلوده به ویروس کرونا، از هر زاویه که بنگری استثنایی ست. چرا که کشور ما تنها کشوری است که برآن متولیان دین حکومت میکنند. ظهور کرونا در قم یک شهر مقدس که خود دارالشفا بوده است، هم باور به نمادهای دینی و نیروی معجزه اسای آنها را بچالش میکشد و هم صداقت و شفافیت ساختار قدرت را که تحت سلطه ولایتمداران قرار دارد.  البته که تداخل دین و قدرت و یا وحدت آندو، همیشه زمینه را برای مسئولیت گریزی آخوندهای حاکم فراهم آورده است. بازتاب آنرا بخوابی میتوان در برخورد با کرونا مشاهده نمود که با انکار ظهور و شیوع ویروس در قم، آعاز شد، سپس در برابر فهم و مقابله با کرونا با ابزار معوق گزاردن زیارت ها و تعطیلی اماکن مقدس به مقاومت برخاستند و بیانیه های ضد و نقیض در باره انتشار شیوع ویروس و گسترش آن، انتشار دادند. ولی فقیه مردم را به دعا ی صحیفیه سجادیه فراخوند  و یاد آوری کرد که توکلت الله کلید گشایش همه مشکلات است.
در تگمیل این سخنان ریاست جمهوری نیز گفت همه چیز بزودی به حالت عادی بر میگردد، که اگر از رفتار و خطر این ویروس اگاهی داشت هرگز آنرا بیان نیمکرد. چون کمتر کسی میتواند با اطمینان بگوید پس از کرونا همه چیز بحالت عادی باز میگردد. رهبران نظام دیدند تعداد ابتلا به ویروس و تلافات در حال صعودند. سپس به تولید و بازتولید آمار نادرست و گمراه کننده پرداختند. وقتی پنهانکاریهای ظهور کرونا در اواخر دیماه آشکار گردید، بدروغگویی پرداختند. آقای رئیس جمهور گفت بمحض آگاهی به اطلاع رسانی در باره ویروس دست زده اند. وقتی که سر انجام به قرنطیه اماکن مقدس و سپس شهرها تن در دادند که سراسر کشور به آلودگی کشانده شده بود. البته که امداد مالی دولت نظام ولایت به سه ملیون فقیر و چهار میلیون محتاج، آنقدر ناچیز و حقارتبار و شرم آور است که بجث در باره آن تهی از ارزش است.
اما، این مسئولیت گریزی، در امریکا ستیزی افسار گسیخته ولی فقیه است که بازتاب می یابد. اگر چه قبلا شیوع کرونا را یک حمله احتمالی بیولوژیک خوانده بود، اما، اینبار در اخیرترین سخنانش  آنرا برساخته دست امریکا با همراهی و همدستی با اجنهها  ویژه  “ژن” ایرانیها دانست، چنانکه گویی کسی خبر ندارد که ویروس کرونا در یکی از ایالات چین، وهونان، و از خفاش به انسان انتقال یافته است. نه، نمیتوان ولی فقیه را آنقدر خرفت و کوتاه عقل تصور نمود که باور کند ملت باو اعتماد و سخنان او را باور میکنند. چه اگر او نگران باور مردم بود باید تا کنون از اریکه قدرت با پیین آمده بود. اما، مسئولیت گریزی ولی فقیه در برابر حفظ تندرستی جامعه ، اینبار گسست ملت را از نظام ولایت تکمیل نمود
شاید خیلی زود باشد که از عاقبت دارالشفاها، نماد فنا ناپذیر دین اسلام و اعتبار آنان در نزد مردم، سخنی بگوییم. تاثیر آن را در اعتقادها و باورهای دینی مردم را تنها با گذشت زمان میتوان اندازه گیری کرد و مورد سنجش قرارد. اما، شایان توجه است که هماکنون بسیاری از وقوع یک فاجعه در جمهوری اسلامی سخن میگویند. روایت میشود که رهبران جمهوری اسلامی با ابزار کرونا خیال درا که جهان را بگروگان بگیرد. اگرچه هم اکنون مرزهای کشورهای همسایه بر روی حکومت اسلامی بسته شده است، با این وجود، نمیتوان از انتشار آن در آنسوی مرزهای کشور جلوگیری کرد. که کرونا این فرصت را برای چمهوری اسلامی بوجود اورده است تا افکارجهانی را بسوی رابطه تحریمات امریکا و قربانیان ییشمار این ویروس در حکومت اسلامی جلب نموده تا امریکا را تحت فشار قرار داده  بلکه برخی از تحریمات را به تعویق در آورد. این در حالی ست که کمتر کسی باور میکند، امدادهای خارجی از جمله  وام 5 میلیارد دلاری در پاسخگویی به نیازهای مبرم مردم بمصرف برسد. در حالیکه نظام از نبود ابتدائی ترین ابزار لازم برای مقابله با این ویروس،  بسختی رنج میبرد، فرمانده کل سپاه پاسداران در مصاحبه با مطبوعات اظهار داشت که، نه تنها ملت نیازی به امدادی ها بهداشتی از خارج ندارند، بلکه آماده اند که به کمک مردم امریکا بشتابند در صورت در خواست آنان..
مسئله این است که ولی فقیه و پیروانش از سنگر دین میجنگند. باید دید وقتی که دارلشفاها افسون خود را از دست میدهند، آخوندها هنوز میتوانند در سنگر دین بمانند و به حکومت خود ادامه دهند، یا پس از کرونا سنگر دین هم فرو خواهد ریخت؟
فیروز نجومی
Firoz Nodjomi

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر