۱۳۹۵ دی ۸, چهارشنبه

مافیای اصلاحات چه در چنته دارد ؟


حسن بهگر
اين همه سال است كه دكان دغلبازي اصلاح طلبان به راه است و ما هر چه فرياد مي زنيم كه اين دسته با دسته ی رقيب تفاوتي ندارد مگر زرنگي در عرضه ی جنس بنجل خود و بايد از آنها بر حذر بود، كمتر كسي توجه مي كند، بخصوص از بين جوان ها كه طعمه ی اصلي اين مافيا هستند.
ولي خوب شد بالاخره آرزو به دل نمردیم و دیدیم که یکی از اصلاح طلبان دل به دريا زد و از هم قطارانش انتقاد کرد و يكي از هزاران كثافتكاريشان را رو كرد . مهدی خزعلی در نوارویدئوی که اخيراً منتشر کرده می گوید: این جماعت اصلاح طلب نیستند، فرصت طلب و منفعت طلبند و با حقوق های نجومی بر سر سفره ملت نشسته اند !

او به برخی فجایع اشاره مي كند که به قول خودش مو برتن انسان راست می کند. از آن جمله مي گويد جلایی پور اصلاح طلب فعلی ( عضو شورای جبهه مشارکت و تئوریسین حزب اتحاد ملی ) زمانی که معاون استانداری کردستان بود دستور داده سه زن کرد را که پشت تراکتورراهی منزل بودند همينطوري به قصد قربت با تیر بزنند.(1)

البته جمهوری اسلامی از اين فجايع کم ندارد همین چندی پیش بود که فاش شد علی ربیعی وزیر کار فعلی دولت ميانه روي روحانی كه سرهنگ نيست و حقوقدان است، در سال 60 درتبریز 20 نفر از اعضای يك گروه سیاسی را دستگیر می کند و آنها را با تابوت از راه آستار به گیلان می فرستد و وقتی در مقصد تابوت را باز می کنند مي بينند همه ی 20 نفر خفه شده اند.(2)

بگذریم که خود خزعلی هم دلباخته ی هاشمی رفسنجانی بانی فساد و جنایت در این رژیم است و او را نابغه ی سیاسی می نامد و همه می دانند که این سخنان در آستانه ی انتخابات از سر رقابت گروهی می زند و از سر خیرخواهی نیست.مهدی خزعلی گرچه هرگونه دست داشتن در برنامه «هویت » که در سال ۱۳۷۵ پخش شد را انکار می کند ولی یادش رفته که قبلا آن را تایید کرده و گفته که «هویت نقلی است مستند از صف آرایی بیگانگان. هویت هشداری است به سهل انگاران. و سخن ما در این برهه حساس که مقام معظم رهبری آن را شبیخون فرهنگی نامیدند جز ابلاغ رسالت نبود.». این همان برنامه تلویزیونی است که بسیاری از نویسندگان و شاعران و روشنفکرانی چون عبدالحسین زرین‌کوب، شاملو، سیمین بهبهانی هوشنگ گلشیری را وابسته به بیگانگان و خائن به کشور معرفی کرد. آقای مهدی خزعلی که به اقرار خودش زیر فشار بازجویان مجبور شده ده ها باربنویسد«من خرم» حاضر نیست کسانی را که در ساختن برنامه هویت دست داشتند نام ببرد و مقدمه ای را که بر کتاب هویت نوشته شاهکار ادبیات فارسی می شمارد.

از پرت و پلاگویی اصلاح طلبان بگذریم هنوز برای مردم روشن نیست که این قاتلان و جنایتکاران با نام اصلاح طلبی چه چیزی را می خواهند اصلاح کنند؟

ياوه ی اصلاح طلبي به كنار، این حق مردم است بدانند که در این حکومت، اصول طلب و اصلاح طلب چه برسر فرزندانشان آورده اند . برای نمونه هنوز حجاریان از بنیان گذاران وزارت اطلاعات و تئوریسین و رهبر اصلاح طلبی لب به سخن نگشوده که چگونه با همكاران قاتل خود از همين قبيل اصلاحات کرده است .( این را هم به خطاهای رژیم شاه اضافه کنید که عقلش نرسید پرویز ثابتی مقام امنیتی ساواک را رهبر اصلاحات کنند و مردم را دنبالش راه بياندازد)

حجاریان از دیگر اصلاح طلبان پرمدعاترست و هنوز از رو نرفته و وقتي دهان باز مي كند براي اين است كه بگويد « جنبش دانشجویی مرده است .» (3) ولي برخلاف آنچه شهرت مي دهند و به رغم وقاحتشان، جنبش دانشجویی نمرده است و اعتراض به ورود احمدی نژاد به دانشگاه و طرد شریعتمداری بازجو بهترين نمونه اش. در جنبش دانشجویی 18 تیر دیدند که دانشجویان نه تنها از خاتمی بلکه از اصلاحات نیز عبور کردند و از آن موقع كينه شان را به دل گرفتند. در آن زمان حجاریان مقاله بر رد این جنبش نوشت و رهبر اشك تمساح ریخت و به دانشجویان التماس کرد، خاتمی و روحانی فرمان حمله به دانشگاه را صادر کردند و دانشگاه را به خون کشیدند. اين بود چهره ی راستين اصلاحات!

حجاریان فقط به جنبش دانشجویی بسنده نکرده و در جای دیگری مدعی شده که مصدقي ها هم چند نفری بیشتر نیستند و همه سنشان بالاست و چند سال دیگر از آنها هم اثری باقی نخواهد ماند. (4) غافل از آن که خود مصدق نیز سالیان درازی است که درگذشته ولی نامش و راهش هنوز برقرار است. اين نوع آدم ها بعد از مرگ هم براي مردم مأخذ و مرجعند و نه زور تو به آنها مي رسد و نه امام مرحولت كه تا دنيا دنياست جز تف و لعنت نصيبش نخواهد شد.

سخن کوتاه ، ترقي حجاريان اينجاست كه قديم خودش مي كشت، حالا مي گويد ولشان كنيم خودشان بميرند. اين است اصلاح طلبي. منتها آنقدر هالوست كه فکر می کند با حذف فیزیکی اشخاص راه و آرمان آنها هم می میرد. زهي خيال باطل.

اين را بگويم و تمام كنم. اصلاح طلبان يك دشمن واقعي دارند كه ليبرال ها هستند، بخصوص ليبرال هاي برانداز. اصلاً جمهوري اسلامي براي همين این اصلاح طلبان قلابی را تربيت كرده كه حمله كنند به تنها جايگزين منطقي نظام. موفق هم نخواهند شد. نقطه ی اوج كارآيي شان همان نقطه ی شروعشان یعنی خاتمي بود که دستش هم رو شد. از آن روز همينطور افت كرده اند، نه جايگزينی دارند، نه گفتار جايگزين، مردم هم فرصت آزمايش از سبز و بنفشش را پيدا كرده اند. خودشان هم مثل پسرعموهاي اصولگرايشان يك بار مصرف هستند، با همان ها هم به زباله داني خواهند رفت. 

2016 Dec 27th Tue - سه شنبه، 7 دي 1395





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر