۱۳۹۵ تیر ۱۳, یکشنبه

درس بزرگی که اردوغان داد


محمد ارسی
سیاست تازهٔ دولت ترکیه در بهبودی رابطه با اسرائیل و از سرگیری دوستی دو کشور مهم خاورمیانه از هر زاویه و نظری که بنگریم برای ما ایرانی‌ها - از هر گروهی که باشیم- آموزنده و پرارزش است.
آموزنده از این لحاظ که روشنفکران، احزاب و جامعهٔ سیاسی ترکیه ثابت کرده‌اند که وقتی پای منافع ملی و بین‌المللی ترکیه در میان باشد، در تغییر دادن سیاستهای زیان‌آور قبلی و دست‌کشیدن از جاه‌طلبی‌ها و مواضع ایدئولوژیکی شخصی، شکی به خود راه نمی‌دهند.
یعنی وقتی که ضروری است، بر وجههٔ شخصی و غرور رهبری، پای می‌نهند، تا حیثیت ترکیه را باز یابند و ملت خود را درگیر جنگ و جدال و تحریم نکنند.
ترک‌ها نشان دادند که آن موقعیت منطقه‌ای و بین المللی والایی را که طی هفت دهه بعد از جنگ جهانی بدست آورده بودند، نمی‌خواهند در دشمنی بی‌معنی با اسرائیل از دست بدهند و آن همه دست‌آورد اقتصادی و سیاسی جمهوری آتاتورکی را به نام دفاع از حق فلسطینی، فدای اسلام‌بازی و عثمانی‌گری و خصومت‌های ایدئولوژیکی کور بکنند.
تفاوت ما و آن‌ها هم در همین جاست که از آیات عظام و فقهای حاکم گرفته تا مخالفان نظام فقاهتی از راه اشتباهی که می‌رویم بر نمی‌گردیم، عقل پیشگیر نداریم، به دشمنی و دوستی‌ها معتاد می‌شویم و حد و اندازهٔ توان ایران را در مقایسه با دیگران نمی‌شناسیم. اما «سران» ترکیه و احزاب مخالف آن، تا متوجه میدان پر مین دشمنی با روسیه و اسرائیل شدند، زود باز گشتند و ملت زحمتکش و نجیب خود را در دام درگیری‌های ویرانگر بین‌المللی، اسیر نکردند.
همین رجب طیب اَردوغان- نه اُردوغان- رئیس جمهوری ترکیه به قیمت از دست دادن آن وجهه و محبوبیتی که میان تودهٔ عرب، فلسطینی و شمال آفریقا کسب کرده بود، دست در دست نتانیاهو گذاشت و رابطهٔ درهم‌ریخته و پر خصومتی را که با اسرائیل بوجود آمده بود، عاقلانه اصلاح کرد. او در پیشبرد این سیاست آشتی‌طلبانه که برای ترکیه حیاتی بود، از انتقادشنیدن و ملامت‌کشیدن نیاندیشید و به امنیت، ترقی و سعادت ملت ترکیه اندیشید. یعنی منافع و رفاه حال ملت ترکیه را بر‌تر از شئونات شخصی و امور حزبی خود، شمرد. زیرا شخص اردوغان، حزب عدالت توسعه و جامعهٔ سیاسی ترکیه، نیک می‌دانند که بدون تنش‌زدایی با اسرائیل، حفظ ارتباطات حیاتی و استراتژیک ترکیه با غرب و آمریکا ناممکن است و در لحظهٔ بحرانی فعلی، تجدید رابطهٔ دوستی با روسیه هم بسیار سخت است. از طرفی با جمهوری روسیه هم از در آشتی در آمد و با آن عذرخواهی هنرمندانه آتش اختلافی را که می‌توانست، روابط اقتصادی و سیاسی عالىِ دو کشور سابقا دوست را خاکستر کند فرونشاند.
فراموش نباید کرد که حجم مبادلات اقتصادی ترکیه و روسیه حدود پنجاه میلیارد در سال بود. سالی چهار میلیون توریست روسی وارد ترکیه می‌شدند. روس‌ها در حال ساختن پنج نیروگاه عظیم اتمی در ترکیه بودند و حجم مبادلات اقتصادیشان می‌رفت تا به صد میلیارد دلار در سال برسد.
باری، اردوغان و نخست‌وزیر تازه‌کارش نگذاشتند که آتش آن تحریم‌های روسیه علیه ترکیه این فرصت‌های طلائی را بسوزاند. در جا آمدند و با آشتی‌طلبی بر غرور شخصی خود، خط قرمز کشیدند و از مشکل میان دو کشور مهم، اما بحران زدهٔ منطقه گره‌گشایی کردند.
این سیاست آشتی‌طلبی ترک‌ها که از فهمی بالا از تفکرِ انتقادی، از توانایی در ادارهٔ بحران‌های بین‌المللی و از هنرشان در مذاکره برای حل مسائل سخت دنیا خبر می‌دهد، باید برای ما ایرانی‌ها هم، مکتب درسی باشد در ملت‌خواهی، میهن‌دوستی و کسب فضیلتِ واقع‌بینی، که بر‌ترین فضائل، در سیاست‌ورزی است.
ما ایرانی‌ها، از سران حکومت فقاهتی و اصلاح‌طلبان گرفته تا نیروهای ملی و مخالفان نظام فقاهتی - از هر دسته و تیپی - طی سال‌های اخیر، بر اردوغان و حزب عدالت و توسعه، به درستی، نکته‌ها گرفته، سخت تاخته‌ایم. اما انصاف آن است، که از فضائلشان هم بیاموزیم. بویژه از فضیلتی که رفاه حال و منافع ملت را بر عقاید و منافع شخصی، مقدم قرار می‌دهد، و با دنیا از در صلح و دوستی درمی‌آید! همین، درس بزرگی است که اردوغان داد.
محمد ارسی
تگزاس - تیر ماه ١٣٩۵

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر