مهرانگیزکار
در
ایران دو خبر در حوزه زنان انتشار یافته که گرد وغبار واخوردگی ها را تا حدودی می
روبد. دو کمپین راه اندازی شده که یکی زندگی و اندام زنانه را در مرکز توجه دارد و
یکی در صددست زندگی سیاسی و اجتماعی زنان را به سامان کند. هر دو از نیازهای روز
برآمده اند. هردو در فضای ملتهب سیاسی-اقتصادی اعلام وجود کرده اند. هر دو می
توانند دریچه های تازه را به روی بسیار ناگفته ها بگشایند. نام یکی “کمپین صورتی”
است و نام دیگری “کمپین تغییر چهره مردانه مجلس” است.
جای
“کمپین تغییر چهره مردانه مجلس”، بی گفت و گو خالی بود. تجربه های تلخ پشت سر این
کمپین است. چهره هائی در جمع زنان کمپین دیده می شود که بسیار رنج کشیده اند ولی
امید از دست نداده اند. از آن رنج ها، آموخته اند و عزم جزم کرده اند تا آموخته ها
را به ظرفیت هائی متناسب با شرایطی که در آن زیست می کنند و مختصر امکانات در
دسترس، تبدیل کنند. کارنامه حق خواهی زنان در دیگر جوامع گزارشگر انواعی از
تلخکامی هاست. ولی سزاوار نبود تا ایران، با ظرفیت بالای انسانی و دو انقلاب حق
طلبانه، درقرن بیست و یکم میلادی، در موقعیتی باشد که نرخ حضور زنانش در مجلس،
پائین ترین نرخ در سطح منطقه اعلام بشود.
کمپین
تغییر چهره مردانه مجلس، بر حضور 50 درصدی زنان از طیف برابرخواه، تاکید دارد.
تردید نیست که این خواسته ی عادلانه، در بخش های پرزور حاکمیت مردانه به یک
شوخی مانند است که با وجود برخورداری آنها از مکانیسم های بازدارنده انتخاباتی،
کمپین را به جد نمی گیرند. اما از طرفی خواسته ی کمپین، بر پایه مقتضیات اجتماعی و
حضور زنان در سطوح دانشگاهی و کسب و کار، به یک زیربنای منطقی پیوند می خورد و از
آن قدرت می گیرد. گاهی جوامع بشری به مرحله ای از نیازهای روزآمد می رسند، که
ترسناک ترین مخالفان “تغییر” که سکان های تصمیم گیری را در دست دارند، مجبور می
شوند فرمان را بچرخانند. اگر نه در حدی که لازم است، ولی چه بسا در حدی که تا پیش
از آن قابل تصور هم نبوده است. به فرض که این گونه نشود، باب بحث به صورتی که
تازگی دارد، گشوده خواهد شد و شاید برای واگوئی قصه ای از غصه های زنان، مطبوعاتی
که ممنوع از ورود به حقوق زن است، دل پیدا کند و به آن بپردازد. کمپین در پی
تقاضای “تبعیض مثبت” برای حضور 30 در صدی زنان در مجلس، راه اندازی شده است. هرچند
که در صورت ظاهر با آن خط و ربطی ندارد. بخصوص اینکه بر کمیت و کیفیت حضور زنان
تاکید می ورزد و تنها کمیت را چاره کار نمی داند. جان مطلب همین جاست: افزایش کمیت
زنان مجلس نه فقط برای زنان مفید نیست که زیانبار هم هست. باطن چهره مجلس، مردانه
باقی می ماند. این زنان زائده ای می شوند بر آن مردان که صنار هم زنان را قبول
ندارند.
کمپین
اعلام کرده که “ترکیب فعلی مجلس شورای اسلامی به گونه ای است که فقط 3 در صد نمایندگان
آن را زنان تشکیل می دهند” . “مجلس تقریبا در انحصارمردان است” و به همین دلیل
“جای تعجب نیست که در مراکز تصمیمگیری و قانون گذاری کشور ما پیوسته نوای ناساز با
حقوق برابر و انسانی زنان به گوش می رسد و ما با انفعال شاهد تصویب قوانینی هستیم
که به جای توانمند کردن زنان، روز به روز آنها را ناتوان می کند”
آنچه
به این کمپین در ماههای آینده تا زمان انتخابات مجلس شورای اسلامی، وزن خواهد داد،
اقدام کمپین به آگاهی رسانی پیرامون نظرات نامزدها در باره موقعیت حقوقی زنان است.
کمپین به درستی عقیده دارد، از نظرات نامزدهای انتخاباتی در باره نیازهای زنان در
حوزه قانون گذاری، باید مردم و به خصوص زنان را آگاه کند. این اقدام در نوع خود بی
نظیر است. نشستن با نامزدها و شنیدن نظرات آنها در باره چگونگی قانونگذاری های
جنسیتی در کشور، و انتشار آن برای عموم، گام مهم و برجسته ای است که اگر برداشته
شود، زنان با آگاهی از عملکرد آینده نامزدها راهی صندوق های رای می شوند و می
توانند در هر بزنگاه که نماینده را در موقعیتی می یابند که از طرح ها و لوایح زن
ستیز حمایت می کند، او را به چالش بکشند.
راهی
که کمپین تغییر چهره مردانه مجلس، انتخاب کرده، متناسب است با نیازهای روز. آنها
از سیاست های کلان و خط مشی شورای نگهبان، مطلع اند. می دانند شورای نگهبان از
تایید صلاحیت مردان خوش فکر امتناع می کند، چه رسد به تایید صلاحیت زنانی از طیف
برابر خواه. اما اقدام آگاهانه کمپین، در جامعه زنان کشور، تحرک و امید ایجاد می
کند. از طرف دیگر زنان از طیف برابر خواه را به یکدیگر نزدیک می کند. غلبه بر دو
خصم مدنیت که یکی “نومیدی” است و دیگری “جدائی همدردان” از یکدیگر ، شاید به صورت
محدود در حوزه زنان ممکن بشود.
کمپین
ادعا می کند “از این پس باید نمایندگانی را راهی مجلس کنیم که با حقوق انسانی و
برابر برای زنان و همه شهروندان موافق اند”
فعالیت
آگاهانه اجتماعی، همیشه از صفر شروع می شود. لزوما هم فوری به نتیجه نمی رسد. در
یک بستر آماده برای برخی تغییرات درون زا که گرفتار سکوت و سکون شده است، این حرکت
های هوشمندانه قابل تحسین است:
راه
اندازی کمپینی برای حفظ جان زنان در برابر سرطان پستان.
راه
اندازی کمپینی برای حفظ منزلت زنان در حوزه قانون گذاری.
هر دو
را به فال نیک می گیریم. یکی را از آن رو که می تواند از نرخ قربانیان سرطان پستان
بکاهد. دیگری را از آن رو که بر “کمیت” و “کیفیت” نیروی زنان در مجلس، یکسان تاکید
می کند .
روزآنلاین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر