| |||
حمایت دویست مولوی بلوچ از سپاه پاسداران؛ و نقش سایت های سلطنت طلبان
| |||
عبدالستار دوشوکی
ابتدا میخواستم در مورد نقش مخرب سایتهای راستگرای سلطنتطلب در ایجاد تفرقه بین مخالفان مطلبی را به تفصیل نگارش کنم که خبر رسید بیش از دویست مولوی سنی مذهب بلوچ قاطعانه پستان به تنور سپاه چسباندند و در بیانیه ای شدیدا از سپاه پاسداران حمایت کرده اند که بسیار هشدار دهنده بود و مرا بیاد همسایه یعنی افغانستان انداخت که چطور بعد از حدود دو هزار میلیارد دلار هزینه و هزاران کشته غربی و دهها هزار کشته افغان, رژیم به اصطلاح سکولار افعغانستان با سرعت باورنکردنی مثل یک خانه پوسیده پوشالی فروریخت.>>>>>
علت آن فرهنگ سنتی ـ مذهبی جامعه بود. اکثر مولوی های بلوچ در همان مدارس مذهبی در پاکستان تحصیل کرده اند که طالبان و القاعده و بقیه متعصبین مذهبی دیوبندی تحصیل کرده اند و از یک آبشخور فکری مشترک تغذیه می کنند.
بلوچستان از نظر بسیاری از شاخص ها در قعر جداول قرار دارد و بیشترین تبعیض و ظلم و ستم و مرگ و میر و کشتار و اعدام سهم بلوچ است. سپاه پاسداران که بلوچستان را کنترل می کند مسئول درجه اول تمام این ظلم های عامدانه است. اخیرا دولت استرالیا مثل بسیاری از کشورها سپاه پاسداران را یک نهاد تروریستی اعلام نمود. به همین دلیل بیش از دویست مولوی بلوچ بیانیه ای را در حمایت از سپاه و محکومیت استرالیا امضا کرده اند و گفته اند این اقدام استرالیا غیرقانونی است. آنها به گفته خودشان از "نقش بی بدیل سپاه و جایگاه رفیع، اقتداربخش و افتخارآمیز" آن دفاع کرده اند. شوربختانه در بلوچستان, نیروهای دموکراسی خواه سکولار جایگاهی ندارند و رژیم در چهار دهه گذشته خوانین و سرداران و مولوی ها را تقویت کرده است. لذا در فردای سرنگونی رژیم, بلوچستان به شدت محتاج به کمک نیروهای جمهوریخواه, دموکراتیک و سکولار بقیه نقاط کشور می باشد؛ یا وگرنه صددرصد به افغانستان دوم تبدیل خواهد شد.
و اما در مورد سایتهای راستگرای سلطنتطلب که آنها نیز مثل مستبدین سکولار آن روی دیگر سکه هستند. نگارنده پیشتر درباره سایتهای راستگرا و افراطی سلطنتطلب، مانند سایت گویا، ایران فردا، کانال یک، ایندپندنت فارسی، کیهان و دهها رسانه مشابه نوشتهام. بسیاری از این رسانهها در راستای تبلیغ هژمونی جریان سلطنتطلب، متقابلاً از یکدیگر حمایت میکنند و نان به یکدیگر قرض می دهند. هرچند میزان بازدید آنها با سایتهای پربینندهتر قابل مقایسه نیست، اما مثلا سایت گویا به دلیل ماهیت «پورتال» یا «لینکدونی» بودنش همچنان مراجعه کننده دارد؛ کاربران تنها صفحه اول آن را میبینند و با کلیک روی لینکها به مقصد خود میرسند. سلطنتطلبان بر اساس همین تصور غلط، به گویا تبلیغات میدهند و در مقابل، گویا نیز از انتشار مطالب انتقادی نسبت به سلطنت خودداری میکند و تاکنون بسیاری از نویسندگان منتقد سلطنت را حذف کرده است.
وضعیت فحاشی و تهدید در فضای مجازی بهشدت بحرانی است. میزان حملات سلطنتطلبان به منتقدان و افراد غیرهمسو، نمود آشکاری از نابردباری، تعصب و خشونتورزی در این جریان است. این گروه و رسانههای وابسته به آن بدون کمترین تردیدی منتقدان را حذف میکنند، اما در مقابل، هر شخصی را که «جاوید شاه» بگوید, ولو با وجود گذشتهای منفی یا جنایتکارانه, با آغوش باز میپذیرند؛ حتی اگر همکار صادق خلخالی باشد.
نمونه بارز این رفتار را میتوان در سایتهایی مانند گویا، ایران فردا، کانال یک، سایت سکولار دموکراسی، ایندپندنت فارسی، کیهان لندن، میهن و پژواک ایران مشاهده کرد. این رسانهها، همراه با تلویزیونهای طرفدار سلطنت مانند منوتو و ایران اینترنشنال، عملاً به ترویج الگوی «قدیس (رضا پهلوی) ـ ابلیس (منتقدان رضا پهلوی)» مشغولاند. کار به جایی رسیده است که بسیاری از فعالان شناختهشده و حتی روزنامهنگاران مستقل، از ترس فحاشی شنیع و تهدید توسط هواداران سلطنت، بخش نظرات خود را در شبکههایی مانند ایکس بهشدت محدود کردهاند؛ زیرا طرفداران سلطنت حتی از فحاشی رکیک جنسی و تهدید علنی نیز ابایی ندارند. من بارها از رضا پهلوی خواستهام این گروههای فحاش را کنترل کند؛ اما پند و نصیحت، جز ملال، حاصلی نداشته است.
نمونه دیگر، حضور گسترده ناظران سلطنتطلب در بخش دیدگاه های زیر مقالات سایت گویاست؛ جایی که با نهایت بیپروایی، نظرات انتقادی نسبت به «ذات اقدس همایونی» را فوراً حذف میکنند. این میزان مداخله شاید در سایتهای دیگر کمرنگتر باشد، اما هدف همه این رسانهها برجستهسازی تنها یک قرائت است: قرائت سلطنتطلبان؛ قرائتی که میخواهد سلطنت مطلقه را تنها آلترناتیو برای ولایت مطلقه فقیه معرفی کند. در این منطق ضعیف، هرگونه انتقاد از رضا پهلوی، پروژهها و مشاوران او معادل «همسویی با جمهوری اسلامی» و «مزدوری برای رژیم» تلقی میشود؛ چرا که «کافر همه را به کیش خود پندارد».
در نتیجه، این رسانههای سلطنتطلب با ارائه یک روایت تکبُعدی، حذف دیدگاههای غیرخودی و رواج فحاشی برخی از نظردهندگان (مانند آنچه در گویا دیده میشود), عملاً هیزمبهدست معرکه جدل و تفرقهاند؛ تفرقهای که اکنون سراسر فضای مجازی را فرا گرفته و بیتردید به سود جمهوری اسلامی تمام شده است و میشود. من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم؛ تو خواه از سخنم بهره گیر و خواه ملال.
عبدالستار دوشوکی

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر