« گلرخ ایرانی »، فعال مدنی محبوس در زندان «اوین»، با انتشار نامهای خطاب به اصلاحطلبان گفت:
او در این نامه که در صفحه اینستاگرامش منتشر شده است، با اشاره به انقلاب فرهنگی و اخراج و خانهنشین کردن دانشجویان و اساتید در سالهای ابتدایی انقلاب ۱۳۵۷، نوشت: «فراموش نمیکنیم برتری دادن به سفاهت در برابر لیاقت را؛ کشتار، شکنجه، تجاوز، توابسازی و وادار کردن زندانیانِ سیاسی به تیرِ خلاص زدن به رفقایشان در زندانهای دهه شصت را؛ و قتلهای زنجیرهای را که توسط شما و گماشتگانتان در وزارت اطلاعاتِ تحت نفوذتان رُخ داد.»
این فعال مدنی با اشاره به واکنش جریان اصلاحطلب در قتلهای زنجیرهای نوشت: «وقتی در قتلهای زنجیرهای نزدیک به هزار نفر طی چند سال سلاخی شدند، شما یک تدارکاتچیِ ساده شدید تا از پاسخگویی شانه خالی کنید و وقتی به جوانان در کوی دانشگاه حمله شد، دست از حمایتشان در خیابان و زندانها کشیدید تا توسط انصار حزبالله به خاک و خون کشیده شوند و از پشتبامها به زمین پرت شوند و مفقود شوند و بازماندگانشان به حبسهای طویلالمدت محکوم شوند.»
گلرخ ایرانی همچنین در ادامه این نامه با اشاره به اتفاقات در روزهای اعتراضات در سال ۱۳۸۸ نوشت: «وقتی در عاشورای ۱۳۸۸ شکل اعتراضات از راهپیماییِ سکوت فراتر رفت و شعارها از مرزهای تعیینیتان عبور کرد؛ مردمی که به واسطه فضای ایجاد شده توسط شما و ادعای رایهای مفقود شدهتان به خیابان آمده بودند را رها کردید تا کشته شوند و به اعدام محکوم شوند و در زندانها مورد شکنجه قرار بگیرند. هشتاد و هشت را مشخصا شما رقم زدید. برای برگشتن به عرصه قدرتی که از آن بیرونتان رانده بودند. اما حتی آن زمان هم به صندوق رای پشت نکردید و روی خونِ مصطفیها و بچههای کهریزک "حماسه دماوند" را آفریدید.»
این فعال سیاسی تاکید کرد:«ما مردمِ کف خیابان همیشه سیاهی لشکرتان بودیم تا از پایین فشار بیاوریم و شما از بالا چانه بزنید، تا بلکه به بازی قدرت دوباره راهتان دهند.»
گلرخ ایرانی همچنین در این نامه با اشاره به اتفاقات و اعتراضات سال ۱۳۹۶ خطاب به اصلاحطلبان گفت: «وقتی مردم در سال ۱۳۹۶ و در کف خیابانهای ایران با شعار "اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا" به میدان آمدند و از شما گذر کردند؛ مانند همیشه پوست انداختید و رنگ عوض کردید. پس از آن بود که بخش بزرگی از نسل دومتان (نسل دوم اصلاحات) در پیوند با پهلوی و چهرهسازی از او و چهرهسوزی از نمایندگانِ واقعی مردم، خیانتی دیگر را رقم زدند و در جایگاه تئورسین و مشاوران و مباشرانِ درگاهِ همایونی، حضورِ مردم را به مصرفِ خیابان تعبیر کردند و سهیم شدند شکستِ خیزش انقلابیِ ۱۴۰۱.»
او ادامه داد: «مردم از «اصلاحات» گذر کردهاند و شما هنوز بر جنازههای تلنبار شده جوانان ایران، وعدههای «محمد خاتمی» را دوره میکنید. او که در سال ۱۳۹۸ و پس از کشتار معترضان، ما مردم را امواج مخرب خواند و قدردانِ مقامِ عظما شد.»
او همچنین با اشاره به حضور و فعالیت دوباره اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم نوشت: «حالا دوباره به میدان آمدهاید تا نوجوانی و جوانیِ نسلهای بعد از ما را نیز همچون ما تباه کنید. بعد از آن همه فراز و فرود و بعد از افزایشِ بینش سیاسی جامعه در سالهای اخیر، باز به میدان آمدید تا با فریب افکار عمومی شعبدهای دیگر به راه اندازید. اما از پشت میلههای زندان هم دیده میشوید که نه برای پیروزی در انتخابات بلکه برای شکستِ مردم به میدان آمدهاید.
اشاره به «اقتصاد و تولیدِ ورشکسته، و سفرههای خالی قشر فرودست، و مردمی که دیگر توان پرداخت اجارهخانه را ندارند»، در بیانیه حزب «ندای ایرانیان» و نگرانیِ امثال «حسین نورانینژاد»، یادداشتنویسِ حزب «اتحاد ملت» برای «محرومان و مردمی که با سختگیریهای فرهنگی مواجهاند»، بیش از هر چیز برای نسل من یادآورِ مکر و ریای خاتمیست. سیدِ خندانی که با عبایی شکلاتی آمده بود تا جامعه مدنی را محقق کند و از حقوق شهروندی سیرابمان کند. اما در دولت اصلاحاتِ او بود که روشنفکران را سلاخی کردند و دانشجویان را گازانبری از میان بردند و کارگران و خانوادههایشان را در خاتونآباد به خاک و خون کشیدند و هزاران کارگر را بدون کمترین تضمینی بر حقوق و تامین اجتماعیشان، بیکار و بیخانمان کردند و از آنان در حالی که سفرههای شان به شدت کوچک شده بود، با قراردادهای موقت بیگاری کشیدند.»
گلرخ ایرانی با بیان اینکه شما ادامهدهندگان سیاستهای محمد خاتمی و ادامهدهندگان سیاستهای اقتصادیِ «اکبر هاشمی رفسنجانی» هستید؛ نوشت: «نمادِ بهرهکشی از قشر فرودست. چگونه از قشر فرودست و سفرهاش حرف میزنید. شما بر گُرده قشر فرودست و با ارتزاق از سفرههاشان که روزبهروز کوچتر میشود به آنچه هستید رسیدهاید.همانقدر که در آن زمان میدانستید پیروزی کارگرانِ خاتونآباد، آغازی خواهد بود بر پیروزی طبقه و قشر تحت ستم در جای جای ایران بر بهرهکشی و استثمارِ فردستان و آگاهانه آن را به خاک و خون کشیدید، حال نیز میدانید داغ کردن تنور انتخابات رمز بقای رژیم است و با برنامه برای خنثی کردن مخالفان به میدان آمدید.»
او در ادامه این نامه نوشته است: «حزب "اعتدال و توسعه" نامزد مورد نظرش را سادهزیست و مردمی خطاب میکند و دبیرکل حزب "اتحاد ملت"، حضور جبهه "اصلاحات" را معنا بخش به انتخابات میداند و پیگیرِ حق انتخاب آزادِ ما مردمی شده است که سالانه و طبق آمار رسمی صدها نفرمان سربهدار میشوند و یا از فقر و گرسنگی و بیخانمانی در گوشه خیابانها جان میدهند.آحاد جامعه چه کسانی هستند و چگونه پاسخگویشان خواهید بود؟ "عباس عبدی"، از خاتمی سخن میگوید و او را بهعنوان الگو معرفی میکند؛ با مردمی که نهتنها از خاتمی عبور کردهاند، بلکه کفن اصلاحات را نیز به آتش کشیدهاند. لباس یکرنگ اصولگراها را به تن کنید و از روبهرو شلیک کنید.»
این فعال مدنی زندانی با اشاره به اینکه «وعده داده بودید با نهادسازی و تقویت جامعه مدنی قادرید از اقتدار حاکمیت و از استبداد بکاهید و بر توان مردم بیافزایید»، اضافه کرد:« از جامعه مدنی گفتید و از حقوق شهروندی، اما هرگز و در هیچ دورهای از آزادی احزاب و تشکلها حرفی نزدید و در وعدههای فریبندهیتان از حقوق اجتماعی و سیاسیِ ما طردشدگان خبری نبود. ما که باورها و رویاهایمان خط قرمز رژیم بود، در زمان صدارت شما نیز همان انسداد و اختناقی را زیستیم که پیش از آمدنتان میزیستیم. شما در دفاتر حزبیِ مجازتان برای بقای سیستم هدف و برنامه تعیین کردید و هر بار نجاتشان دادید و مردم را وادار به شکست کردید. شما هرگز قائل به هویت سیاسیِ افرادی غیر از خودتان نبودید، همانگونه که جمهوری اسلامی قائل نبود.»
گلرخ ایرانی در انتهای این نامه خطاب به اصلاحطلبان نوشت: «شما شکستخوردگانِ "فتح سنگر به سنگر" و "روزنه گشایی" حالا برای "راهگشایی" به میدان آمدهاید و در سنگرِ فردی ایستادهاید که میگوید "قرار نیست برنامه جدیدی بنویسیم یا سیاست جدیدی را اعلام کنیم. چرا که سیاستهای کلی را خامنهای مشخص کرده است." شما همواره گَرد ناامیدی به جامعه پاشیدهاید و وجودتان فرصتی بود برای بقای بیشتر رژیم و حالا نیز به همین شعبده دلخوش هستید. یاد "روحالله زم" گرامی، که شما و پهلویطلبان را در روزهایی که هنوز بر عمومِ جامعه آشکار نبوید، در امتداد هم میدید.
مردم ایران شما وفاداران به جمهوری اسلامی را فراموش نمیکنند. روزی که مردم در کف خیابان و با جمهوری اسلامی تعیین تکلیف کنند، با شما لگد خوردگان و فرصتطلبان و به حق، مالهکشانِ رژیم که نامتان به ننگ بر تارک سپهر سیاسی ایران نقش بسته است نیز تسویه حساب خواهند کرد و این کشتیِ خوف را با تمام سرنشینانش به قعر خواهند فرستاد.»
ایران وایر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر