نامه یک دانشجوی سابق دانشگاه تبریز،
هم دوره جناب پزشکیان به ایشان
ابوالفضل محققی - ویژه خبرنامه گویا
آقای پزشکیان شما نه با شهامتید و نه دلسوز این ملت! و نه وجودتان لبریز از عشق به این سرزمین مورد تهاجم قرارگرفته، توسط مشتی ابن الوقت بی مایه وفرصت طلب که بنام ساختن ام القرای اسلامی خط بطلان بر تاریخ کهن آن کشیده اند.
از این روی شما را مورد خطاب قرار می دهم، که آن دیگر کاندیدا های شناخته شده چنان کارنامه کثیفی از جنایت، دزدی، اختلاس، سرکوب و زیر پا نهادن تمامی موازین اخلاق در عملکرد خود دارند که جائی برای مورد خطاب قرار گرفتن نمی گذارند.
چگونه می توان جنایتکاری چون پور محمدئ را که از عاملین اصلی کشتار های سال شصت هفت بود مورد خطاب قرار داد؟
چگونه میتوان از سرداری که هنوز نشستن بر ترک موتور جنایت پیشه ای بدتر از خود وسرکوب مسلحانه دانشجویان معترض و دادن طرح محاصره گاز انبری آنها را از افتخارات خود می داند. انتظار داشت که با عشق به مردم قدم در عرصه این مضحکه نهاده باشد؟
آن چند تای دیگرهم رقمی نیستند که روی آنها لازم به مکث باشد. چرا که آبرو باخته تر وبی مایه تر از آنند که حتی قابل شمارش باشند.
تمامی این لعبتگان در آمده از صندوق شورای نگهبان، کاسه لیسان و پای بوسان دستگاه رهبری ومجریان بی سوال مطامع رهبرند.
مردم این ها را بهتر از هر کس می شناسند.
می ماند شخص شماکه متاسفانه در این دوره بعنوان محلل وارد بازی شده اید. محللی که وظیفه دارد حکومت سه طلاقه شده جمهوری اسلامی از طرف مردم را چهره موجه ببخشد. محللی که از یک وجاهت نسبی اجتماعی و تحصیلات واقعی حاصل شده به بهای رنج وکوشش بر خوردار است ."نه مانند کارنامه افشا شده تحصیلی ذاکانی که شرم آور است ونشان دهنده عمق فاجعه ای که برمراکز تحصیلی رفته است."
آقای پزشکیان شمابهتر از همه می دانید که نه شخص رهبرونه شورای نگهبان عاشق شما وابروی شما نیستند. آنچه که آنها را به قبول حضور شما وا دارکرده مایه گذشتن ازاندک اعتبار شما برای گرم کردن تنور سرد شده انتخابات وکم کردن از میزان وجاهتی است که رژیم با عمل کرد خود طی چهل سال از کف داده است.
مطمئن هستم کسی که توانسته طی سالها صندلی نمایندگی خود را در مجلسی متشکل از گرگانی که خود بهتر از هر کس ماهیت آن ها باخبرید نگاه دارید. از پس وپیش این مضحکه انتخابات بیشتر از هر کس با خبر است.
انصافا بگوئید؟ آیا حضورطولانی مدت شما در این مجلس استصوابی توانسته نقشی در تصویب لایحه هائی بنفع ملت ایفا کند؟
وجدانتان را قاضی کنید که آیا شما حتی یک بار هم توانستید در برابر منویات رهبرو حکم استصوابی او بیاستید و مانع از تصویب دهها لایحه ارتجاعی بگردید که از طرف رهبر دستگاه های نظامی امنیتی و دیگر مراکز قدرت به مجلس حقه شده است؟
مسلما نه! چرا که از نظر من شما حسابگر تر از آن هستید که منافع خود را قربانی منافع ملت کنید. راز طولانی ماندن شما در این مجلس هم قبل از آن که نشانه حمایت مردم از شما باشد نظر لطف رهبریست که تنها تائید کنندگان خود را اجازه ماندن می دهد.
نکته ای که در این مناظره های تلویزیونی هم ابائی ازنشان دادن این وابستگی ندارید. در همین بازی انتخابات که بعنوان مدافع امین و خدمتگزار ملت پای در میدان نهاده اید نیز در سر پیچ ها وسوالات مشخص مردم ،نه تنها جواب مشخص ندادید بلکه رندانه گفتید که در تمامی مسائل از رهنمود های رهبرتبعیت کرده وخواهید کرد.
اکثریت مردمی که از شخص خامنه ای نفرت دارند و دلیل نیامدنشان بپای صندوق رای از نحسی وجود او و بلائیست که بر سر این مردم واین سرزمین آورده . آن وقت انتظار دارید مردم بشمائی که چنین رهبر، رهبر می کنید."حال با چه منظور وهدفی که اصلا مهم نیست" وهیچ برنامه و چشم انداز مشخص برای خروج از این فلاکت دست ساز شخص خامنه ای ونیروهای سرکوبگر نظامی وامنیتی ندارید و هیچ ایرادی برعملکرد شخص خامنه ای نمی گیرید.اعتماد کرده و بمیدان درآیند؟
شما که خود را فردی آلوده نشده در این حکومت آلوده می دانید.آیا براستی نمی دانید که قادر به هیچ گونه جوابگوئی به نیاز هائی نیستید که جامعه طلب می کند و رهبر سرکوب؟
شما که نه می توانید موضعی روشن وقاطع نسبت به حجاب اجباری این دو متر پارچه که برای تحقیر زنان وگرفتن حق انتخاب نوع پوشش که از بدیهی ترین حق یک زن است . بگیرید ! و نه می توانید از سرکوب و کشتار هزاران جوان این سرزمین در جریان جنبش مهسا سخن بمیان آورده و سرکوبگران را محکوم کنید! شمائی که حتی قادر نیستید هم کلام با کسانی نگردید که از قطع انترنت در آن روزهای سرکوب دختران وپسران دفاع می کنند ،باشید .شما ئی که معنای سبک زندگی که امروز جوان ونوجوان ایرانی آن را دنبال می کند عمیقا درک نکرده اید! "آن سیک از زندگی آزاد و توام با خرد و آینده نگری که میلیون ها جوان ایرانی دنبال می کنند و رهبر خودشیفته که خودرا عقل کل ومحور عالم می داند مخالف این سبک از زندگست ."َشما در کجای این انتخاب قرار دارید ؟ مسلما در طرفی که شخص خامنه ای نشان می دهد.
با چنین سمت گیری آیا هنوز اعتقاد دارید که نسل جوان که تعین کننده سرنوشت حال و آینده این سرزمین است بشما اعتماد کند ؟
شمائی که در فردای انتخابتان اگر در برابر اوج گبری مجدد جنبش مهسا و شعار "زن ،زندگی،آزادی " قرار گیرید بیگمان در برابر آن خواهید ایستاد.
شمائی که نه شهامت تائید انتقادات آن دانشجوی دلیر و آگاه را داشتید که در برابرتان ایستاد وگفت که پرای چه وبچه دلیل در این انتخابات شرکت نمی کند ونه شهامت این که به دستگیری شبانه او توسط نیروهای امنیتی رژیم اعتراض کرده و برای آزادی بی قید وشرط او اقدام کنید. با چه روئی خواهان آرای میلیون ها جوانی هستید که آن دانشجوی دلاور و رو راست با خود و هم نسلان خود از ستم رفته بر این سرزمین و مردم آن گفت .با شهامت و بدون لکنتی که تمام آلوده شدگا ن به این دستگاه حکومتی دارند از عدم شرکت هم نسلان خود در این انتخابات سخن گفت.
آقای پزشکیان شهامت اخلاقی یک نماینده که خود را شایسته نمایندگی مردم می داند .باید بدان اندازه باشد که پشت سر منتقد خود بیاستد ومانع از دستگیری و شکنجه وارعاب او گردد. شما در چنین قامتی نبودید و نیستید.
اگر چنین بود! هرگز تحقیر ایفای نقشی که مصلحت کوتاه مدت رژیم بر عهده شما نهاده نمی پذیرفتید! وبا چنین سر شکستگی در آرزوی رسیدن به حجله ریاست جمهوری از اندک اعتبار خود مایع نمی گذاشتید.
بقول آقای بازرگان اعطای چاقوئی که دسته اش دست رهبریست به لقایش می بخشیدید و نشان می دادید، که هنوز وجدان بیداری دارید وبا علم به بازی تلخی که بر علیه این مردم واین کشور جریان دارد حاضر به ادامه این نقش خوار کننده نیستید همین.
" نود در صد جوان ها دنبال این هستند که رای ندهند ! نه این که به چه کسی رای بدهند.من بشخصه کسی هستم که آنها را تشویق می کنم که رای ندهند ." همه آن چیزی که این نسل می توانست بشما بگوید و آن جان شیفته در سیمای یک دانشجوی آزادی خواه در برابرتان ایستاد وگفت جواب شما چه بود؟ او اکنون کجاست؟ او که از زبان این نسل با شما سخن گفت.
ابوالفضل محققی دانشجوی دانشگاه تبریز هم دوره شما که خود روزی که با هزاران امید به آزادی کاندید اولین مجلس بعد انقلاب درتبریز بود. دانشگاهی که شما در تسویه دانشجویان آن کم نقش نداشتید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر