۱۴۰۲ اسفند ۴, جمعه

 آقای رضا پهلوی، نیرو‌های جمهوری‌خواه مسئولید!

 لطفاً به این چند پرسش پاسخ دهید

am.jpg

ابوالفضل محققی ـ ویژه خبرنامه گویا

سئوالاتی که مرتب پرسیده و خواهم پرسید

۱- آیا هدفی مهم‌تر از برکناری جمهوری اسلامی و برپایی یک حکومت سکولار دمکرات براساس انتخاباتی کاملاً آزاد که از دل خود، حکومت انتخابی مردم را بیرون دهد، در این مرحله از مبارزه سراغ دارید؟

۲- آیا معتقدید که در سرانجام کار مبارزه برای امر سرنگونی اتحاد تمامی نیرو‌های خواهان سرنگونی ضروری است؟ به عبارت دیگر نیروهایی که امروز حاضر به هیچ‌گونه عمل مشترک در مورد یک امر معین مانند دادن اعلامیه مشترک برای تحریم انتخابات پیشرو نیستند چگونه می‌توانند بدون سابقه این‌گونه همکاری‌ها وعمل مشترک در لحظه نهایی برای یک اتحاد فرا گیر دور هم جمع گردند؟

۳- آیا برای رسیدن به چنین هدفی کنشگران سیاسی، احزاب و سازمان‌های خواهان این دگرگونی، چگونه سیاستی را باید انتخاب و در عمل پیش ببرند؟ سیاستی جذب کننده که بر دامنه‌ی نفوذ و گستردگی و کارآیی نیرو‌های مخالف حکومت استبدادی ولایت فقیه بیفزاید؟ یا سیاستی که نیرو‌ها را از هم دور سازد پراکنده و کم توان کند و مانع از نقش تأثیرگذار آن‌ها دردرون یک جمع ائتلافی شود؟

۴- هر فرد و یا جریان سیاسی لزوماً تصویری از روند مبارزه در پیبش رو برای رسیدن به سرمنزل نهایی که تکلیف پیروزی و یا شکست را معین می‌کند، دارد: "نقشه‌ی راه". آیا نقشه‌ی راهی که چگونگی مبارزه و مسیری که باید طی شود و در هر گام وضعیت خود تا رسیدن به منزل نهایی را معین سازد، در دست دارید؟ نقشه‌ی راهی که در جامعه‌ی متکثر ایران که متأسفانه فاقد تجربه گفت‌وگو، تعامل، رواداری، فرهنگ انتقاد و انتقاد پذیری و تفاهم برای یک کار جمعی و مشترک حتی در کمترین سطح را ندارد، کارا و مشکل‌گشا باشد.

نقشه‌ی راهی که به دور از تعصبات گروهی، به‌دور از پیش‌داوری‌های مرسوم و تنگ‌نظری‌های تاریخی منبعث از تجربه‌های تلخ در گذشته ودرس‌آموزی از آن‌ها و با نگاه به واقعیت‌های موجود تنظیم گردیده باشد.

نقشه‌ی راهی که هدف آن تلطیف فضای سیاسی و کاستن از برودت حایل در میان افراد و جریان‌ها، گرم کردن فضای همکاری و بستن پیمان مودت و همکاری در این مرحله از مبارزه است. نقشه‌ای جهت کم کردن نقش و میزان تأثیرگذاری نیرو‌های افراطی چپ و راست که متأسفانه بسترمناسبی برای فعالیت نیروهای نفوذی جمهوری اسلامی تا کنون بوده‌اند.

۵- آیا برای افراد وجریان‌های سیاسی امکان‌پذیر نیست که به جای گشتن و پیدا کردن نقاط ضعف یکدیگر و باد دادن خرمن‌های کهنه پودرشده در زمان، بر نقاط مشترک و توانایی‌های یکدیگر تکیه کنند؟ در جهت بهره جستن از امکانات هم جهت تقویت روحیه مردمی که به سختی از این حکومت بریده‌اند ومتأسفانه جایگزینی در خور برای مقابله، پاسخ‌گویی به تبعات و مشکلات حاصل از فروپاشی نمی‌بینند. حرکتی کرده‌اید؟ حرکت در جهت ساختن یک فضای اعتدالی، توأم با تفاهم، فضایی که امکان بهره‌برداری حداکثری برای بسیج نیرو‌های مردمی را امکان‌پذیر می‌سازد.

سخن آخر؛ جا دارد از تک تک نیرو‌های اپوزیسیون که جملگی شعار زن، زندگی، آزادی را به عنوان یک شعار محوری و بسیج‌گر که لشگر عظیم نسل جوان ایران، نسلی که با این شعار به میدان آمده، هزینه داده ومبارزه را به صور مختلف ادامه می‌دهد، قبول دارند، پرسید به‌طور مشخص در جهت پاسخ‌گویی به این شعار چه تمهیداتی تدارک دیده‌اند؟

چگونه می‌خواهند به وظیفه تاریخی و مشخص خود در برابر این جنبش عمل کنند؟

آیا وقت آن نرسیده که این افراد و نیرو‌ها حداقل دور هم جمع شوند و پاسخ خود را نسبت به نقش و نگاه خود، نسبت به مبارزه و امر اتحاد و چگونگی پیش‌برد شعار "زن، زندگی، آزادی " اعلام نمایند؟

مشخصاً از آقای رضا پهلوی گرفته تا جمهوری‌خواهان، از اصلاح‌طلبان دینی که از جمهوری اسلامی عبور کرده‌اند تا جریان‌های چپ، ملی‌گرایان، احزاب و سازمان‌های قومی، تا تشکل‌های مختلف شکل‌گرفته از پیوستن گرو‌ه‌های کوچک، از کنشگران مستقل... همه و همه نسبت به این پرسش‌ها پاسخ‌گو هستند!

پاسخ‌گو نسبت به اهمال و تعللی که در جهت شکل دادن به یک ائتلاف فراگیر و تأثیرگذار از خود نشان داده‌اید!

ابوالفضل محققی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر