پیشگفتار
ایران سرزمین رفاه، آزادی، همبستگی، امنیت و صلح، یعنی سرزمین مردم سالاریِ عدالت گستر و جامعه گرا، سرزمین سوسیال دموکراسی خواهد شد. این آرزو آرزوئی ست واقع بینانه و در دسترس که تکیه بر دادهها و شاهدها، و الگوهای عملی شده و تحقق یافته درکشورهای دیگر و تجربههای عینی دارد و پیش گوئی غیب گویانه و شعارِی بیمایه و بی پایه نیست.
در پرتو نگاهی آینده نگرانه و دوراندیشانه، که صرفا دل خواهانه و آمالی و آرمانی نباشد، با اتکا به احتمالها و امکانها و بر بنیان شناخت و تعقل میتوان این گمانه زنی نظام مند را به واقعیتی زمینی بَدَل کرد، همانگونه که در کشورهای دیگر دستیابی به بخش بزرگی از این خواستها تحقق یافته است. سوسیال دموکراسی با اتکا به طرح، برنامه و سیاستی روشن و آزموده شده، و تشکلی قدرتمند، با هدفهای کوتاه و دراز مدت، راه گشای راهِ رهائی انسان از هر نوع ستمگری و ستمبری، وراه تحقق جامعه رفاه، آزادی و همبستگی ست.
ایران ما گسترهای ست با زمینههای عینی دستیابی به این خواستهای انسانی و عقلانی، ایران ما سرزمینی ست با تاریخی سرشار از تجربههای درس آموز، سرزمینی ثروتمند، سرزمینی سرشار از منابع طبیعی و زیرزمینی وغذائی، میلیونها هکتار زمینهای مستعد کشاورزی، جنگلهای غنی، دشتها و جلگههای حاصلخیز و باغهای پُر میوه، سرزمینی با دهها میلیون نیروی انسانی، و هزاران مرکز آموزشی و تربیتی، شخصیتهای علمی، سیاسی، فلسفی و فرهنگیِ آزاد اندیش و آزادیخواه.
در پرتو نگاهی آینده نگرانه و دوراندیشانه، که صرفا دل خواهانه و آمالی و آرمانی نباشد، با اتکا به احتمالها و امکانها و بر بنیان شناخت و تعقل میتوان این گمانه زنی نظام مند را به واقعیتی زمینی بَدَل کرد، همانگونه که در کشورهای دیگر دستیابی به بخش بزرگی از این خواستها تحقق یافته است. سوسیال دموکراسی با اتکا به طرح، برنامه و سیاستی روشن و آزموده شده، و تشکلی قدرتمند، با هدفهای کوتاه و دراز مدت، راه گشای راهِ رهائی انسان از هر نوع ستمگری و ستمبری، وراه تحقق جامعه رفاه، آزادی و همبستگی ست.
ایران ما گسترهای ست با زمینههای عینی دستیابی به این خواستهای انسانی و عقلانی، ایران ما سرزمینی ست با تاریخی سرشار از تجربههای درس آموز، سرزمینی ثروتمند، سرزمینی سرشار از منابع طبیعی و زیرزمینی وغذائی، میلیونها هکتار زمینهای مستعد کشاورزی، جنگلهای غنی، دشتها و جلگههای حاصلخیز و باغهای پُر میوه، سرزمینی با دهها میلیون نیروی انسانی، و هزاران مرکز آموزشی و تربیتی، شخصیتهای علمی، سیاسی، فلسفی و فرهنگیِ آزاد اندیش و آزادیخواه.
نیروی مادی و محرکهای که سرزمین ما را از مصیبتها و مشکلهای کنونی جامعه ما نجات خواهد داد و کشور را به آبادانی و آزادی خواهد رساند، بخش بزرگی از مردم این سرزمین هستند که بر بستر رنجِهای زندگیای سخت و مبارزاتی پرهزینه و جانکاه به آگاهی و شناخت رسیدهاند.
برای آبادانیِ ایران با آیندهای شکوفا الگوهای بسیاری مطرح شده است، بدیهی ست گروههای اجتماعی مختلف دیدگاهها و نظرهای متفاوت داشته باشند، اما از نگاه من ایده و راهِ رساندن جامعه ما به رفاه، آزادی و همبستگی، سوسیال دموکراسی ست مشروط بر اینکه سوسیال دموکراتهای ایران در میدان سیاست و فرهنگ از بازیگران و نیروهای اصلی و تعیین کننده باشند. سوسیال دموکراتهای ایران اگر بخواهند همچون سوسیال دموکراتهای بسیاری از کشورهای جهان، آرمانها وآرزوهایشان دست یافتنی شوند میباید تشکل بزرگ سیاسیشان را شکل دهند، بدون وجود یک تشکل قدرتمند سیاسی این ایده، در حد آرمان و آرزوئی صرف، و خیالِی اتوپیائی ومدینۀ فاضلهای رویایی باقی خواهد ماند.
برای آبادانیِ ایران با آیندهای شکوفا الگوهای بسیاری مطرح شده است، بدیهی ست گروههای اجتماعی مختلف دیدگاهها و نظرهای متفاوت داشته باشند، اما از نگاه من ایده و راهِ رساندن جامعه ما به رفاه، آزادی و همبستگی، سوسیال دموکراسی ست مشروط بر اینکه سوسیال دموکراتهای ایران در میدان سیاست و فرهنگ از بازیگران و نیروهای اصلی و تعیین کننده باشند. سوسیال دموکراتهای ایران اگر بخواهند همچون سوسیال دموکراتهای بسیاری از کشورهای جهان، آرمانها وآرزوهایشان دست یافتنی شوند میباید تشکل بزرگ سیاسیشان را شکل دهند، بدون وجود یک تشکل قدرتمند سیاسی این ایده، در حد آرمان و آرزوئی صرف، و خیالِی اتوپیائی ومدینۀ فاضلهای رویایی باقی خواهد ماند.
ویژگیهای یک تشکل فراگیر" سوسیال دموکرات"
هدف تشکل فراگیر سوسیال دموکراتهای ایرانی استقرارسوسیال دموکراسی در ایران است. مشخصههای عمده برنامهای و اساسنامهای چنین تشکلی میباید این ویژگیهای بر شمرده را داشته باشند:
۱- افراد شکل دهندۀ این تشکل میبایست باورمند به ایده و روندی که بُنمایه و هدف اصلیاش دستیابی مردم میهنمان به رفاه، آزادی، عدالت، مردم سالاری، امنیت، صلح و همبستگی است، باشند.
۲- این تشکل دارای برنامهای مدون و واقع بینانه باشد. شاخصههای این برنامه میباید با اتکا به عناصر شکل دهندۀ ایده سوسیال دموکراسی، با توجه و در نظر گرفتن ویژگیهای جامعه ما در تمامی عرصههای زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی باشد. این برنامه، برنامه و نقشه راه برای رسیدن به حق است، حق برخوردار بودن از یک زندگی شایسته انسان، حقی که از تامین نیازهای اولیه زندگی تا تامین عدالت درهمه عرصههای زندگی، از آزادیهای فردی واجتماعی تا مردم سالاری را در برمی گیرد.
این شاخصهها عبارتند از:
الف: رفاه، رفاه و باز هم رفاه، و بی جهت نیست دولت سوسیال دمکرات را دولت رفاه مینامند، رفاه برای همه افراد جامعه، و دولتی با مدیریتی توانمند که برای تامین نیازهای اقتصادی و اجتماعی مسئولیت رسمی و قانونی دارد، ضمن اینکه فرد، جمع و جامعه نیز مسئولیت هائی در برابردولت دارند. هر دو سو برای تحقق رفاه در جامعه میباید گام بردارند. تحقق منافع جمعی، بدون وجود همبستگی و همکاری میان مردم امکان پذیر نیست. همه افراد جامعه میبایست حقوق و فرصتهای مساوی درجامعه داشته باشند و بتوانند در حل مسایل جامعه خود نقش داشته باشند و هر فردی وظیفه دارد برای حل مشکلات جامعه قبول مسئولیت نماید.
ب- آزادی، یعنی هرفرد حق دارد "آزادانه به عنوان یک انسان مستقل درمسیر دلخواه خود رشد کند و حق کنترل زندگی خود، وحق دخالت درامور جامعه را داشته باشد. آزاد بودن فرد از اجبارها و فشارهای بیرونی، آزادی از گرسنگی، آزادی از نادانی، آزادی از ترس و نگرانی ازآینده حق هر یک از آحاد جامعه است. آزادی به معنی حق مشارکت در تصمیم گیریها، آزادی دررشد و تعالی شخصی، دررفت و آمد و درنحوه برخورد با دیگران، و آزادی اختیار در انتخاب مسیر زندگی خود، درادارهٔ زندگی خود و در تعیین سرنوشت خود است. سوسیال دمکراسی همواره مدافع آزادی احزاب و رقابت دمکراتیک برای رسیدن به قدرت بوده است و وجود احزاب گوناگون با ایدهها و باورهای متفاوت را لازمه یک جامعه آزاد و پیشرفته میداند.
ج- برابری، یعنی " هر فردی، صرفنظر از پیشینهاش، به اندازهٔ دیگران فرصت ساختن زندگی خود و حق دخالت برابر در امور جامعه را داشته باشد. این برابری شامل حق انتخاب راه و روش و رشدی متفاوت با دیگران است. " برای تحقق آزادی و برابری، رعایت و حفظ حقوق فردی و یافتن راه حلهای اساسی برای مشکلات جمعی ضروری ست، تا هم آزادیهای فردی و فرصت و امکان رشد شخصی افراد تامین گردد وهم آنچه که بهترین راه برای نفع همگان است تحقق یابد. "
د- مردم سالاری، "یعنی مردم حق حکومت کردن دارند. پذیرش و رضایت مردم به حکومت قانونیت یا مشروعیت میدهد. حکومت باید دارای قدرتی محدود بوده و پاسخگو به مردم در برابر عملکردش باشد. تمامی قدرت در جامعه در اختیار همهٔ افرادی ست که دوشادوش هم جامعه را میسازند. مردم باید بتوانند به طور مسالمت آمیز و از طریق انتخابات آزاد توان تغییر زمامداران خود را داشته باشند. عرصههای عمومی براساس قانون و رای اکثریت و عرصههای خصوصی مستقل از حکومت اداره میشوند. افزایش مشارکت و گسترش رقابت، توزیع قدرت سیاسی به عنوان یکی از مهم ترین ومرکزی ترین موضوعهای سیاست در سوسیال دموکراسی است. تامین حقوق و آزادیهای سیاسی و اجتماعی و مدنی شهروندان، نظام چند حزبی، انتخابات دموکراتیک، پذیرش میثاق جهانی حقوق بشر، مؤلفههای مهم این نوع مردم سالاری ست. منافع و خواستههای اقتصادی هرگز نباید به محدود کردن دموکراسی بینجامد، بالعکس این دموکراسی است که همیشه این حق را برای خود محفوظ میدارد که برای برنامههای اقتصادی شرط و شروط بگذارد و (قدرت) بازار آزاد را محدود کند. "
ذ- نقد و بازنگری مستمر عملکردها و سیاستها. سوسیال دموکراتها درراستای تحقق ایدهها و باورها و پروژههای اجتماعی، هرگز ازبازنگری در ایده، باور و رفتار خود، دربه دست دادنِ تعریف ازخود، بررسیدنِ نقادانه روابطشان با گروهها وقشرها و طبقات جامعه، سازمان دهی و برقراری رابطه با تشکلهای مختلف در گستره سیاسی وفرهنگی و اجتماعی، فضاسازی و گفتمانسازی برای رشد و ارتقای فرهنگ دموکراتیک، فرهنگ گفت و گو و چالشهای سیاسی ونظری و برنامهای، و نوع و کیفیت و نحوه بهرهگیری ازاهرمهای قدرت، تردید و کوتاهی نخواهند کرد.
و- بحث و چالش برای تحول بیشتر و باز بودن عرصه بحث و گفت و گو در بارۀ ایدهها و نظرهای جدید درباره تئوریهای اندیشه سیاسی و اقتصادی از جمله: تئوری دولت، جایگاه دولت به عنوان قلب کاربرد قدرت سیاسی، شکل گیریِ اشکال جدیدی از دولت (رفاهی و دولت مدرن)، رابطه دولت با تودههای مردم و بالعکس، نقش دولت درحوزهی مالی (مالیاتی و بانکی و ارزی) ودرسیاستهای رفاهی، توزیع عادلانه ثروت ودرآمدها، تامین اجتماعی و اشتغال کامل، و مباحث و مسائلی همچون تقسیم طبقات اجتماعی در دنیای معاصر، روابط نیروهای اجتماعی، اندیشههای ساختگرایانه درتحلیل طبقات اجتماعی و رابطه آنها با دولت، روابط اجتماعی جدید، مشارکت در قدرت، چگونگی گسترش، تکامل، تقویت، هماهنگی و جهت دهی به مراکز پراکنده مقاومت تودهها در شبکههای دولتی، پدیده جهانی شدن و مفاهیمی همچون"عدالت اقتصادی" و استثمار در وضعیت و موقعیت طبقه کارگر و دیگر طبقات اجتماعی با توجه به وقوع پی در پی انقلابهای شگرف درعرصههای فنی، تکنیکی وسایبری، و مفاهیمی همچون کارگران فکری وطیف گسترده کارگران یدی و فکریِ طرفدارسرمایه داری و راستگرا، اتوماتیزاسیون و تحول نسبی سرمایهداری صنعتی به سرمایهداری مالی در کشورهای غربی، حرکت آزاد سرمایه در جهان، مدنی و عادلانه کردن سرمایه داری صنعتی و کنترل کردن و متمدن کردن سرمایه داری مالی و جهانی شده، وچگونگی رابطه زیربنا و روبنا دراین بازارشلوغ و پُرتحرک و همواره در حال تغییر، و مسایل مربوط به محیط زیست، فمینیسم و همجنس گرائی از مباحث مطرح درمیان سوسیال دموکراتها خواهند بود.
۳- این تشکل سوسیال دموکراتها میباید ارزیابی و تحلیلی واقعی و جامع از وضعیت و مشخصههای عمدۀ جامعه و منطقه و جهان بر پایه دادههای تجربی و واقعی، از رژیم حاکم، نیروهای سیاسی و اجتماعی، اپوزیسیون رژیم در داخل و خارج کشور، چکونگی رفع موانع دستیابی به سوسیال دموکراسی از جمله برداشتن مانع اساسی یعنی حکومت اسلامی، برنامه و نقشه راه برای دوران گذار از حکومت اسلامی و و جایگزینی نظامی سوسیال دموکراتیک داشته باشد.
در ارزیابی و تحلیل سیاسی سوسیال دموکراتها جائی برای حضور پیشداوری، کینه جویی، انتقام کشی، مصادرۀ به مطلوب و ذهنیت دور از واقعیت داشتن وجود نخواهد داشت.
۱- افراد شکل دهندۀ این تشکل میبایست باورمند به ایده و روندی که بُنمایه و هدف اصلیاش دستیابی مردم میهنمان به رفاه، آزادی، عدالت، مردم سالاری، امنیت، صلح و همبستگی است، باشند.
۲- این تشکل دارای برنامهای مدون و واقع بینانه باشد. شاخصههای این برنامه میباید با اتکا به عناصر شکل دهندۀ ایده سوسیال دموکراسی، با توجه و در نظر گرفتن ویژگیهای جامعه ما در تمامی عرصههای زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی باشد. این برنامه، برنامه و نقشه راه برای رسیدن به حق است، حق برخوردار بودن از یک زندگی شایسته انسان، حقی که از تامین نیازهای اولیه زندگی تا تامین عدالت درهمه عرصههای زندگی، از آزادیهای فردی واجتماعی تا مردم سالاری را در برمی گیرد.
این شاخصهها عبارتند از:
الف: رفاه، رفاه و باز هم رفاه، و بی جهت نیست دولت سوسیال دمکرات را دولت رفاه مینامند، رفاه برای همه افراد جامعه، و دولتی با مدیریتی توانمند که برای تامین نیازهای اقتصادی و اجتماعی مسئولیت رسمی و قانونی دارد، ضمن اینکه فرد، جمع و جامعه نیز مسئولیت هائی در برابردولت دارند. هر دو سو برای تحقق رفاه در جامعه میباید گام بردارند. تحقق منافع جمعی، بدون وجود همبستگی و همکاری میان مردم امکان پذیر نیست. همه افراد جامعه میبایست حقوق و فرصتهای مساوی درجامعه داشته باشند و بتوانند در حل مسایل جامعه خود نقش داشته باشند و هر فردی وظیفه دارد برای حل مشکلات جامعه قبول مسئولیت نماید.
ب- آزادی، یعنی هرفرد حق دارد "آزادانه به عنوان یک انسان مستقل درمسیر دلخواه خود رشد کند و حق کنترل زندگی خود، وحق دخالت درامور جامعه را داشته باشد. آزاد بودن فرد از اجبارها و فشارهای بیرونی، آزادی از گرسنگی، آزادی از نادانی، آزادی از ترس و نگرانی ازآینده حق هر یک از آحاد جامعه است. آزادی به معنی حق مشارکت در تصمیم گیریها، آزادی دررشد و تعالی شخصی، دررفت و آمد و درنحوه برخورد با دیگران، و آزادی اختیار در انتخاب مسیر زندگی خود، درادارهٔ زندگی خود و در تعیین سرنوشت خود است. سوسیال دمکراسی همواره مدافع آزادی احزاب و رقابت دمکراتیک برای رسیدن به قدرت بوده است و وجود احزاب گوناگون با ایدهها و باورهای متفاوت را لازمه یک جامعه آزاد و پیشرفته میداند.
ج- برابری، یعنی " هر فردی، صرفنظر از پیشینهاش، به اندازهٔ دیگران فرصت ساختن زندگی خود و حق دخالت برابر در امور جامعه را داشته باشد. این برابری شامل حق انتخاب راه و روش و رشدی متفاوت با دیگران است. " برای تحقق آزادی و برابری، رعایت و حفظ حقوق فردی و یافتن راه حلهای اساسی برای مشکلات جمعی ضروری ست، تا هم آزادیهای فردی و فرصت و امکان رشد شخصی افراد تامین گردد وهم آنچه که بهترین راه برای نفع همگان است تحقق یابد. "
د- مردم سالاری، "یعنی مردم حق حکومت کردن دارند. پذیرش و رضایت مردم به حکومت قانونیت یا مشروعیت میدهد. حکومت باید دارای قدرتی محدود بوده و پاسخگو به مردم در برابر عملکردش باشد. تمامی قدرت در جامعه در اختیار همهٔ افرادی ست که دوشادوش هم جامعه را میسازند. مردم باید بتوانند به طور مسالمت آمیز و از طریق انتخابات آزاد توان تغییر زمامداران خود را داشته باشند. عرصههای عمومی براساس قانون و رای اکثریت و عرصههای خصوصی مستقل از حکومت اداره میشوند. افزایش مشارکت و گسترش رقابت، توزیع قدرت سیاسی به عنوان یکی از مهم ترین ومرکزی ترین موضوعهای سیاست در سوسیال دموکراسی است. تامین حقوق و آزادیهای سیاسی و اجتماعی و مدنی شهروندان، نظام چند حزبی، انتخابات دموکراتیک، پذیرش میثاق جهانی حقوق بشر، مؤلفههای مهم این نوع مردم سالاری ست. منافع و خواستههای اقتصادی هرگز نباید به محدود کردن دموکراسی بینجامد، بالعکس این دموکراسی است که همیشه این حق را برای خود محفوظ میدارد که برای برنامههای اقتصادی شرط و شروط بگذارد و (قدرت) بازار آزاد را محدود کند. "
ذ- نقد و بازنگری مستمر عملکردها و سیاستها. سوسیال دموکراتها درراستای تحقق ایدهها و باورها و پروژههای اجتماعی، هرگز ازبازنگری در ایده، باور و رفتار خود، دربه دست دادنِ تعریف ازخود، بررسیدنِ نقادانه روابطشان با گروهها وقشرها و طبقات جامعه، سازمان دهی و برقراری رابطه با تشکلهای مختلف در گستره سیاسی وفرهنگی و اجتماعی، فضاسازی و گفتمانسازی برای رشد و ارتقای فرهنگ دموکراتیک، فرهنگ گفت و گو و چالشهای سیاسی ونظری و برنامهای، و نوع و کیفیت و نحوه بهرهگیری ازاهرمهای قدرت، تردید و کوتاهی نخواهند کرد.
و- بحث و چالش برای تحول بیشتر و باز بودن عرصه بحث و گفت و گو در بارۀ ایدهها و نظرهای جدید درباره تئوریهای اندیشه سیاسی و اقتصادی از جمله: تئوری دولت، جایگاه دولت به عنوان قلب کاربرد قدرت سیاسی، شکل گیریِ اشکال جدیدی از دولت (رفاهی و دولت مدرن)، رابطه دولت با تودههای مردم و بالعکس، نقش دولت درحوزهی مالی (مالیاتی و بانکی و ارزی) ودرسیاستهای رفاهی، توزیع عادلانه ثروت ودرآمدها، تامین اجتماعی و اشتغال کامل، و مباحث و مسائلی همچون تقسیم طبقات اجتماعی در دنیای معاصر، روابط نیروهای اجتماعی، اندیشههای ساختگرایانه درتحلیل طبقات اجتماعی و رابطه آنها با دولت، روابط اجتماعی جدید، مشارکت در قدرت، چگونگی گسترش، تکامل، تقویت، هماهنگی و جهت دهی به مراکز پراکنده مقاومت تودهها در شبکههای دولتی، پدیده جهانی شدن و مفاهیمی همچون"عدالت اقتصادی" و استثمار در وضعیت و موقعیت طبقه کارگر و دیگر طبقات اجتماعی با توجه به وقوع پی در پی انقلابهای شگرف درعرصههای فنی، تکنیکی وسایبری، و مفاهیمی همچون کارگران فکری وطیف گسترده کارگران یدی و فکریِ طرفدارسرمایه داری و راستگرا، اتوماتیزاسیون و تحول نسبی سرمایهداری صنعتی به سرمایهداری مالی در کشورهای غربی، حرکت آزاد سرمایه در جهان، مدنی و عادلانه کردن سرمایه داری صنعتی و کنترل کردن و متمدن کردن سرمایه داری مالی و جهانی شده، وچگونگی رابطه زیربنا و روبنا دراین بازارشلوغ و پُرتحرک و همواره در حال تغییر، و مسایل مربوط به محیط زیست، فمینیسم و همجنس گرائی از مباحث مطرح درمیان سوسیال دموکراتها خواهند بود.
۳- این تشکل سوسیال دموکراتها میباید ارزیابی و تحلیلی واقعی و جامع از وضعیت و مشخصههای عمدۀ جامعه و منطقه و جهان بر پایه دادههای تجربی و واقعی، از رژیم حاکم، نیروهای سیاسی و اجتماعی، اپوزیسیون رژیم در داخل و خارج کشور، چکونگی رفع موانع دستیابی به سوسیال دموکراسی از جمله برداشتن مانع اساسی یعنی حکومت اسلامی، برنامه و نقشه راه برای دوران گذار از حکومت اسلامی و و جایگزینی نظامی سوسیال دموکراتیک داشته باشد.
در ارزیابی و تحلیل سیاسی سوسیال دموکراتها جائی برای حضور پیشداوری، کینه جویی، انتقام کشی، مصادرۀ به مطلوب و ذهنیت دور از واقعیت داشتن وجود نخواهد داشت.
برخی از مشخصههای تشکیلاتی
سوسیال دموکراتها مدافع منافع گارگران، کارکنان و زحمتکشان یدی و فکری واقشارمتوسط به پایین جامعه هستند، سوسیال دموکراتها درعین حال رفاه، آزادی و همبستگی را برای همۀ اقشار و آحاد مردم میخواهند. تردیدی نیست که چنین ایده و دیدگاهی بر ویژگیهای ساختاری تشکیلات سوسیال دموکراتها تاثیر گذار خواهد بود.
در عالم سیاست بحثها و چالشهای بسیاری در رابطه با " تئوری تشکیلات" مطرح بوده و هست. با فاصله گرفتن از بحث و جدلهای تجریدی و انتزاعی، تجربه و زندگی نشان دادهاند هر تشکلی با توجه به ویژگیهای عینی و ذهنیای که بربنیان آنها میخواهد شکل بگیرد و فعالیت کند، میباید سامان یابد. سوسیال دموکراتها آویزه گوش کردهاند که تشکل سیاسیای که برنامهاش ساختن جامعهای آزاد از سلطه گری و سلطه پذیری ست، میباید در رفتار درونی و بیرونی زندگی تشکیلاتی خود نیزچنین روابط بدوراز سلطه گری و سلطه پذیری را از خود نشان دهد و به نمایش بگذارد.
سوسیال دموکراتهای ایران در داخل و خارج از کشور پراکندهاند، افراد و محفلها و تشکلها و حزبهای چند نفره سوسیال دموکرات بسیارند. این پراکندگی دلائل تاریخی، سیاسی، فرهنگی، روانی و رفتاری دارد، که مهم ترین آن در شرایط کنونی درداخل کشور سیاسی (استبداد) و روانی و رفتاری، و در خارج از کشور روانی و رفتاری ست. درخارج ازکشورفرقه گرائی، خودمحوری، خودحق پنداری و خود رهبرپنداری مهم ترین عامل در تدوام پراکندگی ست، حتی در بلوکهای فکری و سیاسیِ که مدعی هم فکری و هم نظری هستند این بیماری را به سهولت میتوان تشخیص داد. چالش مهم برای سوسیال دموکراتها درشرایط کنونی غلبه بر این پراکندگی در بلوک سوسیال دموکراتها و گام برداشتن هماهنگ بسوی ایجاد یک تشکل فراگیر و بزرگ سوسیال دموکراتیک است. بدون یک تشکل واحد و قدرتمند، سوسیال دموکراتها در صحنه کارزار سیاسی و فرهنگی در میهنمان، اثر گذار نخواهند بود. سوسیال دموکراتها بی تردید در یک رابطه دو طرفۀ هماهنگی و هم کاری تشکیلاتی به سوی نزدیکی و همسوئی فکری و سیاسی نزدیک تر خواهند شد، و همین امر در ایجاد همسوئی وانسجام بیشتر تشکیلاتی نیزنقش خواهد داشت.
اشکال گوناگونی برای تشکل یابی فراگیر تجربه و مطرح شدهاند. تشکل سوسیال دموکراتها تشکلی مدرن با ساختاری نوین در رهبری سیاسی و مدیریت تشکیلاتی خواهد بود. با توجه به پراکندگی تشکیلاتی، سیاسی و جغرافیائی موجود در میان سوسیال دموکراتها به نظر میرسد میباید کار را ازتشکل یابی " شبکه ای" آغاز کرد. افراد و محافل گوناگون سوسیال دمکرات در فرایند رابطهای " شبکه"ای، مسطح، غیرمتمرکز و غیر هرمی بتدریج میتوانند به ساختارهای کامل تر و کار آمدتر دست یابند و ازعناصراثر بخش ساختارهای کلاسیک و سنتی، در پیوند و تقویت ساختارهای تشکیلاتی مدرن استفاده کنند. رابطه " شبکه ای" با توجه به گسترش و در دسترس بودن امکانها و ابزارارتباط جمعی و اینترنتی، به عنوان ابزارهای سازماندهی، کارائی ثمر بخشی خواهد داشت و زمینههای یک سازمان یابی منسجم را درعرصه تشکیلاتی و سیاسی فراهم خواهد ساخت.
در عالم سیاست بحثها و چالشهای بسیاری در رابطه با " تئوری تشکیلات" مطرح بوده و هست. با فاصله گرفتن از بحث و جدلهای تجریدی و انتزاعی، تجربه و زندگی نشان دادهاند هر تشکلی با توجه به ویژگیهای عینی و ذهنیای که بربنیان آنها میخواهد شکل بگیرد و فعالیت کند، میباید سامان یابد. سوسیال دموکراتها آویزه گوش کردهاند که تشکل سیاسیای که برنامهاش ساختن جامعهای آزاد از سلطه گری و سلطه پذیری ست، میباید در رفتار درونی و بیرونی زندگی تشکیلاتی خود نیزچنین روابط بدوراز سلطه گری و سلطه پذیری را از خود نشان دهد و به نمایش بگذارد.
سوسیال دموکراتهای ایران در داخل و خارج از کشور پراکندهاند، افراد و محفلها و تشکلها و حزبهای چند نفره سوسیال دموکرات بسیارند. این پراکندگی دلائل تاریخی، سیاسی، فرهنگی، روانی و رفتاری دارد، که مهم ترین آن در شرایط کنونی درداخل کشور سیاسی (استبداد) و روانی و رفتاری، و در خارج از کشور روانی و رفتاری ست. درخارج ازکشورفرقه گرائی، خودمحوری، خودحق پنداری و خود رهبرپنداری مهم ترین عامل در تدوام پراکندگی ست، حتی در بلوکهای فکری و سیاسیِ که مدعی هم فکری و هم نظری هستند این بیماری را به سهولت میتوان تشخیص داد. چالش مهم برای سوسیال دموکراتها درشرایط کنونی غلبه بر این پراکندگی در بلوک سوسیال دموکراتها و گام برداشتن هماهنگ بسوی ایجاد یک تشکل فراگیر و بزرگ سوسیال دموکراتیک است. بدون یک تشکل واحد و قدرتمند، سوسیال دموکراتها در صحنه کارزار سیاسی و فرهنگی در میهنمان، اثر گذار نخواهند بود. سوسیال دموکراتها بی تردید در یک رابطه دو طرفۀ هماهنگی و هم کاری تشکیلاتی به سوی نزدیکی و همسوئی فکری و سیاسی نزدیک تر خواهند شد، و همین امر در ایجاد همسوئی وانسجام بیشتر تشکیلاتی نیزنقش خواهد داشت.
اشکال گوناگونی برای تشکل یابی فراگیر تجربه و مطرح شدهاند. تشکل سوسیال دموکراتها تشکلی مدرن با ساختاری نوین در رهبری سیاسی و مدیریت تشکیلاتی خواهد بود. با توجه به پراکندگی تشکیلاتی، سیاسی و جغرافیائی موجود در میان سوسیال دموکراتها به نظر میرسد میباید کار را ازتشکل یابی " شبکه ای" آغاز کرد. افراد و محافل گوناگون سوسیال دمکرات در فرایند رابطهای " شبکه"ای، مسطح، غیرمتمرکز و غیر هرمی بتدریج میتوانند به ساختارهای کامل تر و کار آمدتر دست یابند و ازعناصراثر بخش ساختارهای کلاسیک و سنتی، در پیوند و تقویت ساختارهای تشکیلاتی مدرن استفاده کنند. رابطه " شبکه ای" با توجه به گسترش و در دسترس بودن امکانها و ابزارارتباط جمعی و اینترنتی، به عنوان ابزارهای سازماندهی، کارائی ثمر بخشی خواهد داشت و زمینههای یک سازمان یابی منسجم را درعرصه تشکیلاتی و سیاسی فراهم خواهد ساخت.
****
*درنوشتن این مطلب، در قسمتی که به مشخصههای "برنامه" اشاره دارم از برنامه حزب سوسیال دموکرات سوئد استفاده و اقتباس کردهام /م. ن
برگرفته از سایت آزادی و عدالت اجتماعی، جمعیت هواداران سوسیال دموکراسی در ایران
https://azadivaedalat.com/
*درنوشتن این مطلب، در قسمتی که به مشخصههای "برنامه" اشاره دارم از برنامه حزب سوسیال دموکرات سوئد استفاده و اقتباس کردهام /م. ن
برگرفته از سایت آزادی و عدالت اجتماعی، جمعیت هواداران سوسیال دموکراسی در ایران
https://azadivaedalat.com/
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر