احترام به حق انتخاب وظیفه ماست !
حامد ابراهیمی
حق رأی و انتخاب کردن در کنار حق عدم انتخاب و بایکوت، همگی بهمثابهی امری مقدس و اساسی و یک حق طبیعی باید به هر نحوی محترم شمرده شوند. احترام به شأن حقوق شهروندی و ملی افراد و انتخابشان اعم از اینکه مخالف و یا موافق آن باشیم، کمترین وظیفهی یک انسان دموکرات و مدرن در عصر حاضر است.
این موضوع بسیار حائز اهمیت است که حکومتهای اقتدارگرا مانند جمهوری اسلامی و همچنین برخی گروه های تندرو مخالف از گذشته تا کنون درصدد هستند تا آگاهانه به این شکافها و اختلافات میان مردم دامن زنند و اهداف شوم خود را در راستای تکصدایی کردن جامعه عملی سازند.
سیاست حوزهی نفوذ یک فرد یا گروه خاص نیست و گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی بدون شک برای رقم زدن فردایی بهتر، نظرات، علایق و برداشتهای متفاوتی را دارند.
وجود تکثر آرا، اختلافسلیقه، تضاد منافع و اختلافات فرهنگی، قومی و مذهبی در ایران را نمیتوان کتمان کرد. مسئلهی مهم این است که بتوان در سایهی همین تفاوتها، با تلاش مستمر یک باور عمومی برای دفاع از حق تمامی شهروندان و حمایت از آزادیهای مدنی و مذهبی را ساخت. تساهل و مدارا در برابر نظرات مخالف و ایجاد فضایی آرام برای پذیرش این اختلافات، گفتگو و تبادلنظر در مورد آنها میتواند ما را از برههی خطرناک کنونی عبور دهد.
انتخابات بهطورکلی از اصلیترین پایههای زندگی دموکراتیک است. فارغ از تحلیل محتوای حاکمیت جمهوری اسلامی و باور به اینکه انتخابات در ایران فاصلهی بسیاری تا یک انتخاب آزاد، عادلانه و شفاف دارد و زیر سایهی سرکوب، حذف، و نظارتهای استصوابی برگزار میشود، باید به این نکته توجه کرد که در حین مبارزات انتخاباتی، مردم در کنار نیروهای مختلف سیاسی با اعمال فشار بر حاکمان از طریق گسترش مباحث مرتبط، گفتگوی عمومی و مبارزات مدنی میتوانند نمونهای کوچک از مشارکت سیاسی مؤثر را رقم زنند.
مشارکت سیاسی حداقلی آنهم فقط در چند هفته پیش از انتخابات پایان کار نیست. افزایش مشارکت و حضور گسترده لزوماً به دموکراسی نمیانجامد. در پروسهی گذار به دموکراسی، مشارکت امری لازم ولی کافی نیست.
حضور مستمر در حوزهی سیاست و اعلام نظر و برخورد مطالبه محور با پروسهی انتخابات و دولتی که پسازآن بر سرکار میآید، را میتوان بهعنوان یک اقدام آگاهانه برای نزدیک شدن به تحقق اهداف موردنظر تلقی کرد.
مبارزهی مدنی و رفتار سیاسی مؤثر نیازمند توان، صرف منابع و وقتگیر است. گذار به دموکراسی به چند روز و چند هفته و چند ماه محدود نمیشود. برای رأی دادن و یا رأی ندادن میبایستی دلیل محکم داشت. باید آگاهانه و از روی شعور و نه شعار انتخاب کرد. به حرفهای تاریخمصرف دار و فضای احساسی که فقط طی چند روز ایجاد میشود، دل نبندیم.
اگر رأی ندادیم دلایل خود را شرح دهیم، بنویسیم، بخوانیم و باهم گفتگو کنیم. اگر رأی دادیم بدانیم چرا انتخاب کردیم، تا آخر پای رأیمان بایستیم و کاندیدای موردنظرمان را تنها نگذاریم، بهطور مستمر با هر وسیله وتوانی که داریم خواستههایمان را مطرح کنیم و به دنبال تحقق مطالبات و وعدههایی که شنیدیم، باشیم.
همچنین آگاهانه حوادث پیرامون انتخابات را رصد کنیم تا در صورت هرگونه دستکاری، تقلب و مهندسی آرای واقعی مردم، تمام قد در کنار هم در برابر قدرت طلبان بایستیم و حقوق اساسی خود را مطالبه کنیم.
بحث اصلی انتخاب کردن و نکردن نیست، ایران متعلق به تکتک شهروندانش با هر عقیده و نظری است. نه آنکه رأی میدهد مزدور است و نه کسی که رأی نمیدهد خائن. اگر همه دل درگروی آیندهای آزاد و آباد برای ایران داریم، گفتگو کنیم، به نظرات یکدیگر احترام بگذاریم و بدانیم هدف داشتن ایرانی دموکرات و آزاد و مستقل از طریق گسترش اخلاق، تحمل و مدارا، اعتماد و آگاهی اجتماعی در سایهی یک حاکمیت ملی مقتدر تحقق خواهد یافت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر