انتخابات خوب است
فیروز نجومی
انتخابات خوب است. چه رای بدهی چه
رای ندهی. چه آنرا تحریم و بایکوت کنی و چه تایید و تصدیق. چرا که در هر دو صورت یکی را برگزیده ای.
انتخابات خوب است، چون تنها در
انتخابات است که باید تصمیم بگیری، که تحریم و بایکوت و یا تایید و تصدیق کنی. در
این معنا در انتخابات شرکت نموده ای، چه بخواهی و یا نخواهی، چه نمایشی باشد چه یک امر جدی. تحلیل گری که بر طبل تحریم
انتخابات میکوبد، در واقع خود نقش مهمی را در فرآیند انتخابات بازی میکند. چرا که
تحلیلگر، پای خوانندگان، شنودگان و یا بینندگان خود را به میدان انتخابات میکشاند.
شاید تنها در فصل بسی بسیار کوتاه انتخابات است که از سر ضرورت، ساختار دین و قدرت
اجازه دهند که نسیم آزادی وزیدن گیرد، تنها زمانی که ترس و وحشت فرو ریزد و مردم
در بحثها و مناظرات سیاسی شرکت میکنند. هم اکنون رژیم دین در اهدای این آزادیهای
مقطعی، پس از تجربه انتخابات 88 جانب احتیاط را در پیش میگیرد ونیروهای سرکوبگر را
اماده باش نگاه داشته تا بسرعت هرگونه تجمعی را از هم فروپاشد. نظام شور و هیجان
انتخابات را میخواهد تا ماهیت دمکراتیک حکومت اسلامی را به جهانیان نشان بدهد وحسرت
آنان را برانگیزد، اما، اعتراض و تظاهرات را بر نتابد.
انتخابات خوب است، چون آئینه ای ست
که میتوانی در آن بازی روبهان را مشاهده و مهارت و شگرد های آنها را ارزیابی و بر
رسی کنی. انتخابات خوب است، چون به مردم اجازه میدهد که نظاره گر بازی روبهان
باشند. انتخابات خوب است چون یک بازی تماشایی ست که برنده ای دارد و بازنده ای، هر
چند این بازی از بیخ و بن جعلی و تقلبی باشد. هم اکنون رهبران نظام در یافته اند
که انتخابات، مثل تیغ دو لبه است، اگرچه تا کنون بنفع تداوم استبداد مضاعف دین
وقدرت تمام شده است، اما ظهور جنبش اعتراضی 88 که به جنبش سبز معروف گردید، بنیان
نظام را بلرزه در آورد.هم اکنون نیروهای انتطامی و امنیتی خود را آماده مقابله با
هر خیزشی ساخته و جلوگیری از بروز هرگونه تجمع و گردهمایی را آغاز کرده اند.
انتخابات خوب است، بآن دلیل که فرایندی
نیست که آیت الله ها و حجت الاسلامها بدآن خوشآمد گفته بوده باشند. انتخابات
امتیازی ست که پس از فروپاشی رژیم شاهی، روحانیت خود را ناچار میدید که به مردم
اهدا نماید. این است که آنرا با بی میلی از غرب عاریه گرفته و تابع قواعد و قوانین
شرعی نموده و فرا خور حال خود تدوین کرده اند. اول داوطلبان باید تحت نظارت
"استصوابی " شورای نگبهان از صافی تفتیش عقاید و تمایلات نهانی عبورت
نمایند. اگر در آزمایش و سنجش التزام و تعهد به دین اسلام و حکومت ولایت فقیه،
موفق شوند و مورد تایید قرار گیرند، آنگاه پروانه ورود به میدان رقابت ها را صادر
کنند. در پایان هم هر کس انتخاب شود باید حکم تنفیذ خود را از ولی فقیه در یافت
کند و در خدمت وی زانو زده، بوسه بر دستش زند و قسم خورد که چشم اندازها و برنامه
های حضرت ولایت را در کلیه زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی به
پیش خواهد برد. این بازی تنها میتواند بازی روبهان، باشد. با این وجود، در بازی
انتخابات است که فریب و ریاکاری نظام مقدس اسلامی آشکار میگردد. آگاهی از این ریاکاری است که میتواند انتخابات را
از چنگال روبهان نجات بخشد و از فریب رهایش سازد.
انتخابات، اما، همچون تیغ دولبه است. یک لبه آن ممکن
است به نفع تحکیم و تداوم و تامین سلطه دین بکار گرفته شود. لبه دیگر آن اگر تیز
شود میتواند ریشه حکومت دین را از بیخ و بن برکند و جامعه را از سلطه قشر مفتخوار روحانیت رها
سازد. چرا که در بازی انتخابات، تنها روبهان نیستند که نقش آفرینی میکنند.
اولین روز نامنویسی برای شرکت در
انتخاب ریاست جمهوری، بیکی از روزهای تماشایی و تفریح تبدیل گردیده است. هزاران
نفر به وزارت کشور هجوم میبرند. بعضا نطق انتخاباتی سردهند و از سوابق درخشنده خود
سخن میگویند، بعضی دیگر هیکل درشت و سنگین خود را بنمایش میگذاردند و برخی دیگر
لباس سه رنگ سبزو قرمز و سفید خود را برخ مردم میکشند.
خبرنگار بی بی سی در گزارش روز
نخست نامنوسی، میگوید روز اول ثبت نام نویسی "جزو یکی از خنده دار ترین روزها
در تقویم سیاسی کشور درآمده است."
سپس میافزاید که در میان یک جامعه 80
میلیونی میتوان عده ای را یافت که یا از سر بیکاری یا توهم و یا مشکلات روحی روانی
خود را مایه تمسخر خبرنگاران قراردهند.
خبرنگار بی بی سی، از "قضاوت"
خود را در باره داوطلبان ریاست جمهوری گزارش میدهد نه مشاهدات خود. او بروانکاوی
داوطلبان مپردازد و از انگیزه ها و توهمات آنان سخن میگوید. حال آنکه برپا دارنده
"معرکه" نخستین روز نامنویسی، خود رژیم دین است. اگر رژیم از آن منتفع
نمیشد بیدرنگ شرایطی را سازگار با عقل و درایت تصویب میکرد تا حرمت نهاد ریاست
جمهوری حفظ شود. روشن است قانونمند سازی نامنویسی داوطلبان، قدری دست بلند نظارت
استصوابی را کوتاه میکند. بی دلیل نیست که معرکه نامنویسی تکرار میشود. حکومت
اسلامی از آن سود میبرد و نظارت استصوابی ادامه مییابد. چه در منظر آیت الله های
حاکم هرچه که خوار و حقیر و مبتذل نشان دهد، نهادی را که برخواسته از تمدن غرب مثل
نهاد ریاست جمهوری، بنفع نهادی ست برخاسته ازسنت و فرهنگ بومی، نهاد ولایت. یعنی
ریاست جمهوری جایگاهی ست که میتواند بوسیله هر جاروکشی هم اشغال گردد که شده است.
بعبارت دیگر، نهاد ریاست جمهوری عاری از هرگونه تقدسی ست، مرتبه ای بس فروتر از
نهاد ولایت.
انتخابات خوب است، چوئ در باره
انتخابات، برغم ماهیت ریاکارانه اش چه بحث ها که در نمیگیرد، چنانکه گویی جعلی
نیست و واقعی ست. چه بر رسی ها و چه مقاله ها نگاشته نشود. رسانه های جمعی اخبار
آنرا منعکس میکنند ناظران و ناقدان درباره آن می نویسند. بسیاری نیز از این گفتگو
ها آگاه میگردند و خود نیز در باره آن اندیشیده و با نزدیکانشان به تبادل نظر میپردازند.
همه ی این افراد در انتخابات شرکت میکنند و در آن تاثیر میگذارند. انتخابات تنها
فرصتی نیست برای ادامه ریاکاری، بلکه میتواند فرصتی باشد برای دگر اندیشان و
روشنفکران و ناقدان و فعالین سیاسی که نمایان سازند آنچه زیر عبا و عمامه و کابشن
و شال سبز پنهان مانده است. انتخابات در حال حاضر تنها اهرمی است که میتوان در
شرایط حفقان و تاریکی از آن در بیرون
راندن روبهان از میدان رقابت بهره گرفت و آنها را به لانه هاشان باز گرداند.
انتخابات خوب است چون به غنی ساختن فرهنگ سیاسی مدد میرساند.
انتخابات خوب است، چون هم اکنون در
این انتخابات ارزشهایی در ستیز و خصومت با فزیب و ریاکاری بوجود آمده است، از آن
جمله است، اجتناب از دروغگویی، صداقت،
مسئولیت و پاسخگویی. آن روبهان که دچار آز قدرت هستند و میخواهند بر
مسند ریاست جمهوری جلوس کنند، در برابر این ارزشها پا بگریز میگذارند. سکوت میکنند
و طفره میروند و از پاسخگویی سر باز
میزنند. اولین بار در ا انتخابات 88، پس از گذشت 20 سال این سوال مطرح شد که مسئول
قتل عام بیش از 4800 زندانی سیاسی در
سال67، چه شخص و یا اشخاصی بوده اند؟ در آن سال میرحسین موسوی نامزد ریاست جمهوری
بود که پیوسته مورد سوال دانشجویان قرار میگرفت که می پرسیدند چگونه ممکن است که
مقام نخست وزیری را در اشغال خود داشته باشی، اما، از قتل عام بزرگ زندانیان کشور
بی اطلاع باشی؟
با ورود حجت الاسلام، ابراهیم
رئیسی به میدان مبارزه انتخاباتی، این سوال بار دیگر مظرح شده است. اگرچه هم اکنون
همگان بخوبی آگاهند که آقای رئیسی، یکی از سه تنی بوده است که دستشان بخون
زندانیان سیاسی آلوده است. چه چیزی ورود چنین شخصیتی که آیت الله منتظری
"سفاک " و "فتاک" خوانده است، به میدان رقابتهای انتخاباتی
توجیه میکند، کار حدس و گمان است. از خوبی انتخابات است، بویژه انتخاباتی که جنایتکاران،
دزدان و دروغگوین در آن شرکت کنند، از ان جمله است نامنویسی رئیس جمهور سابق، آقای
محمود احمدی نژاد که با پرونده طلایی زیر بغلش در ستاد انتخابات حضور یافت و بازی
انتخابات را نه تنها پر از شور و هیجان نموده است بلکه آنرا با رمز و راز بسیاری
آمیخته است.
در این انتخابات و آنها که خواهند آمد باید نقاب
فریب و ریاکار را از چهره روبهان، ازچهره جنایتکاران و دروغگویان، بر گیریم و جویا شویم و بپرسیم که اگر جرم آن زندانیان
سیاسی "کفر" بوده است و" محاربه" با خدا، پس چرا آنرا پنهان
مینمایید؟ دادگری و عدالت پروری در ظاهر، خشم و خشونت، سنگدلی و بیرحمی، جنایت و
انتقام ستانی در باطن؟ انتخابات خوب است، چون
فرصتی است که دورویی فرومایگانی که بر ما حکومت میکنند، آشکار گردد.
فیروز نجومی
Firoz Nodjomi
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر