عصیان یا بی عفتی؟
مجتبی نجفی
حکومت تمام ساحت های خصوصی و عمومی شهروند را تسخیر کرده. شبح جنگ بر کشور سایه فکنده. تورم، تهدید و تحدید آرامش شهروند به خصوص زن را سلب کرده. این وسواس حکومت دینی علیه بدن زن است. در نظر حکومت بدن زن باید در تسخیر باشد؛ چرا که تابوست، مثل بمبی بر آسایش نگاهبانان خودخوانده دین است.
ماهیت حکومت دینی به سوی کنترل تمامیت خواهانه سوژه است. برای همین میگویند به اجبار شما را به بهشت میفرستیم. حتی برای شیوه مستراح رفتن هم برنامه دارد. دین و دنیا را توامان میخواهد آباد کند اما هر دو را از مومن میستاند. مومن اصیل در حکومت دینی آسایش ندارد چرا که اگر تفسیر مومنانه از دین بر نفی بندهای بندگی بنا شده،حکومت دینی تنها و تنها، بندگی میخواهد. دشمنی اش با مفهوم شهروندی در همین نفی بندگی است. شهروند منتقد، هیچگاه بنده نمیشود برای همین اساس حکومت دینی علیه شهروندمداری است.بارها به صاحبان ایده گشت ارشاد هشدار داده شد در نبرد با زنان، بازنده اید. این نبرد از خانه ها به خیابان کشانده شد. دعوا با گشت ارشاد، صورت نهایی تنش مابین نسلهای پساانقلابی با معتقدان به تنظیم کردن رفتار شهروند از خانه تا خیابان است. در هر دو دعوا، جمهوری اسلامی و پدرسالاران بازنده شدند.
زمانی
شلوار جین و آستین کوتاه محرومیت از شغل و دانشگاه همراه داشت، نگهداری
دستگاه ویدیو جرم و ماهواره دیدن گناه کبیره بود. همه را جمهوری اسلامی
باخت. در میدان آزار زنان که بدتر هم باخت. در گذشته، بدحجابی را سیئه بزرگ
میدانست حالا با التماس، تنبیه، کتک و تهدید به مقابله با بی حجابی
برخاسته. اگر ادامه دهد عریان شدن به عنوان کنش اعتراضی نشر می یابد. حالا
یکی میخواهد نامش را توطئه علیه رفع فیلترینگ بنامد و یکی میخواهد آنرا
توطئه اسراییلی، فرقی نمی کند، جامعه را از اعتراض نمیشود بازداشت، چرا که
این شکل اعتراض چه قبول داشته باشیم چه خیر، نه بر انگاره های جنسی که
اتفاقا بر گزاره ضدجنسیتی بنا شده. اعتراضی است علیه سیستم تمامیت خواه و
مردسالاری که به خاطر ناتوانی در کنترل لذایذ جنسی و تعرض به بدن زن،
میخواهد زن همیشه در محدودیت باشد تا خودش آسایش و آرامش داشته باشد. یک
نگاه کاملا خودخواهانه تحت لوای دروغین حفظ عفت زنانه. از این نظر، حرکت
خانم در عریان شدن در اعتراض به دخالت در نوع پوشش، عصیان رادیکال علیه نظم
ظالمانه است.
جامعه را نمیشود به بند بست، با نگاه مکانیکی نمیشود از فوران خشم جلوگیری کرد. این درسی است که حکومت نمیتواند بگیرد چون متصلب شده، در برابر هر تغییری مقاوم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر