دگرباوران

  آغاز پایان روحانیت

عرفان قانعی فرد - ویژه خبرنامه گویا

ایران اولین کشوری بود که بنیاد گرایی اسلامی را بوسید و پذیرفت و اولین کشوری خواهد بود که آنرا به دور بیاندازند و طرد کنند. در این میان، آینده کل نهاد به اصطلاح روحانیت ( مُلایان ) به طور جدی در معرض خطر قرار دارد. اگر اعتراضات، موفق به سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی شود، بسیار بعید به نظر می رسد تا بتوان تصور کرد که نهاد روحانیت برجا بماند.

بعد از 43 سال همکاری و همدستی با رژیم تبهکار و جنایتکار جمهوری اسلامی، دیگر مُلایان نمی توانند ادعا کنند که به نحوی طرفدار مردم و حقوق آنها می باشند. دست های آنها به خون مردم بی گناه آغشته است و غیر ممکن است مشمول بخشش و گذشت توده های مردم ستمدیده بشوند. آنها هیچکس جز خود را نباید سرزنش کنند. آنها دین را به دنیا و خمینی و خامنه ای فروختند.

گذار از روحانیت و حذف قانونی این صنف، بزرگترین شانس حداقل 500 سال اخیر برای ایران و ایرانی می باشد. همانطور که در مقاله " راه حل نهایی، گذار از روحانیت " {لینک گویا: http://news.gooya.com/2022/06/post-65370.php} که اتفاقا با استقبال بسیاری از خوانندگان گویا روبرو شد، نوشتم " اعتقاد به برابری زن و مرد و یا تساوی مسلمان و یهودی و بهایی جزو اصول لازمه و لاینفک هر سیستم دمکراتیک می باشد و چون آخوند، اصلا به آنها اعتقاد ندارد، مانع از برقرار دمکراسی واقعی در جامعه آینده ایران خواهد شد".

به دلیل خیانت ها و جنایات آنها در طی سده های اخیر به خصوص 43 سال حکومت جمهوری اسلامی، جامعه آینده دمکراتیک ایران، حق دارد برای حفظ منافع و سلامتی این جامعه آنها را غیرقانونی اعلام کند. در آلمان بعد از جنگ جهانی دوم ، کل نهاد نازی ها و نوشته ها و یونیفرم ها و موسیقی و علایم شان، غیرقانونی اعلام شد. این چیزی از دمکراتیک بودن جامعه آلمان کم نکرد و نمی کند.

در ریاضی ، وقتی در یک منحنی، نقطه " deflection " به وجود می آید، ضریب زاویه منحنی تغییر کرده و جهت آن عوض شده و به سوی دیگری می رود. در حوادث و انقلابات تاریخی هم، وقتی نقطه عطف پیدا می شود، جهت و سوی حوادث پس از آن عوض می شود. در سال 1357 حادثه سینما رکس (28 مرداد) و میدان ژاله ( 1 شهریور)، دو نقطه عطف بودند که بعد از آنها، جریان حوادث به سوی دیگری رفتند که هیچ کس انتظار آن را نداشت. رژیم شاهنشاهی به سرعت باور نکردنی فروپاشید و به سوی سرنگونی رفت.

فاجعه قتل زنده یاد مهسا امینی ( ژینا) ، نقطه عطف و میدان ژاله ای است که حوادث این روزها را تحت شعاع قرار داده است. سیر حوادث از این به بعد به سوی دیگری که رژیم مُلایان حساب نکرده بود، خواهد رفت.

بهترین معیار و مقیاس برای اندازه گیری و ارزیابی این فرایند، شمردن تعداد اصلاح طلب ها و وسط بازها و سلبریتی های حکومتی است که رنگ عوض کرده و به مردم می پیوندند. آن ها موش هایی هستند که کشتی سوراخ شده و در حال غرق شدن جمهوری اسلامی را رها کرده و به آب می پرند. وقتی مهران مدیری ها و عباس عبدی ها کشتی را ترک می کنند، باید اطمینان پیدا کرد که کشتی در حال غرق شدن است. آنها از من و شما از درون رژیم بهتر خبر دارند!

مختصات اعتراضات 1401 ایران را می توان این طور برشمرد :

1. اعتراضات سالهای قبل - از جمله 1388، 1396، 1398 - همگی به شدت سرکوب شدند ولی مردم تجارب بیشتری پیدا کردند و این بار با اعتقاد به نفس بالایی مبارزه می کنند. یاد گرفته اند که بزنند و در بروند ( قابل توجه سید علی خامنه ای ) بیخود نیست که می گویند انقلاب، همیشه یک قدم از ضد انقلاب جلوتر است.
2. همراهی وسیع دختران و خانم ها که این بار برای یکی از اساسی ترین حقوق اولیه و انسانی خود می جنگند، باعث تشویق ، جرات و روحیه دادن به پسران جوان و مردان شده است. نقش پررنگ بانوان در موفقیت و گسترش اعتراضات اخیر بسیار موثر و مثبت بوده است .
3. دیکتاتورها نمی توانند نیروهای انتظامی و سرکوب خود را برای مدتی طولانی در مقابل مردم شان نگاه دارند. آنها ریزش خواهند کرد. در تظاهرات روزهای اخیر، این امر به طور روشن قابل مشاهده است. نیروهای انتظامی و گارد ویژه در مقابل شجاعت و تاکتیک های جوانان و خانم ها اعتماد به نفس خود را از دست داده اند. بر خلاف سابق، بسیاری از آنها با مقاومت مردم روبرو شده و کتک میخورند و پا به فرار می گذارند. سرکوب دیگر بدون جواب نخواهد بود. در روزها و هفته های آینده ، شاهد ریزش، نافرمانی و فرار بسیاری از آنها خواهیم بود.
4. وسعت اعتراضات و تظاهرات که ده ها شهر را شامل می شود، از قابلیت سرکوب رژیم کاسته و نیروهای آنها دیگر قادر به مقابله به صدها و صدها مرکز تظاهرات در عین حال را ندارند. بسیار مهم است که همانطور که شاهزاده رضا پهلوی در پیام اخیر خود اشاره کردند. مردم خیابان ها را رها نکنند و به رژیم فرصت نفس تازه کردن و تجدید قوا ندهند.
5. خبرهای اخیر در مورد وضع جسمانی و سلامت خامنه ای، به مردم جرات و قوت قلب بیشتری داد. هاشمی رفسنجانی گفته بود که ما اشتباه شاه را نخواهیم کرد و شل نخواهیم آمد. این استراتژی در تمام رفتار و گفتار خامنه ای در طی سالهای اخیر آشکار بوده است. سران رژیم اعتقاد راسخ دارند که اگر شل بیایند سفت خواهند خورد و در نتیجه هیچگاه آزادی بیشتری نخواهند داد. سرنوشت شاه فقید را در ماه های آخر را تجریه کرده اند! بدبختی شان این دفعه این بود که خانم ها و دختران جان به لب رسیده را دست کم گرفته و در معادلات خود به حساب نیاورده بودند. شرکت وسیع این شیرزنان با کشف حجاب و روسری سوزاندن آنها تمام حساب آخوندها را بهم ریخت. " مهسا امینی ( ژینا)" نقطه عطفی بود که رژیم برایش چاره و راه حلی نیاندیشیده بود.
6. هر روز که بگذرد، تعداد بیشتری از مردم عادی، ورزشکارها و هنرپیشه ها و حتی نظامی ها، جبهه خود را عوض کرده به انقلابیون خواهند پیوست. این غیر قابل اجتناب است. برای در قدرت ماندن، رژیم می بایست هر بار و همیشه شانس بیاورد ولی مردم برای سرنگونی رژیم، فقط باید یک بار شانس بیاورند. مامور ارشادی که مهسای مظلوم را ناجوانمردانه به باد کتک گرفت و به قتل رسانید، ان باری بود که رژیم شانس نیاورد.

به زودی رژیم با چالش های روزافزونی روبرو خواهد شد که برای بسیاری از آنها آمادگی ندارد. بی لیاقتی و بی کفایتی طرفدارانش باعث اشتباهات بزرگتری خواهند شد. نشان دادن جزئیات و فیلم مهسا امینی در مرکز خیابان وزرا از جمله این اشتباهات تاکتیکی بود. به جای پاک کردن مسئله، به پای خود تیر زدند و باعث شروع وسیع اعتراضات شدند. آنها بازهم از این اشتباهات خواهند کرد. همیشه تاکید داشته ام ، بزرگترین مشکل خامنه ای ، بی لیاقتی و بی کفایتی طرفدرانش است.

روزبروز عده بیشتری این کشتی در حال غرق شدن را رها خواهند کرد. انتظار داشته باشید آخوندها و اصلاح طلبانی و وسط بازی های بسیاری در روزهای آینده حساب خود را از رژیم جدا کنند. این امر، باعث ضعیف شدن بیشتر رژیم خواهد شد.

در سطح جهانی، جو بایدن ( جیمی کارتر سوم ) بعد از سکوت چند روزه، از حرکت مردمی ایران پشتیبانی کرد. علیرغم ملاقات آقای مکرون با رئیسی، کشورهای غربی به محض اطمینان از احتمال موفقیت تظاهرات فرش را از زیر پای جمهوری اسلامی خواهند کشید.

آنها فعلا در حال بررسی و ارزیابی شانس به ثمر رسیدن اعتراضات مردمی می باشند. هیچکدام از کشورهای مهم و دمکراتیک دل خوشی از رژیم تروریستی ملایان ندارند و اگر تابحال با آنها کوتاه آمده اند به دلیل منافع اقتصادی و نبودن آلترناتیو جدی در میان اپوزسیون ایرانی بوده است .

نباید فراموش کرد رژیم خامنه ای هنوز قابلیت های فراوانی دارد. اقلیت ذوب شده در ولایت، جایی برای فرار ندارند. بسیاری از بسیجی ها، سران پاسداران، اطلاعاتی ها و جنایتکارانی که دست شان به خون مردم آغشته است چاره ای جز مقاومت در برابر جنبش مردم ایران یا رستاخیز ملی ندارند. متاسفانه باید انتظار جنایات و خون ریزی بیشتری از این اقلیت بنیاد گرا و مسخ شده داشت. البته احتمال بروز اختلافات بر سر روش سرکوب مردم در بین رهبران و سران سپاه و بسیج بسیار محتمل است.

نکته جالب اینکه این بار تمام شعارها بر ضد شخص خامنه ای می باشد. احتمال اینکه سران سپاه به این نتیجه برسند که دیگر نمی توان او را در معادلات داشت هم زیاد است و در این صورت خود، او را به کنار خواهند گذاشت تا بقیه نظام شان را نجات دهند اما احتمال قبول پسرش مجتبی از طرف جامعه ایرانی تقریبا صفر است .

در انتها تاکید دارم که اگر حرکتی که مهسا امینی با خون خود ان را آبیاری کرد به نتیجه برسد از جمهوری اسلامی و بسیار مهم تر از آن، از کل نهاد روحانیت (مُلایان) گذار خواهیم کرد. با حذف قانونی صنف آخوند این مشکل 500 ساله که چیزی جز جهل، بدبختی، فقر، کج فکری، خشونت و نکبت برای جامعه ایران نداشته، حل می شود. و راه برای به وجود آوردن جامعه ای سالم ، خوش فکر، واقع بین، پویا و شاد فراهم خواهد شد.

آمریکایی ها بعد از سالها سر و کله زدن با شوروی و کمونیست هایش مثلی دارند که می گویند : تنها کمونیست خوب یک کمونیست مرده است. مردم ایران هم بعد از 43 سال گریه و رنج و خرافه و جهل، امروز به همین نتیجه در مورد آخوندها رسیده اند! بیش باد!