وقتی دو تا و نصفی سازمان (!) جمهوری خواه برای شاهزاده رضا پهلوی تعیین تکلیف می کنند!؛ ف. م. سخن
آدم چه بگوید که مثل تف سر بالا بر نگردد بخورد توو صورت خودش وقتی «اعلامیه ۶ سازمان سیاسی جمهوری خواه پیرامون سخنرانی آقای رضا پهلوی» را می خواند و از شدت خشم دچار خنده های بی پایان می شود.
به قول مردم کوچه و خیابان، «بچه جون! برو با همقد خودت بازی کن! اینا که داری به طرف شون لگد پرتاب می کنی، آدم های بزرگ و عاقل هستند، نه جوجه خروس هایی مثل تو!».
راست اش را بگویم از این که فکرا و عقیدتا جمهوری خواه هستم احساس پشیمانی می کنم.
از این که با نظام سلطنت هم چهل سال پیش مخالفت کرده ام مدت هاست که احساس پشیمانی می کنم.
اگر رفتار و گفتارِ بعضی از هواداران پادشاهی نبود، چه بسا من هم امروز پادشاهی خواه شده بودم.
باز هم حقیقت را بگویم، برخورد اهل سیاست ایرانی را در داخل کشور، در خارج از کشور، در فضای مجازی، در جاهایی مثل «کلاب هاوس» که می بینم، عقل و منطق ام به من می گوید، ما در تصمیم گیری ها و اداره ی کشور، چاره ای نداریم جز زیر فرمان یک نفر رفتن و از او حرف شنوی کردن والّا کلاه مان پس معرکه خواهد بود و برای مثلا تکلیف مردم با چراغ قرمز و چراغ سبز راهنمایی هم که بخواهیم قانون بگذرانیم و عمل به آن را «جمعا» تصویب کنیم، با مشاوره و مذاکره و ایجاد مجلس، سال ها حرف مفت خواهیم زد و آخر سر هم به نتیجه نخواهیم رسید.
می خواهید از من بپذیرید، می خواهید نپذیرید، ایران در گام نخست در دوران آزادی و آرامش، بدون فرماندهی مثل رضا شاه اداره نخواهد شد.
هر کسی برای خودش این روزها آقایی شده است و اگر این حکومت نکبت هم روزی سرنگون شود، مگر این آقاها خواهند گذاشت حاکمیتی بر قرار شود که بخواهد آزادی و رفاه و امنیت برای مردم به ارمغان بیاورد؟
همان همه چیز دان ها خواهان اِعمال نظرشان خواهند بود و اگر کمتر از توقع آن ها کاری بکنی باید منتظر آشوب به پا کردن شان باشی.
امروز در جامعه واقعی و جامعه ی مجازی ایران هر کس حرف خود را می زند و هر کس کار خود را می کند. وای به روزی که این «هر کس» ها بخواهند دور هم جمع شوند و با عقل و خرد جمعی کار مملکت داری را به پیش ببرند.
منِ جمهوری خواه، با دیدن رفتارهای خودمان، با کمال تاسف به این نتیجه رسیده ام که اگر یک فرد آزادیخواه قوی و مصمم، ما ها را هدایت و جمع و جور نکند، مثل همین امروز تووی سر و کله ی هم آن قدر خواهیم زد تا یک نفر که کشورهای خارجی برای مان تعیین می کنند، بر سر کار بیاید و مردم هم خدا را شکر کنند، که آرامش به کشور برگشت.
شما اعلامیه این دو تا نصفی به اصطلاح سازمان جمهوری خواه را که بخوانید متوجه عرض من می شوید.
آخر یکی نیست به این ها بگوید که اگر شما سازمان هستید، بیایید و دستکم بگویید، رهبران تان کی ها هستند، و چند نفر جمعیت دارید!
نـــــــــــــــــه!
ما در جو امنیتی کنونی نمی توانیم بگوییم، صد نفر یم، دویست نفر یم، هزار نفر یم، ده هزار نفر یم!
خب دستکم بگویید، خبر و اثرتان در جامعه ی ایران کو؟!
نـــــــــــــــــه!
در شرایط امنیتی نمی توانیم حرف بزنیم چون فردا افرادِ ما را در ایران دستگیر و اعدام می کنند!
خب بفرمایید در تظاهرات های مختلف در شهر های مختلف، در موضوعات مختلف، از کارگری گرفته تا غارت ثروت مردم ثروتمند، تا فرو ریختن ساختمان تا تجمع معلمان و بازنشستگان، یک پلاکارد جمهوری خواهانه، یک ضدیت با رضا پهلوی و خاندان او که تازه هرگز نگفته من خواهان نظام پادشاهی هستم و بیشتر جمهوری خواه هستم به ما نشان بدهید!
نـــــــــــــــــه!
آهان! شما احتمالا مامور وزارت اطلاعات هستی که چنین چیزهایی از ما می خواهی....
حالا این دو تا و نصفی آدم سالخورده که در تار و پودِ افکار لنینی شان در کشورهای امپریالیستی روزهای پایانی عمرشان را می گذرانند، آمده اند برای شاهزاده رضا پهلوی تعیین تکلیف کرده اند که:
«این حق آقای رضا پهلوی است که خود را رهبر حامیان سلطنت اعلام کند. ولی این حق او نیست که با نفی اپوزیسیون و بهره گیری از رانت رسانهها، مدعی رهبری مردم در اعتراضات و در گذار از جمهوری اسلامی شود و کاریکاتوری از رهبری خمینی را تکرار کند. جامعه ایران تفاوت کیفی با سال ۵۷ دارد. جامعه متکثر ایران، پذیرای چنین پروژهای نیست...».
بعضی وقت ها که بعضی از هواداران پادشاهی بعضی حرف های زشت و تند می زنند، و آدم ناراحت می شود، با شنیدن حرف های این دو تا درب و داغون مثلا جمهوری خواه، می بیند که خودش هم در دل اش چنین حرف های زشت و تندی را خطاب به جمهوری خواهان می زند! :)
شما جمهوری خواهانِ پالتاکی، تا دیدید یک حرکت مردمی در ایران دارد شکل می گیرد، و مردم به جای «کیانوری روح ات شاد» یا «لنین جان روح ات شاد» شعار «رضا شاه روح ات شاد» می دهند و شاهزاده رضا پهلوی با حرف های کاملا متین که به نظر من زیادی متین هم هست از آینده سخن می گوید، پنج تایی، عصازنان، با تلفن و پلتفرم های عهد عتیق اینترنتی دور هم جمع می شوید و یکی یک چیزی می نویسد و به اسم ۶ سازمان جمهوری خواه منتشر می کنید که مثلا رضا پهلوی بر سر کار نیاید یا رهبری مردم را به عهده نگیرد، به جای اش شماها و افکار باقی مانده از سال ۱۹۱۷ تان رهبری مردم را بر عهده بگیرید؟
نه جان ام. مردم جان به لب رسیده ی ایران، دنبال حرف و کار تاثیر گذار ند. فعلا که رضا شاه از اعماق تاریخ، به یاری شان شتافته و عمل مناسب در زمان حاضر را با شیوه و قاطعیت او طلب می کنند.
شما هم البته می توانید همچنان کشک خود را بسابید....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر