۱۳۹۸ فروردین ۲۴, شنبه


"مرزنشناسی ایثار" و سپاه پاسداران!
فیروز نجومی
این سیل خانه برانداز که بیش از 20 استان کشور را فرا گرفته است، چندان ماندگار شده است چنانکه گویی قصد آن ندارد پیکر شوم خود را برگیرد و سر زمین ما را ترک کند. این سیل فراگیر در اوج خشم و خشونت چنان ویران کند و از بیخ و بن برکند و هرآنچه بر سر راهش بیند به تخریب و یرانی  کشاند، گویی که بر مردمی "نفرین" شده، مردمی که مورد غضب یک نیروی ماورایی واقع شده اند، وارد گردیده است. 
حال آنکه، این مردم سیل زده از سر زمین مقدس ولایت، سر زمینی که ولی الله بر آن حکومت میکند، بر خاسته اند. چهل سال است که در زدودن گناهان تحت سازمانهای ارشادی و امنیتی، از هیچ دریغ نداشته اند. مگر این مردم چهل سال به قواعد و مقررات شریعت اسلامی تن نداده اند. مگر خطاکاران را طبق موازین قرآن مورد تنبیه و مجازات قرار نداه اند. مگر حجاب مقدس، پیکر زنان را از چشمان حریص و شهوت آلود مردان بپوشش خود در نیاورده است. مگر قواعد و مقررات جدایی جنسیتها باجرا در نیامده است. طبیعی ست که در چنین شرایطی ارتکاب "گناه" سیر نزولی را طی کند.  اما، گویا در جامعه ای که بنیاد آن بر دین گذاشته شده است، مثل جامعه اسلامی؛ بدلایل نامعلومی ارتکاب به "معاصی" و "گناه" افزایش داشته است، علتی  که خشم خداوند یکتا را بر انگیخته است  و مردم را دچار این بلای طبیعی ساخته است. 


اما، در یک جامعه اسلامی باید علت آفت های آسمانی را نزد کسانی آموخت که بقله اجتهاد رسیده و به خواست و ازاده و میل، خداوند بی همتا، الله، وقوف یافته اند. علما و فقها از دیر باز به جامعه آموخته اند که هر پدیده که از آسمان نازل شود، چه آفت باشد و چه نعمت، دارای "حکمتی" است، حکمت الهی. چرا که الله بر همه چیز وقوف دارد و از وقوف هرچیزی آگاه است. پیشوایان دین از دیر باز بما آموخته اند که الله، خدایی که بجز او هیچکس دیگری نیست، پیوسته ایمان و باور بندگان خود را مورد "آزمایش" قرار میدهد. وگرنه زمین که بخودی خود بلرزه نمیافتد، طوفانهای مختاف سیل و رعد و برق، سر خود پدیدار نمیشوند مگر بخواست الله معطوف به آزمودن بندگان خود که باو پناه برده و از او طلب عنایت کنند و یا از آفریدگار خود در غفلت بسر برند، غفلتی که خشم الله را برانگیزد و سبب شود که حوادث ناگوار و ویران کننده بوقوع درایند.

بهمین دلیل بدرستی روشن نیست که چرا علما و فقهای حاکم و یا حوزه ای، با وجود اشراف کامل بر کلام الله، نتوانستند وقوع این سیل شوم و خانه برانداز را پیش بینی کنند. آیا ممکن است که الله، با علم و دانش عالمگیر خود که در قرآن "کریم" بازتاب یافته است، اشاره ای بوقوع این سیل نکرده و یا از آن غافل مانده باشد- که البته بسی بسیار بعید بنظر میرسد. مسلم است که اگر فقها و علمای و مراجع تقلید نتوانسته اند،  اشاره ای باین آفت آسمانی بیابند، بآن معنا نیست که الله از وقوع آن در کتاب قرآن خبر نداده است، تنها بغور و غواصی بیشتری در اعماق قرآن نیازمند است تا بتوانی آنرا بیابی. 

آیت الله محمد علی کرمانی، امام جمعه موقت تهران در اخرین خطبه خود خبر میدهد که ناله های مردم سیل زده بگوش خداوند، رسیده است  در پاسخ به طلب عنایت سیل زدگان است که خداوند بسیاری از مردم را بامداد سیل زدگان فرستاد و بهمین دلیل نیز خداوند آنها را مورد رحمت خود قرار دهد. حال، آنکسی که "ناله های( مردم سیل زده) را نمی شنود و پول دارد نمیدهد و می تواند کمک کند ولی نمیکند...چنین فردی توقع نداشته باشد که خداوند هم دعای او را بشنود." 

بچنین راه هوشمندانه ایست که خداوند بندگان خود را مورد رحمت و عطوفت قرار میدهد. نقش ولی فقیه در رفع و رجوع این مصیبت چیست از اندیشه خطبه گوی تهران، گریخته است. چون ولایت و مسئولیت یکدیگر را دفع میکنند حتی بشکل انتزاعی هم نمیتوان آنها را در کنار هم قرار داد.

در زمانیکه بخش اعظمی از مردم ایران با ادامه سیلاب ها دسته و پنجه نرم میکنند، خبر قرار گرفتن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تروریست ها بوسیله آمریکا انتشار یافت، و چه غوغایی که بر پانشد، همه یاران و انصار رژیم لباس سپاهی بتن کردند و باید هم چنان میکردند، چون شمشیر پاسدار است که نظام را بر پا داشته است. بدین ترتیب مسئله سیل و وعده های الهی را امامان جمعه، از جمله علم الهدی، امام جمعه و نماینده ولی فقیه در خطه خراسان، در خطبه های سیاسی-عبادی تخفیف داده و به تصمیم "خبیثانه" امریکا پرداختند

علم الهدی، بلندگوترین بلندگوهای نظام اسلامی، خود فقیه برجسته، برخاسته از تبار فقها در واکنش به اعلام تصمیم  امریکا مبنی بر قراردادن پاسداران انقلاب در لیسن تروریست ها مسئله رابطه با امریکار را بخشی از مبارزه ای الهی خواند که وظیفه اصلی نظام است و آنهم "کفر ستیزی" ست. وی اظهار داشت که برای برخورد با کفر، الله دو راه در قران به مومنان توصیه میکند که اولی عبارت است از 

گفت‌وگو و مذاکره و اجرای فراز بالای اخلاق و رحمت اسلامی در برخورد با کفار است. در سوره مبارکه نحل و فصلت بر این الگو تاکید شده است.

همچنانکه در غائله گروگان گیری، ادامه هشت سال جنگ پوچ و بیهوده و ترور و کشتارمخالفان سیاسی و دگراندیشان و اقلیت های دینی و منطقه ای در درون و بیرون کشور، این "فراز بالای اخلاق و رحمت اسلامی باجرا درآمد.

راهکار دومی که در کفر ستیزی در قران ارائه میشود، بنا بر قول علم الهدای

برخورد شدید و تند است و در سوره مبارکه سجده این نکته بیان شده که به کفار پشت کنید و از آنها اعراض کرده و هر نوع تعاملی را کنار بگذارید و یا در سوره مبارکه قلم نیز به نکته مشابهی اشاره شده است.

البته علم الهدی در پیروزی بر کفر شک و تردیدی بخود راه نمیدهد چون بر آن است که 

خداوند متعال وعده داده کفار را دچار شکست در دنیا و آخرت می‌کند و وعده خدا حق است و اگر این را باور کنیم دشمنان ما در همین دنیا دچار ذلت می‌شوند. وعده خداوند متعال، حق است.

اما، امام جمعه خطه خراسان کمی بعد روشن میکند که پیروزی بر کفر هم چندان ساده بدست نیست و نیازمند ایمان به عدم توازن بین نیروی کفار و نیروی حق و "مرز نشناسی" ایثار است، راهکارهایی که سید الشهدا، امام سوم در ستیز با کفار بکار گرفته است. در مورد اول امام حسین به محاسبه 120 نفر نیروی خودی و 120000 کفار اصلا توجهی نکرد. سپاه پاسداران نیز در "دفاع از اسلام" و "پاسداری از انقلاب"

به هیچ وجه توانمندی دشمن از نظر تجهیزات و کمیت نباید مورد ارزیابی شود و سر به خدا سپرده باید پاسدار و سپاه جلو برود.

در پیمودن این راه، سپاه پاسداران نه تنها باید "سر به خدا سپرده" به قلب دشمن بزند بلکه  باید درس دیگری هم از امام حسین بیاموزند و آن نیز "مرزنشناسی ایثار" است. درواقع این خصیصه مرزنشناسی بود که سپاه را در جنگ هشت ساله "پیروز" و در شکست توطئه ها و دسیسته های دشمن  در درون و برون مرزهای کشور توانمند ساخت. پس علم الهدا می پرسد  "تا کجا باید در مقام ایثار حرکت کرد؟ و در پاسخ سوال میکند که آیا: 

دادن جان و مال کافی است؟ تنها در عمق خطر رفتن و خطرپذیری کافی است؟ باید تا جایی رفت که در مرزنشناسی ایثار سیدالشهدا(ع)رفت.

سخنان خطبه گوی خطه خراسان، نسخه ای ست برای شکست و نیست انگاری دینی. نزدیک به یکهزار و چهارصد سال است که از مرگ امام حسین میگذرد. صدها سال هم هست که مردم ایران هر سال در روزهای طاسوعا و عاشورا چه شیون و زاریها و چه خود زنی ها که نمیکنند، درست بدلیل همان خصائص امام حسین عدم ارزیابی توازن قوا و مرزنشناسی ایثار. و درست در تبعیت از خصائص امامت است که نظام ولایت نشان داده است دشمن آشتی ناپذیر آزادی است و خصم ابدی حقوق بشر. 

تا زمانیکه مردم ما به خزعبلات آخوندهای مفتخوار گوش فرا میدهند و برای نیست انگاری اسلامی سینه خود چاک دهند، باید در انتظار سیلاب های خشن و خشمگین تری باشیم، سیلابی چنان شرور و بر آشفته که روان ما را از این دین اهریمنی بشورد و پاکزدایی سازد. امید برهایی را نباید از دست داد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر