۱۳۹۶ بهمن ۲, دوشنبه

براستی خدا انسان را آفرید یا انسان خدا را ؟


شاهین محمدی
اگر بخواهیم به دنیایی که در آن زندگی میکنیم واقع بینانه و به دور از تعصب نگاه کنیم ، به جز نفرت ، خشم ، ناتوانی ، بی عدالتی و در نتیجه نا رضایتی مردم چیزی نمیبینیم. مردمی که اکثرا با اعتقادات مذهبی و ارادت به اهل بیت و خدا و ادیان ابراهیمی همسو و هم جهت هستند.


در سال 2015 در ایران ، 385 هزار مرگ روی داده که 12.8 درصد آن یعنی رقمی بالغ بر49 هزار مرگ ، ناشی از مجموع سرطان ها بوده است.این آمارها نشان دهنده ی عدم تکامل و ضعف بدنی انسان ها و البته موجودات زنده است که خود گواهی است برای عدم وجود خالقی توانا ، چرا که در صورت وجود چنین خالق توانایی ، نبایستی اینگونه در رفع چنین بیماری ها و مشکلاتی ، ناتوان می بود.
آمارها می گویند بیش از 800 میلیون نفر در جهان از گرسنگی رنج می برند و در حدود 45 درصد مرگ و میر کودکان با سوءتغذیه در ارتباط است و البته با وجود خدایی که از همه ی مشکلات بشر آگاهی کامل دارد، این نادیده انگاری گرسنگان خود دلیلی بر خیرخواه نبودن اوست.

یک گروه مطالعاتی در بریتانیا گزارشی منتشر کرده است که بر اساس آن شمار کودکان کشته شده در جنگ داخلی سوریه به بیش از 11 هزار تن رسیده است. به نقل از گروه مطالعاتی آکسفورد، از هر ده کودکی که در بحران سوریه جان باخته است، هفت کودک بر اثر انفجار، بمباران یا موشک باران کشته شده است. در این گزارش همچنان آمده است که نزدیک به 400 کودک بر اثر شلیک مستقیم تک تیراندازها کشته شده اند و 800 کودک نیز در پی «اعدام هایی» که در گوشه و کنار آن کشور انجام شده است. با توجه به این آمارارقام که تنها برای جنگ داخلی سوریه ونه همه ی کودکان کشته شده در سراسر دنیاست، میتوان گفت که احتمالا خدای مورد نظر از از این همه وقایع ناراحت کننده و اسف بار بیخبر است که دراین صورت وی دانای مطلق نمیتواند باشد.

بیشتر جوامعی که قربانی اینگونه حوادث و بیماری های تلخ می شوند مذهبی بوده و خدای ادیان ابراهیمی را پرستش می کنند؛ در میانشان هم مسلمان دیده میشود و هم مسیحیانی که ادعای ستایش خدای عشق و محبت را دارند؛ با توجه به همه ی این آشفتگی ها ، سنگدلی ها، بی عدالتی ها وبیچارگی ها تنها عذر موجه این خدا این است که وجود نداشته باشد چرا که ذره ای از عشق و مهربانی و عدالت و بخشندگی و توانایی این خدای موهوم را هیچ کس ندیده است.
چگونه یک خدای مهربان، عادل، بخشنده و توانا می تواند اجازه دهد که سالانه میلیونها میلیون کودک بی گناه به علت گرسنگی، فقر، بیماری و جنگ کشته شود؟ و او تنها نظاره گر باشد؟ حتی اگر به قول مسیحیان "خدای واقعی عیسی مسیح باشد" و آن کودکان زیر پنج سال همگی فرزندان پدران و مادران گمراه مسلمان باشند، آیا باز هم مرگ آن کودکان درست و بی اشکال است و از نظر اخلاقی موجبات ناراحتی انسان ها را فراهم نمیکند و قلب هر انسان با وجدانی را نمیشکند؟ اگر بخواهیم مرگ و عذاب کودکان را به خاطر اشتباهات پدران و مادران و اجدادشان بدانیم و این موضوع را قبول داشته باشیم به اندازه ی همه ی کسانی که باعث کشتارشان شده اند مقصریم و بی وجدان!

در اسلام نیز این خدای مورد نظر آنقدر عصبانی است که هرکسی که بر خلافش سخن رانده را به راحتی دستور قتل برایش صادر کرده است ! آنقدر دیکتاتور است که جماعتی که سرشان به زندگی خودشان است را می خواهد به مسیر خود بکشاند و در صورت امتناع، حکم جهادش را صادر می کند و همگی آنها را به صلابه میکشد و گردنشان را میزند! تنها به این خاطر که او را بستایند! این خدای عصبانی آنقدر خودخواه است که هرکسی را که بر خلاف او سخن راند، با حکم ارتداد ، لایق مرگ میداند به طوری که به خاطر تنها بینشی متفاوت وی را به دار مجازات می آویزد چرا که باید تنها او را بپرستند و تنها از او یاری جویند و لاغیر!

در تمامی ادیان ابراهیمی چنین مواردی بوده و هست و خواهد بود چرا که خدایی که خود با آوردن ادیان و پیامبران متفاوت، ایجاد جنگ و تضاد کرده میتوانست تمامی این مشکلات را با خلق نکردن شر و بدی و در نتیجه عدم نیاز به پیامبران متفاوت ، حل نماید.

چنین خدایی قطعا زاییده ی ذهن خیالپرداز انسان های عهد اولیه است که توسط دروغ پردازی و خیالبافی افرادی متوهم در حیطه ی دین قرار گرفته و البته توسط انسان های سودجو از انقراض آن جلوگیری شده !

امید است ما انسان ها نه از ترس این خدای ساختگی بلکه برای انسانیت و شرافت دست از جنگ و جرم و جنایت برداریم و خوب است بدانیم که ما انسانها برای نیک بودن و نیک زندگی کردن به خدای ساختگی و ادیان نیاز نداریم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر