۱۳۹۶ خرداد ۲۱, یکشنبه

ضرورت  انتقاد هرمنوتیکی بر قرآن


جلال ایجادی
امروز متن رایج قرآن یگانه است ولی انسانهایی که آنرا تفسیر کرده و تبلیغ می کنند، بسیار متنوع می باشند.برای اینان قرآن یک وسیله تظاهر و تشخص و تملک است، قرآن هویت بخش مردمان بیشماری بشمار میرود، برای آنان قرآن مقدس است و مطلق کننده تبعیت روان و مغز است
ولی در عرصه علمی، تورات و انجیل دارای یک تاریخ طولانی تحلیل تاریخی و سندشناسی و زبانشناسی و معناشناسی و بررسی غیر دینی بوده اند.این دو کتاب در تاریخ خود به موضوع آزمایشگاهی و دانشگاهی تبدیل شده اندپژوهشگران غربی از صد و پنجاه سال پیش این بررسی علمی را با قرآن آغاز کردند، ولی در دنیای اسلام و در ایران، قرآن در فضای روحانی و مقدس، باقی مانده و هرگز به میدان آزمایش علمی انتقال نیافتدر جامعه دینی ایران، این کتاب «مقدس» تنها در راز هستی خود، معنا داراستدر ذهنیت جامعه، قرآن از کتابهای دیگر بطور قطع جدا می شود و جایگاه آسمانی پیدا می کند.


بیگانگی دانشگاه با تحلیل علمی

کار دانشگاهی نمی تواند به مشاهده پدیده دین بسنده کند و محافظ قداست باشددانشگاه محل تبادل نظر و تدوین علمی و آکادمیک می باشددانشگاه با حمایت از پژوهش علمی و فراهم نمودن امکانات تحقیقاتی و با برگزاری سمینار با شرکت متخصصان ایرانی و بین المللی، تولید فکر علمی و هرمنوتیک و جامعه شناختی و فلسفی را فراهم می سازدمتاسفانه بلحاظ استبداد ولایت فقیهی و ایدئولوژی مذهبی مسلط، دانشگاه ایران از این خصوصیت بدور استدر دانشگاه ایران تاریخدان و جامعه شناس و متخصص ادبیات و فیلسوف، با فکر مذهبی، تحقیق می کند و کار تخصصی اشان، تابع اعتقاد دینی استاغلب این دانشگاهیان با کتاب قرآن مناسبات پیچیده روانشناسانه و روانکاوانه دارند و دستخوش وابستگی«معنوی و روانی» نسبت به «قرآن الله» می باشندهر جا که تناقض میان کار تخصصی و اعتقاد دینی باشد، انتخاب مطلوب علمی و تخصصی، به کنار رانده می شود.
پژوهش علمی در پی آنست تا دین را مانند پدیده های دیگری چون، جامعه، فرهنگ، ادبیات، دولت، لایه های اجتماعی، فساد در جامعه، ویژگی زنان، بیکاری جوانان، بوروکراسی، اعدام در جامعه، تروریسم، و غیره مورد مطالعه قرار دهد و آنرا بشیوه هرمنوتیک در متن تاریخی و فرهنگی و زبانی و اجتماعی و سیاسی وروانی، به تحلیل بکشددر کار علمی هیچ قداستی نمی تواند مانع کار باشد و دین مانند هر پدیده دیگری باید مورد بررسی علمی قرار گیردجامعه ایران دینی و دارای فرهنگ دین خو و رازآمیز و رسوم جادوگرانه و خرافه پرستی استدر ایران و جامعه اسلامی، احساس گناه و تقدسگرایی و مجموعه عوامل بازدارنده تاریخی و فرهنگی و روانی، بشکل بسیار سنگین عمل کرده و از پیشرفت دانش هرمنوتیکی و نقد علمی دین و مذهب جلوگیری می کنندتاریخ ما دینی باقی مانده است، دانشگاه ما در فضای دین نفس می کشد و دین به موضوع علم تبدیل نشده استدر چنین فضای دین خو، قرآن به بررسی هرمنوتیکی درنیامدنوشته دینی،«مقدس» باقی ماند.علیرغم خشونت و تبعیض و افسانه ها و اعتقادات فرسوده و کنگی های بسیار در قرآن، این کتاب مقدس باقی مانده است و ذهن ایرانی ناتوان از تشخیص استروان ایرانی در برابر این حجم غیرعقلانی و تبعیض گرا، به اعتقاد خود ادامه می دهد و این کتاب را بدون قید و شرط مقدس می خوانداز دیر باز ایدئولوگ های دیندار و روشنفکران چپ و رادیکال و بالاخره دانشگاهیان، به ستایش و کرنش در برابر «متن مقدس» دست زده اندهمه این نخبگان پیوسته دین تجاوزکاران مورد حمایت قرارداده اندولی در همان زمان، تلاش افرادی مانند هدایت و دشتی در انتقاد به اسلام، با موج خصومت و سانسور و کینه جوئی مردم و روشنفکران و حاکمان روبرو گشته استاین فضای تنگ و افترا، مسبب عقب ماندگی کار دانشگاهی در بررسی مستقل از دین است.


ساختار تاریخی قرآن

از نگاه تاریخ و جامعه شناسی، قرآن از آسمان نیامده است، رویاهای محمد نیست، مقدس نیستقرآن در جغرافیای شبه جزیره عربستان، در میان جمعیت معینی از عرب و یهود و با کوشش افراد گوناگونی متولد می شودبقول ژاکلین شابی، متخصص فرانسوی، فرهنگ های کهن مانند اهورامزادی ایرانی و فرهنگ مصری بر یهودیت تاثیر گذاشته انددر پی آن، فرهنگ بابلیان و آشوریان و نباتیان و یهودیان و نصارا و غیره، بر شکل گیری ابتدایی قرآن تاثیر قاطع دارندولی قرآن باعتبار کتابت های بسیار فراوان، با کاتبان متعدد و در دوره طولانی دویست ساله، به کتاب شریعت تبدیل می شودقرآن از ابتدا «حدیث نبوی» نیست، قرآن سخنان محمد نیست، قرآن سخن دین یهود و تمامی تمایلات سیاسی و اجتماعی و مراسم آئینی یک دوران بزرگ استقرآن دربرگیرنده نشانه و پیام و حکم روحانیان یهودی تا بزرگان قریش و کاتبان چهار خلیفه و سپس مشاوران خلفای بنی امیه و عباسیان استروشن است که این چندگانگی گسترده در طول تاریخ اسلام به مکتب ها و گرایش های بسیار متنوع تقسیم شده و امروز این گونه های اعتقادی و آئینی، یک دنیای پر تضاد را تشکیل می دهدقرآن و درک های شیعه گرانه از آن در ایران، بخشی از این مذاهب و مکتب های متفاوت بشمار می آیدبا توجه به این روند تاریخی و با توجه به رشد گرایش محافل دانشگاهی غرب به اسلام شناسی، فعالیت های پژوهشی بمرور سامان یافت و یک تولید دانشگاهی پربار میسر شدبررسی هرمنوتیک و علمی در غرب شروع شد تا رازهای قرآن اشکار شودهیچک از ایدئولوگها و مورخان اسلامگرا قادر نشد تاریخ علمی قرآن را ترسیم کندآنها در بهترین حالت یک تفسیر متفاوت از قرآن عرضه نمودند ولی این شناخت هرگز نمی توانست علمی باشدتفاسیر طباطبایی و طالقانی و بازرگان و شریعتی و مطهری و سروش و شبستری، مجموعه ای از اعتقادات گوناگون دینی بود و هیچ رابطه ای با شناخت علمی هرمنوتیک نداشت.
این وضعیت نمی تواند قابل قبول باشد و جز عقب ماندگی فکری و دانشگاهی و تاریخی معنای دیگری نداردیکی از مهمترین کارهای لازم در جامعه ما گسترش تحلیل های هرمنوتیک از ادیان و اسلام و قرآن استدانشگاه ایران باید در این عرصه خود را مجهز کرده و متخصصان علمی را در این پژوهش ها به کار گیردالبته استبداد دینی موجود چنین شرایطی را مانع خواهد شدمحققان ایرانی داخل کشور و خارج از کشور می توانند دامنه پژوهش کنونی را توسعه دهندمن در تحقیقات خود، دری را در بررسی هرمنوتیکی گشوده ام، ولی باید دانست که حجم کار بسیار استآثار معتبر در دانشگاههای غرب باید به خوانندگان فرهیخته فارسی زبان شناسانده شودانتشار پژوهش هرمنوتیکی یک وظیفه سترگ می باشد زیرا نقد دین، توسعه خردگرایی، نقد ازخودبیگانگی فرهنگی ایرانیان، ارتقای روحیه و فهم فلسفی و جامعه شناسی، وابسته به درک هرمنوتیکی از قرآن استقرآن باید در جامعه به یک کتاب نقد شده تبدیل شودروان دین خو و رفتار و فکر مسخ شده، باید به روند انتقادی و آزادگی به پیوندند.



فضای شیفتگی پاتولوژیکی


متاسفانه محیط دانشگاهی ایران با فضای دینی آغشته است و گفتمان فلسفی و علمی زیر سلطه سنگین، قادر به شکوفایی نیستوجود روشنفکران دینی و دانشگاهیان دیندار و تکنوکراتهای اداری و مدیریتی، اجازه نمی دهد تا نقد علمی هرمنوتیکی در باره دین و قرآن پا بگیردنظام دانشگاهی از همان فردای انقلاب اسلامی و با انقلاب فرهنگی آقای سروش و آیت الله خمینی، با از دست دادن استادان مدرن و لائیک، توانایی های زیادی را از دست داددر دوران اخیر، با تسلط روحانیت و همسوئی روشنفکران دینی، ضربه های متعدد ولایت فقیهی، علیه جامعه شناسی و فلسفه سازماندهی شد و دانشگاه به حوزه نزدیک شداین نزدیکی در منطق و محتوا جز کاهش کیفی علوم انسانی و نابودی هرگونه پژوهش علمی در زمینه اسلام و قرآن، نتیجه دیگری نداشتدر این محیط در عرصه پژوهش دینی، گفتمان فلسفی مستقل وجود ندارد و تفسیردینی در زمینه موضوع های فلسفی، جای فلسفه را گرفته استافزون بر آن، جامعه شناسی دینی و جامعه شناسی نقاد رفتار دینی و مجموعه پراتیک ها و رسوم دینی و اوهام و رازگرایی در رفتار اجتماعی، ممنوع است.
فضای دانشگاه دینی استسایت دانشگاه علم و صنعت انتشار دهنده همان پیام و سیاست حوزوی استاین سایت از «خودکفایی قرآن راه حل سیاست امروزین» صحبت می کند و تاکید بر«بازگرداندن قرآن به حوزه و دانشگاه» داردنظام دانشگاهی ایران دربرگیرنده استادان و انتشارات و سایت های دانشگاهی فراوانی است که با هدف تبلیغ دین اسلام و قرآن و پخش ایدئولوژی علیه مدرنیته و علیه نقد علمی، بوجود آمده اندبعنوان نمونه سایت «دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم» در باره قرآن می نویسد:«این کتاب از نوع و مقوله کتاب های شناخته شده بشری نیست و به هیچ وجه نمی توان آن را با هیچ کتاب بشری مقایسه کرد، انسان«ناخود آگاه در کمند جاذبه بی مثال این کتاب اسیر و شیدا می شود به گونه ای که نمی تواند براحتی خود را از این عشق و شیدایی آزاد سازد.». سایت دانشگاهی ادامه می دهدتصویری که قرآن از خداوند ساخته چنان زیبا، دلنشین و عقل پسند است که انسان نه یک دل بلکه هزار دل بدان می بازد و نظر بازان چنان در نظر بازی و تماشای آن چهره دل انگیز حیران و سرگردان اند که فقط عشق از حیرانی آنان با خبراندخدایی که مستجمع تمام صفات جلال و جمال استهیچ نقص و عیبی در او راه نداشته، یگانه و یکتا و بی همتاستقرآن کتابی فراتر از تاریخ، قرآن کتب آینده نما، قرآن مُهر ناتوانی بر پیشانی بشریت است.
اینست شیفتگی پاتولوژیک ذهن ایرانیبرای این ذهن قرآن معجزه و فرا تاریخی است و خرد انسانی ناتوان از اندیشیدن می باشدهمانگونه که مشاهده می کنیم واژه های دانشگاه از واژه های علمی و محققانه کاملن دور و بیگانه انددر رسانه دانشگاهی، ما با یک فضای دینی و عرفانی مواجه هستیم و نزد دانشگاهیان ایران، افکار تدوینی در عرصه علوم انسانی و بحث قرآن اغلب بطرز شدید دارای شیفتگی دینی استدر واقع مفاهیم، متانت و شخصیت علمی ندارند، آنها از دستگاه زبانی عرفان و دین و پریشانی فکری، مایه گرفته اندذهن دانشجو و استاد، با واژه هرمنوتیک و نقد علمی قرآن بیگانه استنقد قرآن یک «گناه» بزرگ یا رویداد شرم آور قلمداد می شوددر این بستر دینی، ذهنی که انتقاد علمی قرآن را مطرح کند بمثابه یک «ذهن پاتولوژیک و روانی خطاکار»، محکوم می شوددین، نقد دین را همچون یک «جنایت» ارزیابی می کندحال آنکه منطق دانشگاهی به استقبال نقد علمی دین می روددر جامعه دین خوی ایران، که دستخوش ازخودبیگانگی فرهنگی و شخصیتی می باشد، انتقاد هرمنوتیکی و علمی دین و قرآن، امر عادی نیست بلکه نماد «الحاد و کفر» استاین حکم «بطلان» نقد دین، فقط از جانب دینداران مطرح نمی شود بلکه همین حکم از جانب خیل عظیم روشنفکران و دانشگاهیان و دانشجویان و سیاسیون چپ و راست و ملی و جمهوری خواه نیز طرح می شودروشنفکر غیر دینی با معیارهای متمایل به دین و قدرت، به دفاع از دیندار و دین توده بلند می شود و به عنوان«مدافع تعادل» جامعه، به دفاع مذهب و خرافه در جامعه اقدام می کندترس و بی دانشی و روانشناسی کرنش بر جامعه مسلط می گردددر چنین فضایی است که فلسفه سقوط می کند و اندیشه انتقادی نابود می گردد و دین و خرافه در امان می ماند.
ایران زیر فشار دین خویی
دین در جوامع انسانی دارای ریشه های عمیق پنهان و آشکار است و بسیاری از جوامع شخصیت خود را با فرهنگ دینی ساخته اندجوامعی که دارای عقلانیت و فرهنگ علمی و رفتار سکولاریستی بوده، از استقلال رفتاری و فکری بیشتری برخوردارندجامعه ایران روان مستقل از دین ندارد و از فرهنگ لائیک محروم استبنابراین محیط دانشگاهی و روشنفکری ایران از این فضا و آسیب های ناشی از آن، متاثر است.
در ایران کتابهای بسیاری زیر عنوان «فلسفه و الهیات» منتشر می گردددر این زمینه باید گفت اول اینکه اغلب دو واژه فلسفه و الهیات در کنار یکدیگر گذاشته می شود و این بیانگر آنست که حوزه فلسفه از الهیات جدا نشده و دو دستگاه واژگانی و مفهومی مستقل را تشکیل نمی دهنددوم اینکه آثار منتشر شده بیشتر ترجمه آثار فلسفی غرب استدر این زمینه انتشار آثاری از نیچه، ژان ژاک دریدا، ماکس وبر، هگل، هیوم، جایگاه برجسته ای بخود اختصاص می دهندالبته این امر بسیار مثبت است ولی تولید اندیشه فلسفی توسط ایرانیان محدود استسوم اینکه از میان این آثار، ترجمه آثار هانری کربن جایگاه ویژه ای دارد و این آثار مورد علاقه و توجه افراد زیادی استاین علاقه به مکتب «تئوزفی» کربن، که ترکیبی از تئولوژی و فلسفه است بیشتر تابع مفاهیم دینی قرار داردچهارم اینکه انتشار کتابهای نویسندگان ایرانی در عرصه فلسفی اغلب در همان فضای دینی و تقدس گرایی دینی قراردارند و بهیچوجه بطور مستقیم در نقادی علمی دین و قرآن نیستندبعنوان نمونه، کتاب برجسته «فلسفه و سیاست» از جواد طباطبایی، به نازایی اندیشه در سنت ایران زمین می پردازداین کتاب به تحلیل در باره کربن و هگل و غزالی و ابن خلدون و فخررازی می پردازد و «تاریخ عدمی» در ایرانزمین را به نقد علمی می کشدبنابراین نوع پرداخت مطلب بسوی نقد قرآن جهت ندارد، هرچند که اینگونه تحقیقات فلسفی اساسی استنمونه دیگر کتاب «آفاق فلسفه در سپهر فرهنگ» از رضاداوری اردکانی است، که با نگاهی دین خو، به بررسی فلسفه و فرهنگ و علوم انسانی و فلسفه اسلامی و روشنفکری و انقلاب اسلامی و انقلاب فرهنگی اسلامی و فردید و روشنفکر دینی و «منورالفکری» ایرانی نزد شریعتی و مطهری و سید حسین نصر، میپردازدچنین اثری، منشا اصلی سوء تفاهم های فکری است و عامل تحکیم فرهنگ دینی و مانع درک هرمنوتیکی است.
بنابراین نقد هرمنوتیک قرآن در ایران غایب است و جامعه روشنفکری، با این روش علمی آشنا نداردجامعه نخبگان دستخوش آرکائیسم فکری است و نیازمند یک تحول فرهنگی و فلسفی می باشدگسترش بررسی هرمنوتیکی و علمی در باره قرآن، پایه نقد رازگرایی دینی استمحیط روشنفکری سیاسی ایران اسلام زده است و فاقد قدرت یک تفکر مستقل از دین می باشداین گروه نخبگان روشنفکری در یک وابستگی روانی درونی شده، نفس می کشد و قادر نیست به جامعه یک دورنمای جسورانه ارائه نمایدحال آنکه پیشرفت جامعه و ارتقای اندیشه فلسفی و ترقی پژوهش های دانشگاهی، در گرو آزاد شدن روان و اندیشه از تقدسگرایی است.
جلال ایجادی
جامعه شناس دانشگاه پاریس

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر