سکولاریسم یعنی >>
تبعیت محض روحانی از آیت اله خامنه ای
اکبر گنجی
آیت الله حسین نوری همدانی یکی از "مراجع درباری" است که همیشه در حال مجیزگویی سلطان است. او که به معنای دقیق سکولاریسم- جدایی نهاد دین از نهاد دولت- وقوف ندارد، گمان می کند که تبعیت محض حوزه ها از ولی فقیه و مطابق میل خود سرانه سلطان سخن گفتن، و در عین حال قوه مجریه را کوبیدن، به معنای استقلال حوزه هاست. مدافعان استقلال حوزه ها، خواهان استقلال دین و حوزه ها از دولت به معنای رژیم سیاسی هستند، نه صرف عدم وابستگی دین و حوزه ها به قوه مجریه.
"امروز متاسفانه زمزمه هایی از بعضی ها به گوش می رسد که خواهان عدم دخالت علما و روحانیون در مسائل روز سیاسی هستند و عده ای هم بحث استقلال حوزه را مطرح می کنند . من باید به صراحت اعلام کنم که ما با استقلال حوزه صد در صد موافقيم و حوزه مستقل حوزه قدرتمند و تاثیر گذار است . اما باید توضیح داد از چه حوزه را مستقل کنیم از نظام اسلامی؟...حوزه باید از اصل نظام اسلامی دفاع کند و آن را تقویت نماید...مراد ما از استقلال حوزه عدم وابستگی به دولت ها است. حوزه وابسته به هیچ دولتی[ قوه مجریه] در هیچ زمانی نباید باشد و اگر وابسته شد ، دیگر نمی تواند تذکر دهد. علما و حوزه های علمیه همیشه زبان مردم بودند و مدافع ارزش های اسلامی و انقلابی و مردم بودند و این وضعیت الحمدلله در حوزه ها برقرار است . خصوصا طلاب جوان بسیار با انگیزه و با هوشیاری از این نظام و انقلاب دفاع و حمایت می کنند و اعتقاد ما این است که این نظام مبتنی بر اسلام و اهلبیت و ولایت فقیه کار آمد ترین و جامع ترین نظام برای اداره یک کشور است و این را در طی این سی و هشت سال به خوبی نشان داده است.البته ما به کمبود ها و مشکلات واقف هستیم که دولتهای باید برای برطرف کردن آن تلاش کنند تا مردم از حیث اقتصادی هم توانمند باشند".
آیت الله نوری همدانی در انتخابات اخیر مدافع ابراهیم رئیسی و مخالف حسن روحانی بود. او نه تنها خود و حوزه ها را تابع دربار سلطان می خواهد، بلکه به حسن روحانی هم می تازد که چرا مطیع محض فرامین و نظرات آیت الله خامنه ای نیست. آیت الله حسین نوری همدانی در دیدار شماری از بسيجيان، به آنان گفت :
"کسانی[حسن روحانی] که سخن اختلاف انگیز بزنند و جامعه را دوقطبی کنند و کشور را از وحدت که از ضروریات جامعه امروز ما است دور کنند بی تردید در حال خیانت هستند. این کشور ولی فقیه دارد و این حکومت با نظام که در راس آن ولی فقیه ذکر شده با رای ۹۸ درصدی مردم قبول شده است. عده ای [حسن روحانی] در سخنرانی ها مکرر از امام و ولی فقیه صحبت می کنند؛ ولی در عمل خلاف فرمایش ایشان انجام می دهند.اگر معنای ولی فقیه را نمی دانيد حداقل به درس های ولایت فقیه امام مراجعه کنید تا بفهمید ولی فقیه چیست و چه اختیاراتی دارد. امروز در جامعه وحدت عملی می خواهیم عملاً پشت سر ولی فقیه باشیم نه فقط در سخنرانی یک جلسه بگویم در جای دیگری سخنرانی خلاف آن راداشته باشیم و جامعه را به اختلاف ببریم هرکسی به هر بهانه ای بخواهد نظام را تضعیف کند خون شهدا را پایمال کند امنیت ما را خدشه دار کند مردم سکوت نخواهند کرد. مردم با کسی عهد نکردند که اگر کسی بخواهد ارزشهای اسلامی و انقلابی آنان را زیر سوال ببرند تحمل کنند. پس به جای طرح مسائل اختلاف انگیز همه حول محور رهبری وحدت داشته باشیم. انقلاب را با تمام شاخص ها و آرمان های آن حفظ کنیم تولید و اشتغال را برای معیشت مردم و کار جوانان جدی بگیریم. کشور مقتدر ایران را با عزت و سربلندی حفظ کنیم نگاه به خارج از کشور نداشته باشیم، دل خوش به آمریکا نباشیم آمریکا ذاتش قلدری و جنایت و خیانت و غارتگری است و همه دیدیم چگونه سنا برجام را نقض می کند. آنان برای هیچ کشوری حقوقی قایل نیستند ما از مسؤولان[حسن روحانی] به جد می خواهیم سکوت نکنند اقدام متقابل انجام دهند تا عزت کشور حفظ شود".
مراجع و فقیهان درباری- به اقتفای سلطان علی خامنه ای- به شدت از حسن روحانی بابت آرای متفاوتی که با آیت الله خامنه ای داشته و آن ها را بیان می کند، ناراحت هستند. می گویند بیان آرای متفاوت و نقد نظرات سلطان، جامعه را حول محور "طرفداران ولی فقیه" و "مخالفان ولی فقیه" دو قطبی می سازد و این خیانت است. چرا خیانت است؟ برای این که خود شاهد بودند که در انتخابات ریاست جمهوری اخیر که آیت الله خامنه ای، نظامیان، ائمه جمعه، فقهای درباری و اصول گرایان پشت ابراهیم رئیسی قرار گرفتند، اکثریت مردم ایران به آن ها "نه" گفتند. آنان به خوبی می دانند که بازنده این دو قطبی، آیت الله خامنه ای و مریدان او بودند و هستند.
به همین دلیل آیت الله خامنه ای در دیدار با مسئولان نظام ضمن نقد دو قطبی سازی جامعه توسط حسن روحانی، با طرح مسأله تجربه بنی صدر به او هشدار داد. اما :
اولاً: حسن روحانی، ابوالحسن بنی صدر نیست.
ثانیاً: آیت الله خامنه ای، آیت الله خمینی نیست.
ثالثاً: مجلس دهم، مجلس اول جمهوری اسلامی نیست.
رابعاً: ایران ۹۶ ، ایران ۱۳۶۰ نیست. "فضای مجازی موثر"، تنها یکی از تفاوت های این دو ایران است.
خامساً: گروه های حامی حسن روحانی، گروه های حامی بنی صدر نیستند.
سادساً: رهبران مخالف ولی فقیه کنونی، در داخل ایستاده و مبارزه کرده و هزینه می دهند. به همین دلیل تمامی تجمعات انتخاباتی حسن روحانی در سراسر کشور، به شعارهای سبزها و بنفش ها برای رفع حصر از رهبران جنبش سبز(میر حسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی)، رفع ممنوع التصویری سید محمد خاتمی، و آزادی کلیه زندانیان سیاسی تبدیل شد. آری خامنه ای آنان را زندانی کرده، اما پیامد این امر، گسترش پایگاه اجتماعی آنان بوده است.
با توجه به همین واقعیت ها، آیت الله خامنه ای موضوع "آتش به اختیاری" را مطرح ساخت. آیت الله نوری همدانی هم حسن روحانی را تهدید می کند که یا تابع محض فرامین و منویات رهبری باش، و یا "مردم سکوت نخواهند کرد. مردم با کسی عهد نکردند که اگر کسی بخواهد ارزشهای اسلامی و انقلابی آنان را زیر سوال ببرند تحمل کنند".
اتفاقاً مردم سکوت نکردند و در انتخابات اخیر به آیت الله خامنه ای و نامزدش "نه" گفتند. این مردمی که نوری همدانی از آنان سخن می گوید، همان گروه های "آتش به اختیار" هستند. نوری همدانی هم یکی از "آتش به اختیار" های آیت الله خامنه ای است.
آیت الله نوری همدانی یکی از "آتش به اختیار" های علیه حسن روحانی در دوران رقابت های انتخاباتی بود که با علم کردن امضای سند ۲۰۳۰ یونسکو در ۲۰ اردیبهشت ۹۶ گفت :
"بر اساس این سند جهاد و امر به معروف نباید باشد و مردم باید آزاد باشند، حتی مسائل وقیح تر از این در سند ۲۰۳۰ وجود دارد که بیان نمی کنیم، متأسفانه دولت بدون هماهنگی با نهادهای مسؤول همانند مجلس این سند را امضا کرده است. وقتی چنین سندی که با مذهب، دین و قرآن ما منافات دارد چرا باید از سوی دولت پذیرفته شود؟ کار به جایی رسید که رهبر معظم انقلاب اخیرا با دل درد آمیزی این مسأله را بیان کردند و جلوی آن را گرفتند، ما نمی توانیم در برابر چنین مسائلی ساکت باشیم. حوزه علمیه قم نمی تواند در برابر چنین جریانی بی تفاوت باشد، نباید سرمان را پایین انداخته و فقط درس بخوانیم، باید بیدار و هوشیار باشیم و اجازه نفوذ فرهنگی دشمنان را ندهیم".
آیت الله خامنه ای، مراجع و فقهای درباری دروغ های فراوانی درباره این سند مطرح ساختند( رجوع شود به مقاله "سند فاسد ۲۰۳۰ و یونسکوی آمریکایی/اسرائیلی خامنه ای"). موفقیت آنان در کنار نهادن سند ۲۰۳۰ ، یک موفقیت حکومتی توسط اعضای منصوب آیت الله خامنه ای - شورای عالی انقلاب فرهنگی- بود.
نزاع کنونی، یک نزاع واقعی و جدی است. طرفین دیدگاه های متعارضی داشته و دارند. آیت الله خامنه ای و مریدان و نهادهای نظامی هدفشان این است که نگذارند حسن روحانی وعده ها و مطالبات انتخاباتی را محقق سازد. اگر رأی دهندگان در صحنه حاضر باشند- به قول علی مطهری آنان هم "آتش به اختیار" باشند و از آرای خود و آزادی دفاع کنند- نزاع جنگ طلبان و صلح طلبان سیرت و صورت دیگری خواهد یافت.
آدرس کانال تلگرام اکبر گنجی : https://telegram.me/ganji_akbar
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر