۱۴۰۱ بهمن ۲۰, پنجشنبه

 استقبال می‌کنم از بیانیه آقای میرحسین موسوی، ابوالفضل محققی


شعار
"زن، زندگی، آزادی " امروز دیگر تنها یک شعار در سه کلمه نیست. درون این شعار قهرمانی و جنبش عظیم یک نسل، یک ملت قرار گرفته است. نسلی که با قربانی دادن بسیار جان‌های عزیز، از این شعار زیبای زندگی ساز، پرچمی بر افراشته که نماد زندگی در برابر مرگ! آزادگی در برابر تسلیم است.
پرچمی که نام زن بعنوان معنی دهنده هر دو کلمه، زندگی و آزادی بر پیشانی آن می‌درخشد. شعاری که امروز در سرتا سر جهان می‌گردد، همدلی، هم گامی واتحاد اکثریت ایرانیان رادر داخل و در خارج فراهم می‌سازد.
شعاری محوری در مبارزه با جمهوری اسلامی برای پایان بخشیدن به چهل واندی سال سرکوب، ویران گری و استبداد فردی.

استبداد حاکمی غدار، بی مایه، لجوج وخود شیفته. حاکمی که خود را فراتر از قانون می‌داند ودر برابر هیچکس جوابگو نیست. مستبدی که با تصمیم گیری‌های نادرست خود در عرصه داخلی وخارجی کشور را در معرض تجزیه و ویرانی کامل قرار داده است.
در چنین شرایطی میزان پایبندی احزاب، گروه‌ها، سازمان‌های سیاسی وافراد به مصالح مردم، به مصالح کشور. تنها از طریق یک اتحاد گسترده، در یک میثاق ملی برای رودر روئی وپائین کشیدن این نظام و حاکم مستبد از اریکه قدرت معنا می‌یابد.
" ایران و ایرانیان نیازمند و مهیای تحولی بنیادین‌اند، که خطوط اصلی‌‌اش را جنبش پاک «زن، زندگی، آزادی» ترسیم می‌کند. این سه کلمه بذرهای آینده روشن‌اند؛ آینده‌ای پیراسته از ظلم و فقر و تحقیر و تبعیض. اینها سه واژه‌اند که با خود تاریخی از تکاپو و تفکر و مبارزه و آرزو حمل می‌کنند؛ و در میان‌شان «زن» از همه امیدبخش‌تر است.. "از بیانیه آفای میر حسین موسوی که در ادامه "با تاکید بر حق نسل جدید به تجدید نظر درشالوده قانون اساسی هم چون نسل سال ۵۷. "حق آن‌ها می‌داند که دست به "تجدیدنظرهای اساسی بزنند. جهت حفظ امنیت عمومی و پیشگیری از خشونت خواستار تغییر نظم موجود یا تدوین میثاقی اساساً تازه شوند؛ میثاقی که پیش‌نویس آن از سوی نمایندگان منتخب مردم، از هر قومیتی و با هر گرایش سیاسی و عقیدتی تهیه شود و در یک همه‌پرسی آزاد به تأیید ملت برسد. "
ایشان خواهان مشارکت تمام نیرو‌ها، شخصیت‌های آزادی‌خواه، مدافع استقلال و یکپارچگی سرزمینی، خشونت‌پرهیز و توسعه‌گرادر این جنبش همگانی می‌باشند.
در این چند روزپیرامون این بیانیه شجاعانه وبه نوعی ساختار شکن بسیار گفته و نوشته شده. آنچه از نظر من مهم است! حرکت ایشان از مسیر منافع مردم، روح مشارکت طلبی، عدم خود محوری، اعتقاد به نیرو و اقتدار ملت و عنصر نو آوریست. همان عنصر تعین کننده که آقای موسوی را قدم به قدم بسوی نو شدن که لازمه آن نگاه انتقادی برگذشته وفاصله گرفتن عملی از عنصر باز دارنده قدیمی است می‌کشاند. ایشان را همگام با نیاز زمانه ونسل جدید به جستجوی طفل گمشده‌ای بنام شادی و پذیرفتن شعار زن، زندگی، آزادی وا می‌دارد.
برای من که پیوسته در راستای وصل کردن، نزدیک نمودن احزاب، جریان‌ها وافراد از طریق یافتن وجوه مشترک در امر مبارزه با جمهوری اسلامی واستبداد حاکم بوده‌ام. (برعکس کسانی که آگاهانه تلاش می‌کنند. پیام این بیانیه را که خواهان مشارکت تمام نیرو‌های داخل وخارج در امر مبارزه بوده وامر رهبری را بر عهده آینده نهاده است. لوث نموده و نقش نیروی بسیار موثر خارج از کشور وافراد مطرح وتاثیر گذار آن را نا دیده بگیرند. یا افرادی که ذره بین بدست گرفته بجای دیدن ده‌ها عنصر مثبت و پروسه حرکت نقادانه و هر دم نو شونده آقای موسوی که یاری رسان جنبش انقلابی پیش روست. روی نکاتی که برخی مبتنی بر پیشداوری و برخی برداشت‌های شخصی که نوعی بدبینی و نگاه از بالا در آن موج میزند زوم کرده و این حرکت مثبت در جهت یک اتحاد فراگیر را نادیده می‌گیرند.) اعتقاد دارم! بایستی از روح حاکم بر این بیانیه که پای بندی به منافع مردم، پای بندی به حقیقت را فراتر از اعتقاد قبلی خود دانسته و خواهان مشارکت تمام نیرو‌ها برای مبارزه مشترک گردیده است! استقبال کرد. باید تلاش نمود با تکیه بر عناصر مثبت این بیانیه! راه‌های هر چه بیشتری برای شکل دادن به اتحادی گسترده بین آحاد ملت چه در خارج وچه در داخل یافت.
طفل گمشده شادی را به خانه‌اش که یک سوی آن خلیج فارس و دیگر سویش خزر می‌باشد بازگرداند. در روز بازگشت ظفرمندانه او در چهار سوی ایران زمین دست در دست هم پای بر زمین کوبید و شادی کرد. من به چنین روزی ایمان دارم. می‌دانم که سرانجام "باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید."

ابوالفضل محققی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر