۱۴۰۲ مهر ۹, یکشنبه

 زنی که سپهرش به فراخنای ایران است، ابوالفضل محققی


آزادگی و آزاد زیستن انسان چیزی جز تلاش او برای آزادی یک ملت و در ابعادی گسترده حهان انسانی نیست! تلاش برای درهم شکستن زنجیر استبداداست و برکشیدن نام تحقیر شده ملت خود براوج.

برخاستن، قامت افراشتن ونشان دادن توانائی های یک ملت است، زمانی که دست در دست هم آزادی را فریاد می زنند و بی هراس در چشمان سرکوبگران می نگرند به هراسشان می افکنند. صفوفشان را درهم می ریزند. مهرجاودانگی و جاودانه شدن خود را بردرفش آزادی نقش می زنند.

د رفشی افراشته شده در ضمیریک ملت . بیادگارمانده ازمردان و زنان مبارزهرسرزمین.
.
چه شگفت انگیزسرزمینی است! ایران زمین که مهرش و عشق به آزادیش چنان با جان عجین گردیده که استبدادحاکم شده برآن هرگز قادر نیست طولانی مدت دوام بیاورد ودر هراس از خروش و بر آمد مردم نباشد.

چرا که پیوسته دلاور مردان و دلاور زنانی بودند که با دلاوری وپایداری خود بر خواست عدالت و آزادی از حرمت وکرامت انسان برای یک زندگی آزاد و شکوهمند در سایه یک همبستگی ملی در فضائی دموکراتیک وانسانی دفاع کرده وحماسه آفریده اند و سرمشق شدند.

حماسه آفرینانی که از میان مردم عادی برخاستند ،در برابر ظلم حاکمان قد علم کرده و عقوبت سخت چنین سرکشی و آزاد سری رابه بهای رنجی گران تحمل کردند.نام خود به آزادگی بر کشیدند و در قلب مردم جای گرفتند. این رمزپایداری تاریخی یک ملت در سایه قهرمانان ملی خویش است .تاریخ این سرزمین هرگز خالی از نام این مبارزان راه آزادی نبوده است.


رمز عبور غرور انگیز یک ملت است در گذرازگذرگاه هائ سخت و تاریکی که حکومت های مستبد بر سر راه ملت ها می نهند! تا مانع از رسیدن آن ها به دشت سرسبزآزادی که پایان حکومت تاریکی و مرگ تمامی حکومت های استبدادی است، گردند.


" ماکسیم گورکی" افسانه ای دارد بنام" قلب فروزان دانکو"جوان آزاده ای که برای نجات قوم خود از تاریکی جنگل قلب خود را از سینه بیرون می کشد بر سر دست می گیرد. قلبی فروزان وآتشین که می سوزد وراه عبور بسمت چمنزاران را روشن می کند .سرانجام به بهای جان و سوزاندن قلب عاشق خود مردمان سرزمینش قدم به روشنائی می نهند .


سرزمین محبوب من نیز هرگز خالی از این قهرمانان نبوده است.قهرمانانی که در هر دوره قلب عاشق خویش بر سردست گرفته با تاریکی حاصل از حکومت تاریک اندیشان به مبارزه برخاسته اند ! تا تاریخ آزادی خواهی و عشق این ملت به آزادی را رقم زنند.


امروز زنان آزاده این سرزمین هستند که پیشاپیش مردان با شهامتی ستودنی حرکت می کنند .بی مهابا در مقابل گاو طوفان می ایستند تسمه از گرده او می کشند.مرگ بر دیکتاتور را فریاد می زنند.


امروز دلاورزنی مبارزبرخاسته از درون توده عادی مردم ،با چهره آرام ،مصمم ، وبی هراس از جانیان حاکم !درمصافی نابرابر فریاد مرگ بر خامنه ای سر داده است .زنی که مهرش بر دل هر انسان خواهان عدات و آزادی می نشیند و نیرو می بخشد. زنی که از زندان به بیمارستانش برده اند و در انتظار عمل قلب دردمند خویش است .توسط برادری که پا بپای او جنگیده ،شکنجه شده زندان کشیده !پیغام می دهد"مرا ترسی از حکومت فاسد نیست !حکومتی که ریشه هایش فاسد گردیده وباید کنده شود." حکومتی سرتا پا فاسد! زنی که در در اوج بیماری مرگ بر دیکتاتوررا فریاد می زند و از برادر می خواهد که پیام اورا به ملتی که دیر گاهست در مبارزه با حکومت اسلامی است برساند.


چه غرور انگیز و زیباست تصویر یک خانواده صف کشیده در برابر بیمارستانی که آزاده زنی ،بنام فاطمه سپهری از داخل آن پیام آزادی می دهد وبرادر پیام رسان اوبا شهامتی که نیرو می دهد و به پیروزیت امیدوار می کند پیام اورا باز گوئی می کند .


چنین ملتی را!چنین زنان ومردان آزاده ای را نمی توان در هم شکست ،نمی توان در بند کشید !نمی توان کشت! چرا که آنها منادی کلامی هستند که هزاران جان عاشق ،هزاران جوان برای طنین انداز شدن آن جان باختند.

روح هزاران کشته شده راه آزادی بر فراز این سرزمین در حرکت است .نیرو می بخشد.


ما وام دار این روح های نگران وعزیزی هستیم که جان بر سر پیمان نهادند ،تا از شرف و آزادگی ما در برابر هیولا های مسلط گشته بر این سرزمین دفاع کنند.وام دار شکوه و عظمت زنی بی ادعا که با دست های دستبد شده بر تخت بیمارستانی.همگان را بمبارزه فرا می خواند .بر شعار "زن،زندگی ،آزادی "اعتبار بیشتر می دهد .زنی که سپهرش به فراخنای جهان است و عظمت انسان.


زنی که که بار امانت می کشد وبرسر ایمان خود که همانا آزادی و آزادگی انسان می لرزد .


سپهر این سرزمین دیرمان هرگز از سپهر داران الهام بخش ! از زنی مبارزساده اما با شکوه چون فاطمه سپهری ها خالی مباد .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر