۱۴۰۴ فروردین ۱۳, چهارشنبه

 سخنی با جناب شیدان وثیق در مورد اپوزیسیون

عبدالحمید وحیدی
دوست گرامی، همانطور که ملاحظه فرموده اید، طی این سالها که شما مطالب خود را برای من ارسال داشته اید بدون استثناء آنها را به رغم مخالفت با محتوی غیرعملی آنها در عالم واقع در دگرباوران منتشرکرده ام و هرگز نقدی برآنها وارد نکردهام، زیرا من پیرو مکتب  ولتر هستم که می گوید: جانم را فدا می کنم تا تو حرفت را بزنی، هرچند که با آن مخالف باشم! 

من شدیدآ به آرزوی شما و یاران پراکنده اطرافتان که خواهان یک  جمهوری دموکرات و لائیک برای ایران ،همانگونه که در فرانسه  ایی که هم شما و هم من درآن زندگی  می کنیم، ارج می گذارم. اما این پرسش پیش می آید که چه تفاوتی میان یک جمهورخواه دموکرات لائیک فرانسوی و یک پادشاهی خواه دموکرات لائیک نروژی می یابید.آیا دموکراتیک بودن یکی از آنها به دیگری ، در عمل رجحان دارد؟  مگر نه اینست هر دو نظام بر اصل جمهوریت استوار شده اند؟

چندی پیش دوست ارجمند، جناب ایجادی مقاله ای تحت عنوان جمهوریت چیست؟ نگاشتند که من تنها به چند سطر اول آن رجوع میکنم و مصرانه تقاضا دارم که دوستان این مطلب بسیار مهم ایشان را بخوانند:

در میان ایرانیان در عرصه سیاسی اختلاف حاد به گرد شکل حکومتی، جمهوری یا سلطنت، دور می‌زند. موضع گیری‌های حاد که گاه همراه با ناسزاگوئی و هیجان تند همراه است. ما نیازمند اندیشه گری بیشتری هستیم. در جامعه شناسی سیاسی و در فلسفه سیاسی یک مبحث اساسی وجود دارد که همان «جمهوریت» است. روشن است که شرایط سیاسی ایران و وجود توتالیتاریسم اسلامی شیعی، می‌طلبد که پس از سقوط رژیم در روند سیاسی و انتخاباتی، فرم و شکل جمهوری یا سلطنت روشن گردد. ولی در لحظه کنونی چالش پایه‌ای در باره محتوا و مضمون و ساختار حکومت و قدرت سیاسی است. آیا قدرت آینده باید متکی بر جمهوریت باشد یا نه؟ پس جمهوریت چیست؟>>>>

 https://degarbavaran.blogspot.com/2025/03/blog-post_25.html#more

دوست گرامی در اینجا نظرشما را به این دو ویدو از میان هزاران ویدوهای دیگررجوع می دهم.

کدام بخش ازاپوزیسیون ایران مورد حمایت اسرائیل می باشد؟

معنی و مفهوم آن غیر از اینست که سرنوشت آینده ایران در پشت درهای بسته تصمیم گیران اسرائیل بسته خواهد شد؟ آیا نیروهای پراکنده جمهوریخواهان دموکرات لائیک که سن اکثریت آنها امروز بالای هفتاد سال است می توانند نقشی در این معادله بازی نمایند؟ در اینجا مقصود من موافقت یا مخالفت با اسرائیل نیست، زیرا در آن کشور نیروهای مترقی و خوش فکر و دموکرات فراوان وجود دارد که برای فرهنگ و دموکراسی ارج زیاد قائل هستند و عضو حزب لیکود و هوادار نتانیاهو نمی باشند.

از دیدگاه من جمهوری خواهان دموکرات و لائیک در این آخر عمری می توانند یک کار مفید انجام دهند و مقوله جمهوریت خواهی را جدی بگیرند و آنرا تبیین کنند، زیرا واژه مشروطه خواهی برای برخی حتی پادشاهی خواهان حسّاسیّت برانگیزاست تا چه رسد به سلطنت طلبان. امروز هم شما وهم من و بسیاری دیگر، با شناختی که از فرصت طلبی در هر رنگ و لباسی سراغ داریم فرصت طلبان خواهند توانست  همان آش و همان کاسه را براه بیندازند.بنابراین شعار جمهوریت خواهی در برابر جمهوری خواهی می تواند درمان درد باشد و دیگر پراکندگی در میان جمهوریت خواه دیگراهمیت چندانی ندارد. امروز هم چپ و هم راست فرانسه می گوید: من یک رپبلیکن هستم!

توجه شما را به این گردهمایی که در شهر پاریس برپا شد جلب می کنم:

شما در میان جماعت آقای جلال ایجادی راهم ملاحظه می کنید. حال این شخص تحت چه لوایی در این جمع حضور یافته است:

جمهوری خواه، سلطنت طلب، مدافع اسرائیل؟ خیر؟ ایشان بعنوان یک رپوبلیکن    Republicain در جمعی که همه شعار مخالفت با جمهوری اسلامی می دهند حضور یافته است. قطعآ اگر منهم در آن زمان  در پاریس می بودم در آن گردهمایی بعنوان یک جمهوریت خواه شرکت می کردم.

 کسانی می گویند که خامنه ای تنها یک بار درعمرش حرف درست زده است و آن اینست که : باید به حال ملتی گریست که روزی من بعنوان رهبرش باشم!  

من می گویم به حال ملتی باید گریست که روشنفکران آن پس از بیش از چهاردهه زیستن در کشورهای دموکراتیک هنوز به مفهموم جمهوریت پی نبرده اند و هنوز نهاد پادشاه را عین استبداد میداند و جمهوری را عین نظام مردمی، البته همین امر در مورد پادشاهی خواهان نیز بهمان شدت رواج دارد. 

پس بر خلاف ارزیابی آن خوش باوران در مورد خامنه ای، می گویم که حتی همان حرفش پوچ و با هیچ واقعیتی سنخیّت ندارد. 

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر