جناب شاهزاده! لطفا وکالت این جانب را نیز بپذیرید!؛
ف.م.سخن
هر روز در عالم سیاست ایران موضوعاتی مطرح می شود که باعث تعجب می گردد، ولی من هم مثل خیلی از هموطنان دارم کم کم به این اعجابات عادت می کنم! دیدم شاهزاده رضا پهلوی در گفت و گوی شان با تلویزیون «من و تو»، به نوعی خواستار دادن وکالت مردم به خودشان شده اند تا نمی دانم چه تغییری در نحوه ی مبارزات شان به وجود بیاورند.
من فرهاد مشرق زمینی، با اسم نویسندگی ف. م. سخن به ایشان وکالت می دهم که رهبری و مدیریت حرکت های اعتراضی اینجانب را تا زمان سرنگونی حکومت نکبت و بعد از آن بر عهده داشته باشند و البته نکاتی هم هست که خدمت شان معروض می دارم:
۱- من سلطنت طلب یا پادشاهی خواه نبوده و نیستم و نخواهم بود ولی امروز در وضعیتی گرفتار شده ایم که اول از همه ساقط شدن حکومت نکبت برای ما از اولویت برخوردار است و بعد از آن هم، در دوران تثبیت و آرام سازی جامعه، اگر ضرورت ایجاب کند -که خواهد کرد- در صورت لزوم، ایشان بر تخت پادشاهی نیز بنشیند، و من پادشاهی ایشان را هم تمام و کمال خواهم پذیرفت چون خواهان ایرانی هستم که بعد از سرنگونی حکومت نکبت به آرامش برسد حتی با نظام پادشاهی.
۲- من آن چه را که شاهزاده در بیانات خود به عنوان خطوط قرمز مطرح کرده اند -هر چند خیلی قاطع و صریح و روشن نبوده است- کاملا قبول دارم و وکالت ام را بر اساس این خطوط قرمز خدمت ایشان تقدیم می کنم که برای یادآوری، آن ها را یک بار دیگر بیان می کنم:
-به زباله دان تاریخ سپردن حکومت نکبت از صدر تا ذیل و از تمامیت خواه تا اصلاح طلب و از یک درصدی تا ۹۹ درصدی.
-تمامیت ارضی ایران بدون اما و اگر و مذاکره و غیره. درست مثل مذاکره «نکردن» بر سر نام خلیج فارس، جزایر ایران و امثال این ها.
-کنار گذاشتن سازمان مجاهدین خلق ایران به شکلی که هست -و تغییر پذیر هم نیست- از دایره ی نزدیکی و اتحاد و ائتلاف و غیره..
-کنار گذاشتن کسانی که اگر چه ابله و جوجه ی سیاسی هستند ولی با اغراض و اهداف خاص، دنبال نفوذ در رهبری نظام آینده اند.
من البته یک نویسنده معمولی با برد چند صد خواننده هستم لذا نه جزو سلبریتی ها و مشاهیر هستم نه انتظار خاصی از حکومت آینده دارم. فقط امیدوارم تا زمانی که زنده هستم سرنگونی این حکومت و شخص سدعلی را ببینم.
اعتقاد دارم که شخص شاهزاده، بدون اصرار به پیوستن دیگران به ایشان یا ایشان به دیگران، باید کار خود را انجام دهند و هر کس خواست و مایل بود با ایشان همراه شود، همراه شود، هر کس هم نخواست،،، به راه خود برود، چنان که تاکنون به راه خود رفته است.
ولی وکالتی که به شاهزاده می دهم، وکالت لفظی و بدون عمل نیست بلکه حاضر هستم در همین سن و سال و با انواع و اقسام بیماری ها، خود را آماده کنم تا اگر ضرورت افتد و نیاز به حضور در ایران باشد، به هر طریق شده خود را به ایران برسانم و کاری که از دست ام بر آید را عملا نه لفظا و نوشتاری انجام دهم.
امروز اگر چه حرکت های اعتراضی مردم فروکش کرده، ولی بر اساس سوابق و تجارب، به زودی آتش زیر خاکستر دوباره و با شدت بیشتر زبانه خواهد کشید و باید ببینیم این بار شاهزاده با این امکان که برای مردم و ایشان به وجود خواهد آمد چه خواهند کرد.
تمام این ها منوط است به این که وکیل من، مثل آن چه تا به امروز عمل کرده، عمل نکند و جدی باشد و عملا در جهت سرنگونی نظام نکبت گام بردارد نه این که مثلا تبریک سال نوی میلادی آن هم بدون سر و ته توییت کند.
این را هم دوستانه خدمت ایشان عرض می کنم که بیاناتی شبیه به این که وقتی حکومت سرنگون شد من دیگر کاری با سیاست نخواهم داشت، شایسته ی ایشان نیست و موجب هیچ دلگرمی برای موکلین ایشان نخواهد شد.
همان طور که بارها گفته ام، این ها تبویب و سر فصل مطالب بسیاری ست که اگر شاهزاده در مورد وکیل و وکالت جدی باشند، می توان به شکل جدی و برنامه ریزی شده در باره شان گفت و گو کرد.
به هر حال در طول زندگی سیاسی ام به کسی وکالت نداده بودم، و به عبارتی با کسی «بیعت» نکرده بودم که این کار را هم اگر چه فردی و در سطح نویسندگی خودم است انجام می دهم به این امید که شاهزاده از راه های رفته و نرفته و بن بست های گذشته تجربیاتی به دست آورده باشند که موجب عدم اختیار راه های مشابه شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر