رضاخان هم با وکالت گرفتن رضاشاه شد! فرید انصاری دزفولی
تالیران سیاستمدار فرانسوی در مورد بازگشت اشراف فرارى که خواهانِ امتیازات قبل از انقلاب بودند گفته بود:
«آنها نه فقط چیزى نیاموختهاند بلکه همه چیز را نیز فراموش کردهاند!»...
بیاییم از دید خوشبینانه به کارزار به " من وکالت دهید" برخورد کنیم. شاید رضا پهلوی واقعا وکالت میخواهد تا کاری در سطح جهانی برای نجات مردم ایران انجام دهد.
باز فرض کنیم واقعآ ایشان به ۳۰ میلیون وکالت نیاز دارد تا برود آفریقا شاخ فیل آفریقا را بشکند تا اینکه جمهوری اسلامی سرنگون شود و ملت ایران به آزادی برسد.
خب اگر با شکستن شاخ فیل آفریقا جمهوری اسلامی سرنگون میشود و دمکراسی در ایران بوجود میآید. چرا این منجی بزرگوار و پهلوان محترم ما الان نمیره آفریقا و شاخ فیل را بشکند تا مردم از اسارت فاشیستهای حاکم رها شوند.
برای چنین کار زیبنده و انسانی اساسأ چرا منتظر وکالت مانده است. برای انجام کار خداپسندانه و انسانی و خیرخواهانه چه فرقی در عدد وکالت دارد که حالا ۳۰۰ هزار نفر وکالت بدهند یا ۳۰ میلیون نفر وکالت بدهند یا اصلا هیچ کس وکالت ندهد. اگر کسی بتواند شاخ فیل آفریقا را بشکند تا مردم از اسارت رها شوند اگر نکند یا دروغگو و شارلاتان است و از خود میخواهد " ابر مرد خیالی" بسازد. یا دنبال بهانهای میگردد تا بی عملی و ناچیزی خود را پنهان نماید.
مثل این است که من بگویم اول افراد دارای معلولیت در ایران و اروپا و آمریکا و استرالیا و آفریقا و آسیا به من وکالت بدهند تا من در رسانههای تصویری و صوتی حاضر شوم که از حقوق آنان دفاع کنم.
اگر جنین حرفی زدم به معنای ناتوانی و تفکر ناسالم من در دفاع از حقوق افراد دارای معلولیت است و لاغیر. یا قصد دارم با وکالت گرفتن از خود " ابر مردی خیالی" در اذهان عمومی مردم بسازم و برای خود اعتباری کسب کنم.
تازه هیچ شخصی بعنوان اپوزیسیون حق ندارد با هیچ دولتی از جانب ملت ایران وارد مذاکره شود. اپوزیسیون تنها باید صدای مردم باشد و برای این کار هیچ نیازی به وکالت نیست. وگرنه " مذاکره" در خوشبینانه ترین حالت یعنی اطمینان دادن و تعهد دادن به بیگانگان که وقتی به قدرت رسید حافظ منافع آنان میباشد. همان کاری که رضا شاه و محمد رضا شاه انجام دادند. علاوه بر این معلوم نیست این وکالت چه زمانی منقضی میشود. اگر رضا پهلوی قرار است تا سقوط جمهوری فاشیستی اعدامی وکالت داشته باشد، چطور میتواند به تعهداتش به دول بیگانه عمل نماید؟ مگر اینکه پس از سقوط نوکران اجانب در بوق و کرنای به دمند و بگویند که رضا پهلوی برای عمل به تعهدات " مردم" به سایر کشورها باید بصورت موقت زمام امور را در دست بگیرد. دیکتاتور یک شبه دیکتاتور نمیشود بلکه به مرور ساخته میشود.
مخلص کلام، کسی که میخواهد بالای پشت بام قدرت برود از طریق نردبان وکالت گرفتن به راحتی میتواند بالا برود و هرگز هم پایین نمیآید. نمونه قدیمی آن رضا شاه بود و نمونه جدیدش سید علی خامنهای است که مجلس خبرگان با وکالت دادن از او ولی مطلقه فقیه قاتلی ساختند.
ما ایرانیان هم که خوب بلدیم شتر را پشت بام ببریم. اما هرگز نتوانستهایم آنرا پایین بیاوریم تا شتر خانه را بر سرمان خراب کرده است.
رضا شاه مجلس را که نهاد مردمسالاری بود، طویله نامید. با خریدن اکثر نمایندگان و تقلب مجلس را مبدل به ماشین امضاء برای حفظ قدرت خود کرد. او از طریق وکالت گرفتن از وکلای مجلس و توطئه سید محمد تدین نایب رییس مجلس پنجم و از حامیان رضاخان در ۹ آبان ۱۳۰۴ خورشیدی، با ارائه ماده واحده و رای گیری از وکلای دائم العمر خریده شده توسط رضا خان، رضا خان مبدل به رضا شاه شد و به بالای پشت بام قدرت رفت و وقتی بر خر مراد تکیه زد چیزی که برایش مهم نبود کشتن مخالفان و غارت کردن اموال کشور. مردم ناراضی از رضا شاه هر چه زور زدند و هر کاری کردند نتوانستند او را از پشت بام قدرت به پایین بکشند.
با تاسی از سخن تالیران باید بگویم برخی از ایرانیان «نه فقط چیزى از تاریخ نیاموختهاند بلکه همه چیز را نیز کاملا فراموش کردهاند!»
منطق به من میگوید، رضا پهلوی در دام جمهوری اسلامی یا لابیهای نزدیک به جمهوری اسلامی افتاده است و با معرکه وکالت، کودتایی بر علیه خیزش انقلابی مردم و جنبش زن زندگی آزادی راه انداخته است تا جنبش بخوابد و جمهوری فاشیستی اعدامی از مهلکه نجات یابد.
خداوند ایران و ایرانیان را از دست وکالت بگیرها و وکالت دهندگان عاقبت به خیر کند. انشالله
فرید انصاری دزفولی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر