۱۳۹۶ آذر ۲, پنجشنبه

ه

هشدار به مدعیان جانشینی امام زمان و خلافت اسلامی 



حمید رضا قضاوی
عدم توجه رهبران مذهبی حکومت به افزایش بحرانهای اجتماعی و فقر و ویرانی کشور ریشه در اختلالات شخصیتی و روحی روانی دارد. این مقاله به واکاوی علل بحرانهای اجتماعی (بخش اول) و علل رفتارهای نابهنجار و جنایات سران نظام (بخش دوم) میپردازد.

بخش اول: افزایش بحرانهای اجتماعی بالاخص خودکشی

صحنه اندوهبار مکالمه خداحافظی دو دختر بیگناه قبل از مرگ, در اصفهان، نشان از عمق فاجعه ایست که در سایه بختک حکومت ولایت وقیه امام زمان بر مردم، خصوصا جوانان بی پناه کشور تحمیل شده است. بآغوش کشیدن مرگ با شادی بمعنای ناامیدی مطلق از زندگی، و امید یافتن گشایشی در جهان ناشناخته دیگرست.
کلامشان نشان از اضطراب و افسردگی پنهانیست در پشت شادی و خنده های معصومانه، نگران از سفری طولانی و ترک بی بازگشت عزیزانشان. شرایط زندگی چنان وخیم ست که چشم بر دنیا بسته و عزم جزم بر ترک ان گرفته اند.
چنین شرایطیست که ایران را در رتبه سوم جهانی خودکشی کلی و زنان بعد از چین و هند قرار داده است، درحقیقت در مقایسه با جمعیت چندین برابری این دو کشور، ایران در رتبه اول جهان ست. براساس امارهای دولتی ۱۳۹۰، خودكشي سومين عامل مرگ نوجوانان و هفتمين دليل از دست رفتن جوانان کشور میباشد.

نکته مهم، عدم وجود یک مرکز متمرکز بررسی و هماهنگ کننده بحرانهای اجتماعی در کشور میباشد. آمارهای متفاوت و ضد و نقیض توسط دستگاههای مختلف دولتی بر عمق فاجعه میافزاید. گزارش وزارت بهداشت ۱۳۸۲ حداقل ۳۱ خودکشی در روز، میانگین سنی ۲۹ سال، و آمار پزشکی قانونی روزانه ۱۸ خودکشی، منجر بمرگ را در کشور اعلام میکند، که اکثرا بشکل سقوط از ارتفاع و خودسوزی ست.

متاسفانه هیچ تحقیق و پژوهش متمرکز و جامع علمی در شناسایی آسیبهای اجتماعی بالاخص خودکشی انجام نشده است. عدم ارایه آمار، آمارهای مقطعی کوتاه مدت و یا ارایه ارقام گزینشی غیرواقعی توسط واحدهای حراست سازمانها و وزارت اطلاعات که فقط بمنظور ارائه در سخنرانیها و مصاحبه های مسولین تهیه میشود یکی از سنتهای عوامفریبانه حکومت ست در مخفی کردن کاستیها و بی لیاقتی مسولین بیسواد حوزوی، بسیجی و سپاهی که با مدارک جعلی بعنوان اعضای هیات علمی دانشگاهها، بجای حل مشکل، سعی در حذف صورت مسألهمینمایند.
نظارت شدید و محرمانه بودن ارائه هرگونه آمار به مطبوعات خصوصا در دو دهه اخیر، تغییر اعداد و ارقام توسط واحدهای حراست سازمانها و وزارتخانها، اعتبار آمارهای ارائه شده را زیرسوال برده است. متاسفانه چنین وضعیتی در زمینه آسیبهای اجتماعی باعث عواقب وخیم غیوقابل جبران میشود چراکه فهم و شناخت عمق بحران و بررسی کارشناسانه علل زمینه ای، برنامه ریزی و ارایه راهکارهای پیشگیری و درمان فقط با داشتن امار دقیق و مستند امکانپذیرست.

رشد قابل توجه خودکشی خصوصا در سنین نوجوانی نشان از نادیده گرفتن ویژگیها و نیازهای روانشناختی این دوره حساس و بحرانیست. شایعترین انگیزه ها شامل مشکلات اقتصادی، اضطراب و افسردگی و اعتیاد ست که بدنبال عوامل قابل پیشگیری مختلفی ایجاد میشود، احساس بی پناهی و ناامنی ازجمله تحت کنترل بودن توسط بسیجیان محل (۱)، عدم توانایی در ابراز تمایلات و مشکلات بدلیل بی اعتمادی به دوستان، اطرافیان و مربیان، ترس و اضطراب از علنی شدن دوستی با جنس مخالف و مجازاتهای حکومتی خصوصا در هتک حرمت خانواده، خشونت،های خیابانی و اعدامهای علنی در معابر عمومی، تنش و اختلافات خانوادگی ناشی از بیکاری و مشکلات عدیده و لاینحل مالی، عدم امکان ازدواج ناشی از فقر و ناتوانی در تهیه جهیزیه، هزینه های سرسام آور ازدواج و مخارج زندگی مشترک منجر به سرکوب تمایلات جنسی، نداشتن تفریح و سرگرمی هماهنگ با جنسیت و دوره سنی، مشاهده تبعیض و بیعدالتی

صدمه به خویشتن و مرگ بعنوان آخرین گزینه در لحظات بحرانی زندگی در شرایط ناتوانایی در تحمل ناکامی و درماندگی، و بدنبل احساس تنهایی و عدم دلبستگی امن، و از دست دادن انگیزههای حیاتی و امیدواری، اتفاق میافتد. چرا که امید بزندگی سبب تحمل راحتتر سختیها و مشکلاتست و مهمترین مانع خودکشی ست.
فشار، سختی ها، مشكلات شخصي دراز مدت و شکستهای دایمی با آسیب اعتماد به نفس و ایجاد افکار منفی، درنهایت باعث ناامیدی، افسردگی و تبدیل فرد به دشمن ارزش های شخصیتی خویش میشود. در مقایسه با افکار مثبت، نفوذ بسیار سریع افکار منفی به درون ذهن بعنوان ملکه ذهن در زندگی عامل تشدید افسردگي و ناامیدی و افزایش آسيب پذيری فرد به خودكشي میباشد.

متاسفانه، ایران در طول ۳۸ سال به یکی از پراسترس ترین کشورها برای همه گروههای سنی و جنسی تبدیل شده است، خصوصا زنان، نوجوانان و جوانان. بالطبع استرسهای فامیلی و اجتماعی به کودکان نیز سرایت میکند چنانچه براساس آمار سال ۱۳۹۴، فاطمه دانشور عضو شورای شهر تهران از خودکشی ۱۱۱ کودک در سالهای ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۳ خبر میدهد، ۵۹ پسر و ۵۲ دختر.

براي رهایی از این بحران, تعيين عوامل ايجاد كننده، فهم احساسات شخص، تغییرات رشدی و عوامل هورمونی اهمیت دارد.
تجویز دارو و توصیه برگزاری جلسات رواندرمانی  توسط روانپزشکان شاید بتواند بشکل موقت مانع از بحران شود ولی آتش همچنان زیر خاکسترست.
توصیه به مشاوره خصوصا برای افرادی که در فقر و اعتیاد بسر میبرند اقدام مثبتی ست ولی بتنهایی نمیتواند تبدیل به راهکار دایمی شود.
تاسف مضاعف بی اهمیتی بحرانهای اجتماعی خصوصا خودکشی در کشور توسط مسولین و رهبران حکومتست که بجای چارهاندیشی در خصوص پیشگیری از وقوع خودکشی و رفع عوامل زمینه ساز بیماریهای روحی روانی منجر بآن که همان فقر و اعتیاد و بیکاری ناشی از ۳۸ سال حکومت فساد اسلامی ست، مثل همیشه انگشت اتهام به توطئه استکبار جهانی و دشمنان اسلام و مسلمین، فیلمها و بازیهای کامپیوتری (نهنگ آبی -۲) نشانه میرود.

پیشگیری و درمان خودکشی فقط با ازبین بردن عوامل زمینه ساز امکان پذیرست که نیاز به بررسی فرهنگی و جغرافیایی دارد. در یک کلام، تنها اقدام مؤثر در پیشگیری از خودکشی، فقرزدایی، اشتغال و احترام به آزادیهای فردی و اجتماعی و نیازهای مردم براساس سن و جنسیت انهاست. این مقوله در کشوری که جزء ۵ کشور اول دنیا از جهت شاخص بدبختی و فلاکت ست، رتبه دوم جهانی اعدام بعد از چین، رتبه ششم جهانی در تعداد زندانی و رتبه ۱۳ جهانی در فساد مالی و اداری را یدک میکشد و براساس امار دولتی بیش از ۵۰٪ زیر خط فقر و بیش از ۱۰ میلیون نفر در فقر مطلق، و شاخصهای مالی و اشتغال لحظه بلحظه درحال سقوط میباشد، عملا غیرممکن بوده که نشان از عدم عزم حکومت در حل مشکلاتست و رضایت از سیاه روزی بیشتر کشور.

در حال حاضر در ایران هیچ اقدامی برای شناسایی افراد مستعد و آسیب پذیر به خودکشی و پیشگیری انجام نمیشود (تست ساده غربالگری خودکشی-۳) و تنها سعی در درمان افراد با سابقه قبلی از طریق مشاورههای خانوادگی و روانشناسی ست، متاسفانه بشکل ناقص، بی هدف و غیرمتمرکز در مراکز خدمات مشاورهای سازمان بهزیستی، حوزه های علمیه، وزارت بهداشت، و مراکز درمانی خصوصی. مراکز مشاوره ای که در اکثر موارد با استفاده از مبلغین حوزه های علمیه بشکل غیر علمی و دور از استانداردهای جهانی اداره میشود.

عامل اصلی سیاه روزی کشور دخالت غیر علمی، غیر اخلاقی، غیر شرعی و غیر قانونی حوزه های علمیه، فقیهان و طلبه های فاقذ علم و اخلاق در تمام امور کشوری و لشگریست، در جایگاه قاضی، بازپرس، شکنجه گر، فیلمساز، مجری، کارشناس امور خانواده، روانشناس، معلم اخلاق، مشاور تربیت کودکان، استاد اقتصاد و سیاست، صاحب نظر امور نظامی، و حتی دخالت در امور تخصصی فنی، پزشکی ….
فقیهان و حوزویان وافقند که آموزه هایشان در طول ۳۸ سال باعث گسترش خرافات و نابودی ارزشهای اخلاقی در جامعه، و تربیت شدگانشان عاملان دزدی و اختلاس، متجاوز به مال و ناموس مردم، و مشهور به فساد و جنایت بوده اند لذا براساس دستورات باصطلاح مذهبی خود، دخالتشان در تمام امور کشور و جامعه غیر شرعی و حرام ست.
معروفست نقل کلام حوزویان ملا شدن چه راحت، آدم شدن محال ست حقیقتیست نشان از واقف بودن به ارجحیت ارزشهای والای انسانی بر خرافات مذهبی تاجران دین.

کشور هر لحظه شاهد فاجعه و خبری وحشتناک ست. شرایط لحظه به لحظه وخیمتر و غیرقابل تحملتر میشود که نشان از بی اهمیتی زندگی و سرنوشت عوام برای رهبران دینی ست.، و مردم برای گذران موقت زندگی ناچار به فروش اعضای بدن، که همچون سایر معظلات کشور، حکومت نه تنها در فکر چاره ای نیست بلکه ظاهرا توسط یکی از مدیران ارشد وزارت اطلاعات در کمسیون بهداشت مجلس، شهریاری، مردم را به فروش بیشتر اعضای بدن تشویق کرده است (از عوارض اعتیاد -توضیح در بخش دوم).

یکی از مهمترین دلایل عادی شدن فساد و اختلاس سران، بی تفاوتی جامعه میباشد. مطمئنا میتوان پوداخت هزینه های چند ده میلیون پوندی از بیت المال در تولید نائبان آینده امام زمان، فرزندانی با نطفه کامل انگلیسی را بعنوان اولین فساد مالی شاخص نام برد که توسط بالاترین مقام کشور انجام شد. تنها دلیل هلاکت سریع سعید امامی توسط گروه عملیاتی سپاه (دکتر امیدوار رضایی رییس وقت بیمارستان لقمان، برادر محسن رضایی)، ممانعت از افشای بیشتر موضوع IVF نوادگان ولی فقیه در انگلستان و هزینه های نجومی پرداخت شده از بیت المال بود و نه جنایت قتلهای زنجیره ای.

امام زمانی که نائبش ساخت انگلیس باشد مطمئنا خود ساخته و پرداخته کاخ کرملین خواهد بود.

ادامه حیف و میل بیت المال در سکوت عوام بشکلهای متفاوت شامل کمکهای نجومی به گروههای تروریستی، حقوق ماهانه به ساکنان جنوب لبنان، سوریه و یمن، پرداخت هزینه های سنگین جنگ و بازسازی سوریه، ساخت و تجهیز کارخانه، مراکز تولیدی و بیمارستان در کشورهای خارجی از جمله افریقا و امریکای لاتین …. برای عوامفریبی و تبلیغ خرافه ای بنام ولایت و ارائه خدمات درمانی مطمئن و مخفی به ماموران اطلاعات و سپاه و مبلقین مذهبی شاغل در خارج از کشورست.

بی اهمیتی عوام برای رهبران کشور چنان مشهودست که در وانفسای خودکشی، و نیز فوت شمار زیادی از هموطنان عزیز کرد و ویرانی شهرها و روستاهای غربی کشور بدنبال زلزله، تنها موضوع مهم نگران کننده فقیهان افزایش بودجه خواهران همیشه در سنگر زینب در شهر قوم لوط، قم، میباشد، خواستگاه متجاوزینی چون شیخ سعید طوسی که خود قربانی دیگر تربیت شدگان این شهرند.
مدعییان دیکر نیابت امام زمان بجای حمایت از عوام فقیر، مالباختگان و زلزله زدگان، سعی در رد اصل و نسب هندی خود با تحریف چاپ جدید کتاب مرحوم پسندیده هندی و تمسک به جوانان بسیجی باصطلاح تاریخ پژوه جهت ساختن اجداد ایرانی نموده است. نکته مضحک، عدم هماهنگی این باصطلاح تاریخ پژوهان با یکدیگر و اعلام شهرها و کشورهای مختلفی چون نیشابور، همدان، خراسان، زنجان، عراق، بعنوان زادگاه جد پدری ست! (۴)

تلاش بیهوده ایست، سوای از نژاد و قومیت، هندی، ایرانی، عراقی، نطفه انگلیسی، رفتار ۳۸ ساله ملبسین این خرقه چیزی جز رسوایی، بی آبرویی و ننگ ابدی نداشته است. جامه ایست نشان از اکثریتی بیسواد، شیاد، تن پرور، فاسد، دروغکو، منافق و جنایتکار که روزیشان خوردن مال حرام و دزدی بیت المال ست و تفریحشان قتل و جنایت.

هدف خالقان این جماعت سوء استفاده از جهل و نادانی مردم ست چنانچه سر دنیس رایت، دیپلماتانگلیس در ایران (کتاب خاطرات سر دنیس رایت انگلیسیها در میان ایرانیان) میگوید: به علت احترامی که مردم , حاکمان, امرا و درباریان ایرانی به آخوندها خصوصا سیدها میگذاشتند و به علت جهل, خرافه پرستی و اعتقادی که مردم ایران به دعانویسی سیدها برای حل مشکل و رفع چشم زخم و درمان بیماری داشتند، انگلستان بسیاری از جاسوسان خود را به شکل سید هندی به ایران میفرستاد تا ضمن جاسوسی و سعی در نفوذ در بین مردم و حکومت، قبایل و عشایر را علیه حکومت مرکزی تحریک کنند تا حکوت ایران ضعیف شود و به فکر حرکت به سمت هندوستان و ضربه به مستعمره انگلستان نباشد. تحریک حکومت قاجار برای جنگ با روس ها از طریق سیدهای نفوذی و به بهانه جنگ با کفار و صدور فرمان جهاد و فشار به حکومت ایران برای جنگ با کافران و بعد شکست ایران و از دست دادن بسیاری از سرزمین های شمالی و حمایت انگلستان از تجزیه افغانستان از ایران در همین راستا بود.
ادامه در قسمت دوم


دکتر حمیدرضا قضاوی
واشنگتن دی سی
۵ شنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۶
Oct 16 / 2017


توضیحات:

۱. درکنار تفتیش اتومبیلها در خیابان، اولین و مهمترین وظیفه بسیجیان مساجد محل، کنترل کامل محله و تجسس در زندگی خصوصی مردم میباشد، اطلاع از تعداد افراد خانواده، وابستگیها، دوستان، ملاقاتهای روزنه به منازل،

۲. بازی نهنگ آبی: بازی اینترنتی ساخت ۲۰۱۳ روسیه، در ۵۰ مرحله از مخاطبان میخواهد روزانه چالش و تکلیفی را انجام، از آن عکسی فرستاده و وارد مرحله بعدی شوند. اولین مرحله کشیدن یک نهنگ آبی روی دست و آخرین آن خودکشی ست. با توجه به کشور سازنده بازی، حکومت هیچ ممنوعیتی در دسترسی به سایت مورد نظر قرار نداده است.

۳. غربالگری و شناسایی افراد مستعد و پیش بینی احتمال اقدام به خودکشی براحتی با انجام آزمایش خون ساده با شناسایی تغییرات ژن مسول کنترل هورمون استرس/ کورتیزول SKA2 امکانپذیرست. وظیفه این ژن کمک به پیشگیری افکار منفی و رفتارهای تکانشی ست. براساس تحقیقات دانشگاه جان هاپکینز امریکا، این ژن در افرادی که در آستانه خودکشی هستند بدرستی فعالیت نکرده و باعث اختلال ترشح هورمون استرس میشود. این تست ساده قادرست افراد با احتمال بالای خودکشی را با دقت ۹۰٪ و افراد با سابقه خودکشی قبلی را با دقت ۹۶٪ شناسایی نماید.

۴. دو نظر درباره تبار خمینی وجود دارد؛ اول، هندو زاده ای از تبار اعراب، دوم، هندوزاده ای از تبار سیک های هند (نظر بسیاری از جمله آقای مهدی شمشیری، محقق و تاریخدان معاصر).
مرحوم مرتضی پسندیده هندی برادر بزرگ او، نه پسوند هندی از فامیل خود حذف نمود و نه پسوند خمین بخود اضافه کرد، در مصاحبه سال ۱۳۶۵ بصراحت اعلام کرد که من مرتضی هندی سابق (تغییر نام به مرتضی پسندیده) باید بگویم که اجدادمان در هند بوده و پدربزرگم هندیست و بالاتر از پدربزرگ خود را نمیشناسم. ما فامیلی هندی را ثبت کردیم و بعدها چون فامیل هندی وابستگی به انگلیس را نشان میداد من و روح الله (خمینی) فامیلی خود را عوض کردیم. من فامیلی پسندیده را برای خود انتخاب کردم و روح الله فامیلی اش را به مصطفوی (منسوب به نام پدری مصطفی) تغییر داد اما برادرمان نورالدین فامیلی اش هندی ماند. همچنین در کتاب خاطرات خود (کتاب خاطرات آیت الله پسندیده, به کوشش محمد جواد مرادی نیا سال ۱۳۷۴, چاپ و صحافی موسسه انتشارات سوره, ناشر موسسه انتشارات حدیث) عنوان میکند جدشان احمد هندی (همکار کمپانی هند شرقی انگلستان) بین سالهای ۱۲۴۰ و ۱۲۵۰ بین کشمیر هند و عراق تردد داشته و بخاطر آشنایی با اهالی فرقاهان کمره شهرستان خمین (یوسفخان کمرهای) در عراق به ایران آمده و به خمین میرود.
از جمله فعالیتهای مصطفی هندی (پدر بنیانگذار اسلام ناب محمدی و عضو انجمن فراماسنری اخوّت)، باج گیری از مردم و خوانین و همکاری با راهزنان بشکل مال خری و نگهداری اموال مسروقه در ازای دریافت وجوه بالا بوده که سرانجام توسط خود راهزنان بقتل میرسد.
در چاپ جدید تحریف شده کتاب پسندیده، از دین شاه، سید بزرگ از سادات هند بعنوان جد نامبرده شده است (شاه را به معنای سید معرفی کرده اند!)
ایت اعلی مصباح، پژوهشگر اسلامی ساکن هند، جد خمینی را ججار از سیکهای هندی که پارچه سیاه بسر میبندند معرفی میکند.
روایت دیگریست از مقاله احمد رشیدی مطلق ۱۷ دی ۱۳۵۶ که احمد هندی ابتدا در پوشش یک درویش به گلپایگان، مدتی در بغداد و در بازگشت بایران بشکل سید معمم در خمین سکنی میگزیند. با توجه به تابعیت هندی خانواده، براساس قوانین انگلیس، پرچم انگلستان بر بام خانه آویزان بوده است.
ویکی پدیا و عمادالدین باقی اجداد خمینی را سید محمد از سادات نیشابور معرفی کرده که اواسط قرن ۱۱ ه.ق به هند مهاجرت نموده اند.
برخی سایتهای حکومتی تبارش را سید میرحامد حسین صفویه مینامند که در قرن ۷ ه.ق به کشمیر هند مهاجرت نموده است.
آخرین تلاش در این زمینه، مصاحبه شبکه آپارات با جوان بسیجی یکی از باصطلاح تاریخ پژوهانست که اجداد حمینی را صوفی و اهل همدان نامید.
در برنامه دیگری سال ۱۳۹۵ شبکه سوم سیما از امامزاده حمزه زنجان بعنوان جد نام برده شد.
مطمئنترین و مستندترین روایت مربوط ست به مرجع بزرگ تقلید شیعیان مرحوم آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی، اهل فن و استاد شجره نامه شناسی و نویسنده کتابی در معرفی سادات حقیقی شجره نامه دار، که همان ابتدا در جلسه درس حوزه و سپس بشکل مکتوب اعلام نمودند که خمینی هندی الاصل ست و دارای شجره هاشمی و عرب نمیباشد. بنا به سنت حکومت، آیت الله مرعشی مورد حمله و تهدید قرار گرفته و مجبور بسکوت شد. (فرزند آیت الله العظمی سید شمس الدین محمود مرعشی سابقه تحصیل و تدریس در نجف، کربلا، کاظمین، سامرا، قم، تهران و کرمانشاه).
داستان هنوز از طرف خانواده هندی ادامه دارد



هشدار به مدعیان جانشینی امام زمان و خلافت اسلامی (قسمت دوم)


بخش دوم: اعتیاد تصمیم گیران کشور و روشهای مخفی قتلهای زنجیره ای

تصمیمات غیرمطقی و بدور از دوراندیشی و براساس سیر در اوهام و خیالات، رفتارهای غیراخلاقی، کلام تحریک کننده، تمایل به قتل و جنایت و عدم اهمیت به سرنوشت مردمناشی از اثرات مخرب موادمخدر بر مغز انسان میباشد. اعتیاد فراگیر رهبران و مسولین کشور به مواد مخدر (۱) بهمراه بی کفایتی ذاتی و ضعف علمی، شخصیتی و اخلاقی، مسبب و تشدید کننده بحرانهای روزافزون کشورست. داستانهای جدید روزانه از فساد، رسواییهای اخلاقی و مالی سران حکومت، همانند ویروسی که جامعه ای را آلوده کرده به اختلالات و تغییرات شناختی ناشی از اعتیاد آنان باز میگردد. (۲)
متاسفانه هزینه های بالای جبران ناپذیر تصمیم گیری نادرست با ویرانی مملکت و سیاه بختی عوام پرداخت میشود.
 از دیگر عوارض اعتیاد، تمابل به جنایت با قساوت و به فجیع ترین شکل ممکن، در طول ۳۸ سال کاملا مشهود بوده است. ماشین جنایت حکومت نه تنها متوقف نشده است بلکه قتلهای زنجیره ای، بر اساس فتاوای صادره قبلی وقیهان، بانحاء مختلف جهت مهار مخالفین بروشهای مزورانه ای با آسیب به خانواده مخالفین با سرعت ادامه دارد.
سکوت مرگبار مردم در برابر اعدامها و قتلها از مهمترین عوامل مهم افزایش جنایات حکومتست.

مزورانه ترین و مطمئنترین روش در جلوگیری از اعتراضات و بستن دهان عوام، اعدام باتهامات دروغین، بدنبال تهمتهای ناموسی خواهران همیشه در صحنه زینب (۳) و حمل مواد مخدر (۴) میباشد و بیرحمانه ترین آنها اعدام و قتل کودکان، زندانیان دارای نقص عضو مادرزادی (۵)، زنان باردار و مادران شیرده (۶)، تجاوز و سوزاندن زنان (۷) و سلاخی قربانیان (۸).

سوای از قتل عام دهه ۶۰ و قتلهای زنجیره ای که هیچ آمار دقیقی از تعداد قربانبان موجود نیست (۹)، روشهای نوین جنایت بدور از چشم مردم بشکل آسیبهای بیولوژیکی و ابتلای عامدانه زندانیان به بیماریهای عفونی، سرطان، سکته های قلبی و مغزی (۱۰)، مشهودست.

فشار و آسیب به مخالفین، ویرانی زندگی خانوادگی آنها با از بین بردن بستگان در تصادفات ساختگی و یا نشان دادن جنایت بشکل خودکشی (۱۱)، همچنین ربودن دانشجویان و عدم اطلاع از سرنوشت انها (۱۲) از دیگر حربه های کثیف حکومت ست.
اضافه بر روشهای بیرحمانه و فریبکارانه فوق، استفاده از کارمندان وزارت اطلاعات و سپاه در پوشش پزشک و پرستار برای قتلهای مخفی قابل کتمان نیست. فوت نابهنگام مرحومه نازنین دیهمی (مترجم و روزنامه نگار) فرزند استاد خشایار دیهمی در بیمارستان غیرقابل قبول میباشد، چرا که امروزه آسم حتی در دورافتاده ترین مناطق محروم کشور قابل پیشگیری و درمانست. لحن شجاعانه پدر متوفی در نامه به خامنه ای و صادق لاریجانی در اعتراض به عدم بررسی فساد مسولین و عدم توجه به فقر مردم، مهمترین دلیل خشم حکومت و ارتکاب این جنایتست: استاد خشایار دیهمی در مکاتبه با صادق لاریجانی چنین مینویسد: حتی از سر ادب هم نمیتوانم شما را رییس قوه قضاییه خطاب کنم چون انسان محترمی نیستید، بحرف هیچیک از دوستان نیز عمل نمیتوانم کرد که زبان در کام بگیرم چرا که وجدانم قرار و آرام از من میکیردسخنان لغو شما و معاونانتان و دادستانهایتان برای من پشیزی نمی ارزدزبانم بجز صراحت و شفافیت نمیچرخد. آنکس که بیش از شما مسول ست همان کسی ست که که به غلط شما را باین مقام گماشتهبصراحت میگویم شخص آقای خامنه ای، بامید روزیکه شما را در دادگاه صالح رؤیت کنم.

قتل مخالفین با استفاده از اوباش مسبوق به سابقه میباشد (۱۳)، و امروز گرفتن ماهی از آب گل آلود و سوء استفاده از موقعیتهای پیش آمده در اوج تنفر و اعتراضات مردم به نظام و حوزه های علمیه قتل یک روحانی مخالف حکومت، مرحوم حجت الاسلام جمشید بحری، دکترای الهیات، از روجانیون دگراندیش و منتقد نظام بدستور حکومت و بدست اوباش، بدلیل سخنرانیهای افشاگرانه در مجالس و تشبیه رهبران نظام با حکومت یزید و بنی امیه و اعتراض به ظلم و فساد سران و سکوت مراجع و حوزه های علمیه. با توجه به سوابق متعدد محکومیت در دادگاه ویژه روحانیت بدنبال تحصن مقابل بیت خامنه ای و اصرار بر ملاقات با رهبر بدون ترک محل، دستگیری و محکومیت مجدد بجرم ادعای ارتباط با امام زمان و اعتشاش در بیت رهبری و اقدام علیه امنیت ملی محکوم بزندان میشود. تناقض گویی در معرفی قاتل براساس سنت ۳۸ ساله دروغسازی مسولین مشهودست، ابتدا توسط بازپرس ویژه بعنوان متهمی سابقه دار و قمه کش و سپس انتقال قاتل به تیمارستان امین آباد بعنوان بیمار روانی معتاد بمواد مخدر و الکل توسط قاضی شهرباری.

نکته مشمئز کننده واسفناکتر از جنایت، استفاده تجاری از قربانیان با خروج اعضای قابل پیوند آنها میباشد. خانواده علیرضا افتخاری ۲۴ ساله از قربانیان ۱۳۸۸ از خروج همه اعضای قابل پیوند بدن او خبر داده اند. با توجه باینکه اکثر قربانیان بشکل مخفی بدون حضور خانواده توسط نیروهای امنیتی دفن شده اند این جنایت در آنها قابل انکار نیست.

در اکثر موارد، خانواده ها به سکوت، عدم اطلاع رسانی، عدم چاپ و برگزاری مراسم و درصورت تخطی، آسیب به سایر اعضای خانواده تهدید شده اند.

وقوع چنی قتلهایی در وابستگان نزدیک مسولین نه قابل  انکارست و نه قابل اثبات، چرا که حذف پنهان منتقدین داخل حلقه فساد و قدرت بسیار راحتترست. قتل همسر سابق ولایتی در نیمه دهه هشتاد با کمک، و در مرکز تخصصی جراحی محدود یکی از متخصصین بیهوشی پایتخت (دکتر م) از جمله انهاست. مطمئنا ریا، هوسبازی، فساد و اعتیاد مسولین نه تنها برای مردم که برای همسران و اعضای خانواده نیز مشمئزکننده و سبب اعتراض ست. هیچ شکایتی از بظاهر خطای پزشکی توسط همسر معتاد متوفی ارائه نشد. مطمئنا اعتیاد بهترین سلاح برای کنترل چنین پزشکان فاقد وجدانست جهت ادامه جنایات در آینده.

روزی با مشاهده آثار سقوط و نابودی حکومت، با تحریک صدام و آغاز جنگ خانمانسوز ۸ ساله، عوامفریبی با شعارهای حماسی مداحان،  بازار شهید و شهادت، همزمان قتل عام کسترده مردم و دانشجویان بیگناه، همه باعث انحراف افکار عمومی از فساد و دزدیهای سران، و تحمیل ۳۸ سال حکومت بر کشور شد، و امروز با آگاهی از تنفر مردم به فقیهان و مسولین و قریب الوقوع بودن شورش و سرنگونی رژیم، تکرار داستان تحریک کشورهای همسایه و شروع جنگی دیگر و حفظ نظام، تصمیماتی در کنار منقل و بافور.
پیش بینی اجبار حضور جوانان بیکار در جبهه ها یکی از علل گسترش عامدانه فقر و بیکاری ست، ولی این آرزو بگور خواهد رفت که فرزندان میهن سپر بلای حاکمان و  وابستگان فاسدی شوند که با پول بیت المال سرگرم عیش و نوش در سرزمین کفرند. گذشت زمان داستانسرایی و سرگرم کردن عوام با فریب شهید و شهادت و مداحی و ساختن روایات جعلی.

عملکرد ۳۸ ساله نشان از این واقعیت متقن ست که حاکمان کشور فاسدترین، شیادترین و جنایتکارترین مخلوفاتند، در یک کلام خود شیطان. بر مردم ست با هوشیاری و درایت بازیچه جنگهای زرگری و دعواهای حسن و حسینی راست و چپ، اصلاح طلب و اصولگرا نشده که همه دروغ و نفاقست، و نتیجه ای جز فقر و زندان و مصیبت و مرگ برای عوام و ثروت و شادی و فساد برای حاکمان ندارد، متاسفانه هیچ تلاشی برای حمایت خانواده های فقیر و حتی شناسایی و معرفی انبوه قربانیان گمنامی که در طرفداری گروههای مدعی اصطلاحات جان خود را از دست دادند از طرف اصلاح طلبانی که هدفشان فقط حفظ نظام ست انجام نشده است. اصلاحات بدون حذف کامل ولایت فقیه، فقیهان و حوزویان، محاکمه تمام جنایتکاران، محاکمه همه دزدان و اختلاسگران و بازگرداندن سرمایه های مملکت و مال باختگان، آزادی تمام زندانیان سیاسی و عقیدتی،بی معنا و فریبی بیش نیست.

کلام آخر ، عامل سیه روزی انسان، انسان ست، سالیانی مبهوت بتهای مادی دست ساز شیادان و امروز فریب دین فروشان و عبادت بتهای ساخت ذهن و مدهوش ارواح معصوم و قبور خالی از جسد.
نه شیادی دین فروشان را پایانیست و نه سیاه روزی عوام نادان بی تعقل. بامید ریشه کن شدن خرافات و نابودی بساط شیادان تاجر دین.

بشرط حیات، در مقاله ای با ذکر نام، به فساد مبلغان اسلام ناب محمدی در مساجد، مراکز فرهنگی و آموزشی در همسایگی باصطلاح شیطان بزرگ، ملبس به جامه ریا و خصوصا ریاکاران غیر ملبس، پرداخته خواهد شد. صاحبان حقیقی هتلها، رستورانها، بنگاههای بزرگ مالی و تجاری، مراگز تفریحی و فروشگاههای بزرگی که با پول حرام دزدی بیت المال توسط سرداران، فقیهان و نمایندگانشان، تاسیس و مشغول تجارت حلال، ارائه گوشت حلال و کسب روزی حلالند. شیادانی که بدنبال ورشکستگی در بازار، با جامه عوام و گاهی ملبس، با افتتاح مسجدی به تجارت مطمئن، پرسود و بی زحمت دین روی آورده و مساجد را محل فساد و اغفال زنان و فرزندان عوام نادان کرده و با رشوه های کلان به برخی از ماموران امنیتی، مقامات فدرال و پلیس، آسوده مشغول فسادندپزشکان و دندانپذشکانی که به جنایت زیر پوشش خدمات بهداشتی درمانی مشغولند. پیاله بدستانی که زبانشان تمجید کمونیست و سلطنت با رشوه های ولی فقیه ست. سیلستمداران امریکائی (اکثرا دمکرات) که فکر و زبانشان فقط با دلارهای فقیهان میچرخد و رابط بین بهائیان و حکومنتد. ظاهرا تقسیم بندی عوام و خواص مشمول بهائیان نیز میباشد! چه فضای متعفن یست دنیای نفاق.

آهنگ آزادی، رندی و ریا ستیزی لسان الغیب، رحمت خدا براو باد:

عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس
که وعظ بی عملان واجب ست نشنیدن
مبوس جز لب ساقی و جام می حافظ
که دست زهد فروشان خطاست بوسیدن


دکتر حمیدرضا قضاوی
واشنگتن دی سی
۵ شنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۶
Oct 16 / 2017


توضیحات:
۱. از جمله بالاترین مقام کشور و گروه مشاورین که در خاطرات رفسنجانی، و در اولین چاپ کتاب شرح اسم سال ۱۳۹۱ بطور غیر مستقیم با الفاظی چون بشدت سیگاری، با وجود مجردی بسیار مقروض و تلاش برای گرفتن شهریه از همه مراجع، عاشق پیپ،اشاره شده است. شایعه سرطان پروستات بهترین توجیه و مجوز برای مصرف مواد مخدرست.
۲. اعتیاد را میتوان نوعی بیماری مغزی مزمن، پیشرونده و عود کننده بحساب آورد که باعث تخریب عملکرد مغز و آسیب رفتاری میشود. مواد مخدر، ساختار، نحوه کارکرد و فعالیت مغز را معمولا بشکل پایدار و بلند مدت تغییر و مستقیم یا غیر مستقیم با تحریک مدار احساس لذت در مغز و سرازیر کردن مقادیر زیادی دوپامین، رفتار، احساسات، درک و شناخت، تصمیم گیری، حافظه، یادگیری، توجه، انگیزه و احساس لذت را هدف قرار داده سبب ایجاد رفتارهای زیانبار و غیر قابل کنترل. تصمیمات نادرست، سرخوشی و نشئگی، احساس انرژی، قدرت، و اعتماد به نفس کاذب، خلسه و رضایت خاطر از رفتارهای خود، رفتارهای جنسی بی پروا، مشارکت در جنایت، رفتارهای نفاق افکن و ضد اجتماعی، بی توجهی و نادیده گرفتن مسولیت، تغییرت و نوسانات خو، و تغییرات شخصیتی و رفتاری میشوند. مهار بخش پیش قدامی قشر مغز سبب نقص در تفکر، قضاوت، اشتباه در محاسبه منافع و هزینه ها با غلو کردن و تخمین بیش از حد مزایا و عدم توجه به خسارات و هزینه ها، اتخاذ تصمیمات تکانشی و سریع با پیامدهای منفی و عواقب وخیم میشود. درحقیقت عدم فعالیت این بخش از مغز همانند رانندگی با ماشین بدون ترمزست.
۳. تهمت و اتهام زنا و ولواط به دکتر علی مظفریان، سنی، عضو برجسته هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز و تنها پزشک متخصص جراحی بیمارستان سوختگی، بجرم امتناع از اقتدا و اقامه نماز در منرل غصبی نماینده ولی فقیه حائری شیرازی، اعدام در ملاء عام مقابل سکوت عوام نادان ۱۳۷۱.
تهمت ناموسی به محسن امیراصلانی روانشناس، مربی بعلت تفسیر نوین قران ۱۳۸۵ و عدم حضور خواهران تهمت زن زینب در دادگاه برای اثبات و شهادت دروغ. تهمت لواط به سعیدی سیرجانی
۴. تهمت حمل مواد مخدر و اعدام سریع زهرا بهرامی (ایرانی هلندی) دستگیر شده در نظاهرات روز عاشورا ۱۳۸۸ حهت مهار اعتراض احتمالی دولت هلند و پیشگیری از تیره شدن روابط سیاسی (مشابه مشکلات پیش آمده با دولت کاناد در قتل زهرا کاظمی، ایرانی کانادایی)
۵. احمد غلامی ۱۳ ساله دهه ۶۰، محسن محمد باقر و طیبه خسروآبادی هر دو قلج مادرزاد اعدام دهه ۶۰، قتل علیرضا توسلی ۱۲ ساله با ضربات باتوم در مراسم ختم ندا آغاسلطان ۱۳۸۸، ربودن و قتل حسین اکبری ۱۶ ساله ۱۳۸۸، سلاخی کارون ۹ ساله بهمراه پدرش حمید پورحاچی زاده، شاعر در قتلهای زنجیره ای.
۶. اعدام حداقل ۱۰۰ زن باردار و شیرده در قتل عام دهه ۶۰، فتانه زارعی حامله و خواهرش فاطمه دارای فرزند شیرخوار،  رد درخواست شیردهی و توصیه به کباب کردن نوزاد در تابه توسط دادستان وقت.
۷. تجاوز و سوزاندن ترانه موسوی سال ۱۳۸۸، و تعدادی از زنان قربانی دهه ۶۰ از جمله کتایون اذری، آذر آل کنعان،
۸. مثله کردن عزت الله ابراهیم نژاد حقوق قضایی سال ۱۳۸۸ توسط اعضاء دیروز گروه انصار حزب ا.. و اصلاح طلب و کارگردان سینمایی امروز ده نمکی و فرزند امام جمعه اسلامشهر سردار شیر مهدی صفری تبار.
۹. براساس آمارهای نیمه رسمی از دفتر آیت الله منتظری تعداد قربانیان سال ۶۷ بیش از ۵ هزار نفر و آمار گروههای مخالف خارج از کشور کل قربانیان دهه ۶۰ را بیش از ۲۵ هزار نفر اعلام کرده است. کمسیون حقوق بشر ایران در سوئد به بیش از ۱۱ هزار نفر بین سالهای ۶۰ تا ۶۴ و اعدام بیش از ۵ هزار در سال ۶۷ اشاره دارد. از جمله دلایل عدم آمار دقیق، اعدام همه اعضای خانواده و یا سربه نیست کردن تدریجی آنها در تصادفات ساختگی، و همچنین تهدید بازماندگان به سکوت میباشد. چنین ست بعد از ۳۸ سال افشای دفن قربانیان روستایی در گرگان در باغچه منازل و صحبت از تصادف برادر یکی از قربانیان چند ماه پس از قتل عام. نمونه اعدامهای خانوادگی کم نیست از جمله، تمام فرزندان و داماد دکتر علی گلزاده غفوری ۴ نفر، ناهید تحصیلی و ۳ برادر و خواهر، ۵ خواهر و برادر خانواده رحیمی بهمراه خواهرزاده، کل خانواده مصباح ۸ نفر از جمله فاطمه ۱۳ ساله، اعدام رقیه اکبری منفرد و ۳ برادر (رضا و مریم منفرد هنوز در زندان بجرم دادخواهی)….
۱۰.  ابتلا به سرطان بدخیم دکتر علیرضا رجایی و دکتر امید کوکبی در زندان. ابتلا محسن دکمه چی به سرطان بدخیم پانکراس و فوت در زندان ۱۳۹۰ از تجار و بازاریان شناخته شده بازار تهران بجرم کمکهای مالی به خانواده زندانیان و قربانیان، دستگیری همسرش مریم النگی ۱۳۹۵، ابتلا به سرطان بدخیم تیرویید و فوت محمد جراحی ۱۳۹۶، سکته مغزی و فوت شاهرخ زمانی، نقاش، سکته قلبی و فوت کوروش بخشنده، کارگر، قتل با استفاده از شیاف پتاسیم در علی اکبر سعیدی سیرجانی و غفار حسینی (نویسنده و پژوهشگر)، ابتلاء اقازاده، روح الامینی، کامرانی و جوادی فر به بیماریهای عفونی در زندان
۱۱. تصادف ساختگی و قتل همسر و مادر زندانی سیاسی پیمان (محمدرضا) عارفی در جاده اهواز تهران، تصادف ساختگی و قتل مادر زندانی سیاسی محسن قشقایی زاده در اتوبان چمران پس از خروج از ملاقات زندان اوین بدنبال صحبتهای اعتراضی به رهبر ، قتل دختر ۲۲ ساله زندانی سیاسی مجد امین آگوشی و اعلام خودکشی،
۱۲. ربودن سعید زینالی و فرشته علیزاده (فعال دانشجویی دانشگاه الزهرا و مسول برد انجمن) در تیر ماه ۱۳۸۸ و بی اطلاعی از سرنوشت انها پس از ۱۸ سال (علت گمنام بودن خانم علیزاده قتل تنها عضو و حامی، مادر ایشان بشکل سکته قلبی مدتی پس از ربودن ست). دانشجویان از مفقود شدن حداقل ۷ نفر در اعتراضات خوابگاه دانشجویان تهران خبر داده اند.
۱۳. قتل مرحوم دکتر سامی اولین وزیر بهداشت بعد از انقلاب توسط یکی از اوباش، که بااعلام بیماری روانی و خودکشی قاتل در تیمارستان مختومه شد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر