احمد رضا احمد پور
حمله به سفارت خانه های خارجی که بنابرعرف قوانین بین المللی، بخشی از خاک کشورهای متبوع اند، پیش از این نیز در ایران مسبوق به سابقه بوده چنانچه اتفاق روز گذشته، بحران تسخیر سفارت آمریکا در تهران در آبانماه سال ۱۳۵۸ و حمله به سفارت خانه بریتانیا در روز هشتم آذرماه سال ۱۳۹۰ را یادآوری می کند، چنانچه برخی از فعالان دنیای مجازی آن را یک اقدام سازمان یافته برای تضعیف دولت آقای روحانی در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی می دانند.
اظهارات «سید احمدرضا احمدپور»، روحانی منتقد اصلاح طلب و عضو جبهه مشارکت شاخه قم ، وبلاگ نویس و محقق حوزه در مورد اتفاق اخیر برایم* قابل توجه و جالب بود، شما را به خواندن این گفت و گو دعوت می کنم :
آقای «احمدپور» به باور شما این شیوه اعتراض ، توجه افکار عمومی بین المللی را به سمت اعدام شیخ «نمر» در عربستان جلب خواهد کرد و معترضان به نتیجه دلخواهشان دست پیدا می کنند؟
دست بر قضا با حمله به سفارتخانه و کنسولگری عربستان در تهران و مشهد و آتش زدن آنها از سوی افرادی کمخرد، اعتراضات به نقض حقوق بشر در عربستان و اعدام شیخ نمر، نقش بر آب شده. حالا این عربستان است که طلبکار خواهد بود و مظلومنمایی خواهد کرد و ایرانیان را غیرمتمدن معرفی خواهد کرد. بهتر است بگوییم «امان از بیخردی»
پیش بینی شما در مورد واکنش عربستان چیست؟
چه بسا عربستان به این اتفاقات ناگوار استناد کند و مرحوم شیخ «نمر» را عاملی ایرانی برای براندازی حکومت سعودی معرفی کند و اعدام او را در افکار عمومی جهان عرب و غیرعرب توجیه کند. بخصوص که آمار اعدام در ایران نیز قابل توجه است و از سویی روند برخورد با منتقدین ، معترضین و مخالفین در ایران همچنان ادامه دارد. لذا افکار عمومی جهان را به این روند ناخوشایند در ایران معطوف خواهد کرد، پس بهتر است دلواپسان، نگران برخی نابسامانی های داخلی باشند.
اشاره شما به کدام اتفاق داخلی است؟
دقت کنید وقتی هنوز شیخ شجاع اصلاحات،«مهدی کروبی»، در حصر و محدودیت و منع سخن و قلم قرار دارد و مراجع و علما و سیاستمداران دستاندکار هم سکوت کردهاند، فریاد از سوی آنان و حاکمیت ایران برای مظلومیت شیخی در آنسوی مرزها چندان رسا و گیرا نخواهد بود. فریاد میکنند در حالی که ناراستی این فریاد با وجود حصر و حبس معترضین داخلی و توقیف نشریات آشکار است.
وقتی دیگر محصوران عزیزمان جناب مهندس«میرحسین موسوی» پاکدست و راستقامت و بانوی با شهامت و امین او هنوز در حصرند و وقتی زندانیان سیاسی،عقیدتی، هنوز در چنگال زندانبانان ملتی بزرگ، گرفتارند، با این اتفاقاتی که بر سفارتخانه و کنسولگری عربستان در ایران رخ داده است، حداقل از سوی حاکمیت ایران، سخن از اعدام و مظلومیت شیخ نمر النمر در بین ایرانیان و افکار عمومی جهان چندان اثربخش نیست. اگر اعدام شیخ عربستانی را نشانه خطر و تهدید نظام سلطانی سعودیها میدانند، پس این خطر، روحانیت حاکم بر ایران را نیز تهدید میکند، مگر آنکه مدارا با معترض و منتقد و مخالف را پیشه خود کنند و دست به توسعه آزادیهای سیاسی و مدنی و فرهنگی و اقتصادی و انتخابات آزاد بدون نظارت استصوابی بزنند.
بنابرعرف قوانین بین المللی، خاک هر سفارتخانه بخشی از خاک کشورهای متبوع اند و طبیعتا حمله به آنها، به هر دلیل یا بهانهای که باشد معقولانه و پذیرفتنی نیست و قطعا مبنای چنین حرکاتی خردورزی نیست و منشا سیاست تنشزدایی و آشتیجویانه ندارد.
برخی از سایت های داخلی در تنظیم خبر این اتفاق، لحن همدلانه ای با حمله کنندگان دارند؟
به اعتقاد من آنهایی که از چنین حرکات خشن و دور از عرفِ رفتارِ بین المللی حمایت میکنند، یا خودشان همانند حمله کنندگان به ساز و کار دیپلماتیک و حقوق بینالملل آشنایی کافی ندارند، از بهره هوشِی سیاسی پایینی برخوردارند و یا درپی ماهی گرفتن از آب گلآلودند.
به باور شما این اتفاق یک حرکت سازمان یافته بوده؟
بله. سابقه سیاسی این قبیل اقدامات، در ایران نشان میدهد که قطعا در پس این حرکات غیر حرفهای و خشن، خط سیاسی سازمان یافتهای وجود دارد که منافع خویش را در ایجاد بحران و تنش، چه از نوع داخلی چه از نوع بین المللی، بدست میآورد. والاّ بین ایران و عربستان اتفاقات حساستری در گذشته رخ داده، اما منجر به چنین حرکات ضد دیپلماسی و نقض حقوق بین الملل توسط مردمان هردو کشور نشده است.
اشاره شما به چه اتفاقاتی است؟
در زمان رهبری آقای خمینی، نماینده ایشان ، «آیتالله کروبی» و تعداد زیادی از حجاج ایرانی ضرب و شتم شده و تعدادی کشته شدند اما ماجرا را مدیریت کردند و چنین رفتارهایی نه از سوی مردم و نه مسولان صورت نگرفت. در ایام حج امسال در دو سه نوبت در عربستان فاجعه انسانی رخ داد ، هزاران نفر از حجاج کشته شده و صدها ایرانی هم کشته و زخمی شدند اما به سفارتخانه حمله نشد. حتی موضوع تجاوز به دو نوجوان ایرانی توسط ماموران سعودی پیش آمد و در فضای مجازی تبدیل به ماجرایی حثیتی شد اما چنین اتفاقاتی رخ نداد، چون بحران را مدیریت کردند اما حالا میبینیم که به راحتی سفارتخانه کشوری مورد تهدید قرار می گیرد، آنرا آتش میزنند و داخل آن عکس یادگاری میگیرند! خوب نیروهای امنیتی و انتظامی کجا بودند؟ به نظر میرسد پشت این حادثه، برنامه و سازماندهی وجود داشته که البته مصونیت امنیتی،قضایی از سوی سارمان مربوط هم، حتما دارند.
این اتفاق بر روند سیاست خارجی ایران چه تاثیری به جا می گذارد؟
این اتفاق در روند سیاست خارجه ایران میتواند اثر ناپسندی داشته باشد و بشدت سیاست اعتدال، تدبیر، تنشزدایی و آشتیجویانه ایران را در دستاندازهای بینالمللی قرار خواهد داد.
این اتفاق نابخردانه عدهای معدود، تسخیر سفارتخانه آمریکا در اوایل انقلاب را در اذهان جهانیان زنده خواهد کرد و بهانهای خواهد شد در دست صهیونیستها و ایرانستیزها تا چهره ایران و ایرانیان را غیرمتمدن و وحشیانه جلوه دهند و از سویی تندروهای بینالمللی و ایران ستیز فشار خواهند آورد تا به اجرایی شدن کامل برجام هستهای آسیب وارد کنند و آن را با شکست مواجه سازند.
ممکن است این اتفاقی که شما آن را سازمان یافته می دانید، مصرف داخلی داشته باشد؟ مثلا بی ارتباط به انتخابات پیش رو نباشد؟
بله میتواند بیارتباط با دو انتخابات پیش رو نباشد. همانطور که عرض کردم، هوچیگران سیاسی، منافع خویش را در بحران و تنش، راحتتر تامین میکنند و از آنجایی که این اتفاق، دیپلماسی دولت امیدِ آقای روحانی را به مخاطره خواهد انداخت و احتمال ایجاد رابطهای تیره و پرآشوب بین ایران وعربستان را بالا میبرد که در صورت وقوع، با توجه به اینکه در داخل کشور هم نسبت به سیاست داخلی دولت چندان رضایتی ایجاد نشده، طبعا بر دو انتخابات پیشرو بیتاثیر نخواهد بود.
* مصاحبه کننده: ماهرخ غلامحسین پور / ایران وایر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر