۱۳۹۴ بهمن ۸, پنجشنبه

مسئله اصلی انتخابات نیست ، موجودیت نظام است



    بهمن زاهدی


در آستانه انتخابات هفتم اسفند امسال قبل از اینکه به تحریم و یا شرکت در انتخابات بپردازیم، لازم است که نگاهی به بازدهی انتخاباتی که تاکنون در جمهوری اسلامی انجام‌گرفته به اندازیم! چه مشکلی را نمایندگان انتخاب‌شده از سوی شورای نگهبان ولایت فقه تاکنون توانسته‌اند از روی دوش ملت ایران بردارند؟ کدام برنامه اقتصادی و یا اجتماعی را نمایندگان مجلس شورای اسلامی توانسته‌اند به برسی بنشانند؟ چه بازدهی نُه مجلس پیشین در جمهوری اسلامی داشته‌اند؟ آیا اصولاً بودن یا نبودن مجلس شورای اسلامی فرقی به حال ملت ایران دارد؟ زمانی که مرکز تصمیم‌گیری در جمهوری اسلامی مجلس نیست بلکه بیت رهبری و مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند.

در انتخابات سه گروه دخالت مستقیم دارد. گروه اول افرادی هستند که از سوی حزبی با برنامه‌ای مشخص و پویا خود را کاندید شرکت در انتخابات می‌کنند. این افراد را در دموکراسی‌های موجود جهان احزاب دست‌چین می‌کنند و به انتخاب مردم واگذار می‌کنند. گروه دوم ارگانی دولتی هست که انتخابات را سازمان‌دهی کرده و طبق قوانین انتخابات به کاندیدها از طریق رسانه‌های موجود امکان معرفی برنامه در نظر گرفته حزبی را فراهم کرده و بعد از انتخابات به شمارش و اعلام نهایی آرای مردم به کار خود پایان می‌دهد. گروه سوم افرادی هستند که حق شرکت در انتخابات دارند و می‌توانند به کاندید موردعلاقه خود رأی بدهند.

در جمهوری اسلامی دو گروه اول و دوم زیردست شورای نگهبان عمل می‌کنند و حتی بعد از انتخابات این شورای نگهبان هست که به قوانینی که مجلس به آن رأی داده بازنگری دیگری انجام می‌دهد. درواقع قانون‌گذار و قانون در دست شورای نگهبان هستند و نه نمایندگانی که در انتخابات رأی آورده‌اند و مجلس نشین شده‌اند. گروه سوم که رأی‌دهندگان در انتخابات هستند طبق قوانین موجود در جمهوری اسلامی هیچ‌گونه صلاحیتی در انتخاب نماینده خود ندارند و تنها حق انتخاب منتخبین شورای نگهبان را دارا هستند. بیشترین فشار تاکنون در هر انتخابات به این گروه سوم واردشده تا هر چه بیشتر با شرکت خود در انتخابات به موجودیت شورای نگهبان اعتبار ببخشند و یا از سوی اپوزیسیون جمهوری اسلامی انتخابات را تحریم کنند تا رژیم نتواند اعتباری مجازی به دست آورد. البته جمهوری اسلامی برای اثبات اینکه در ایران دموکراسی دینی (دین دموکراسی پذیر نیست) وجود دارد به گروه سوم احتیاج دارد تا رسانه‌های بین‌المللی طرفدار خود را به‌مانند صدای امریکا و بی‌بی‌سی تغذیه خبری بکند.

در شرایط موجود که جمهوری اسلامی قرارداد «کاپیتولاسیون هسته‌ای» را امضا کرده و درزمانی که قیمت نفت به زیر بیست‌وپنج دلار رسیده، اجازه فروش دوباره نفت ایران را به دست آورده، انتخابات هفتم اسفندماه می‌تواند افکار عمومی را به خود مشغول کند. خامنه‌ای که در تمامی نقشه‌های خود شکست‌خورده، احتیاج به شرکت هر چه بیشتر مردم در انتخابات برای ابراز موجودیت تازه‌ای دارد و به همین جهت از مخالفان خود و رژیم جمهوری اسلامی خواسته است تا در این نمایش انتخابات شرکت کنند. وی با برداشته شدن تحریم‌های اقتصادی از سوی غرب می‌داند که مردم در انتظار معجزه‌ای اقتصادی هستند که نه ایشان و نه دولت منتخب ایشان نمی‌توانند در کوتاه‌مدت و حتی در درازمدت به آن برسند، به همین دلیل خامنه‌ای طبل توخالی انتخابات را به صدا درآورده تا بتواند سرپوشی به شکست‌های سیاسی خود بگذارد.

تحریم یا شرکت در انتخابات 

مردم آزادند که خود تصمیم بگیرند که آیا در انتخابات پیش روی شرکت بکنند یا شرکت نکنند. این بار عده‌ای از مخالفان جمهوری اسلامی در داخل ایران تصمیم گرفته‌اند که خود را کاندید کنند تا بار دیگر ثابت کنند که فیلتر شورای نگهبان صلاحیت آنان را برای شرکت در انتخابات رد خواهد کرد! مبارزه‌ای صادقانه را این افراد شروع کرده‌اند ولی آیا هنوز بعد از حدود چهل سال که از موجودیت جمهوری اسلامی در ایران می‌گذرد، باید به خود ثابت کنیم که انتخابات در جمهوری اسلامی دموکراتیک و مردمی نیست؟ کسانی که خود را شجاعانه به فیلتر شورای نگهبان سپرده‌اند از دیدگاه من مبارزه‌ای مدنی و بدون خشونتی را آغاز کرده‌اند که ایرانیان ساکن در خارج از کشور از درک آن عاجز هستند!

عده‌ای هم می‌خواهند انتخابات اسفندماه را تحریم کنند، زیرابه این صورت می‌خواهند به اثبات برسانند که در جمهوری اسلامی انتخابات معنای ندارد و مافیای جمهوری اسلامی بی‌اعتبارتر ازآنچه هست، نشان دهند. این گروه تکلیف افرادی که به مُهر شرکت در انتخابات احتیاج دارند را معلوم نمی‌کنند. جمهوری اسلامی تنها آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها را به گروگان نمی‌گیرد بلکه تمام ایرانیان را به گروگان گرفته! برای هر کار اداری، شرکت در دانشگاه و یا گرفتن یارانه و سهمیه‌های گوناگون مُهر شرکت در انتخابات شرط اولیه در جمهوری اسلامی هست. تحریم کنندگان انتخابات باید راه‌حلی برای این طبقه جامعه ایرانی که به سیستم اداری جمهوری اسلامی به‌اجبار وابسته شده‌اند، ارائه دهند. شوربختانه کسان می‌توانند حکم صادر کنند ولی از دادن راه‌حل سیاسی سرپیچی می‌کنند.

***

ما ایرانیان خارج نشین نمی‌توانیم در مبارزه مردم در ایران دخالت کنیم بلکه می‌بایستی که راه مبارزه با جمهوری اسلامی در خارج از کشور را بیابیم و از این طریق به مبارزه مردم در داخل کشور کمک برسانیم همان‌گونه که مردم داخل کشور نمی‌توانند خود را در مبارزه ما خارج نشین‌ها دخالت دهند. بسیاری از ایرانیان برای خود مبارزه‌ای فردی را برای سرنگونی و گذشت از جمهوری اسلامی آغاز کرده‌اند و با امکانات فردی خود می‌کوشد که فردای بهتر از امروز و دیروز برای خود بسازد. هنر سیاست در هماهنگ کردن مبارزه هست و نه استفاده سیاسی و موج‌سواری کردن در محدوده زمانی مشخص و کوتاه‌مدت!

آنچه ما ایرانیان در داخل و خارج از کشور به آن رسیده‌ایم این هست که باوجود جمهوری اسلامی در ایران نه‌تنها ایرانیان بلکه تمامی ساکنان منطقه خاورمیانه نخواهند توانست در آرامش به زندگانی خود بپردازند، زیرا جمهوری اسلامی از روز اول رسیدن به قدرت، برنامه‌ای به‌جز تاراج و قدرت پرستی در سر نپرورانده بود. ایران را می‌توانیم دوباره آزاد و آباد کنیم، تنها باید این اجازه را به دیگران هم داد که در راه مبارزه با جمهوری اسلامی از امکانات در دسترس خود بهترین استفاده را ببرند وگرنه انتخابات در جمهوری اسلامی همانند موجودیت جمهوری اسلامی هیچ ارمغانی را به ایرانیان اهدا نخواهد کرد.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر