۱۳۹۹ تیر ۲۴, سه‌شنبه

زندانی سیاسی آزاد باید گردد
کامران رامین
این جمله یکی از معدود شعار های درست انقلابی بود که بسیاری سر دادند. بی اثر هم نبود، زمامداری بختیار، تنها دوره ای بود که آخرین زندانیان سیاسی آزاد شدند و ایران حتی یک زندانی سیاسی هم نداشت. با سقوط او، در زندانی که قرار بود برای همیشه بسته بماند، بلافاصله باز شد و بسیاری بدان گسیل شدند، از جمله برخی نیز که تازه از زندان به در آمده بودند. د خلاف آنچه که مردم تصور میکردند، «بهار آزادی» قبل از پیروزی خمینی واقع شده بود.
هنوز هم این شعار را میدهیم، برای اینکه یک روز هم نبوده که به کار نیاید و البته هنوز هم میشنویم و معلوم نیست که تا کی باید تکرارش کنیم.
یکی از همرزمان میگفت که چه فایده از تکرارش، حتی وقتی آزادی یک نفر را هم میطلبیم، حرفمان به جایی نمیرسد و اگر هم آزاد شد، یکیست از هزاران و اصلاً معلورم نیست که اصرار ما چه نقشی در رهاییش داشته است. از مکرر کردنش جز ملال نصیبی نمیبریم. شاید فقط میخواهیم خاطر خود را تشفی بدهیم و به خود بقبولانیم که بالاخره در این دنیا کاری هم برای دیگران میکنیم، یا خود را قانع کنیم که هنوز هم با وجود هزار گرفتاری، کار سیاسی میکنیم و به مبارزه مشغولیم. مبارزه ای که مثل کار اداری شده، حد و حدودش معین است و ساعت انجامش نیز. تنها حسنش این است که وقتی تمام شد، خیالمان راحت میشود که شده و رفت تا نوبت بعدی. داروی مسکنی است که باید به فواصل معین تزریق کنیم تا درد ناتوانیمان تسکین بیابد. به خود میگوییم که بالاخره همین حرف بهتر است از هیچ، خود را مقایسه میکنیم با آنهایی که همین کار را هم نمیکنند. واقعاً چیست چارۀ این کار؟ اگر هم در این میان کسی از زندان رها شود، هزاران در حبس میمانند و باقی هم در صف قرار دارند تا به هر بهانه ای روانۀ محبس بشوند. کار پایان ندارد… نه رنج آنها و نه رنج ما. چگونه این دور باطل را بشکنیم و بر این رنج نقطۀ پایان بنهیم؟
پاسخ روشن است و ارتباطی به طلب آزادی این و آن و یا احیاناً در آزادی آن و این ندارد. پیروزی در باز کردن گاه و بیگاه در زندان نیست تا کسی از لایش رد شود و بیرون بیاید، در تخریب زندان است تا نه فقط آنهایی که اسیرند، آزاد شوند، بلکه دیگر کسی به آن روانه نگردد. باید به جای دادن شعار های موضعی که تازه هیچکدام هم در صورت موفقیت، راه به جای دوری نمیبرد و خواستارای آزادی زندانیان سیاسی فقط یکی از آنهاست، تنها خواست منطقی و عقلانی را در مبارزه با نظام اسلامی عنوان نمود: براندازی. اگر هنوز این شعار رواج پیدا نکرده بود و فقط خود ما سرش میدادیم، در همینجا توقف میکردم. ولی از موقعی که دست زیاد شده و کسانی که هر برنامۀ سیاسی دارند، سرش میدهند، باید دنباله ای هم به آن بیافزایم و بگویم براندازی به قصد روی کار آوردن رژیمی دمکراتیک که آزادی عقیده و بیان را محترم بشمارد.
تا دنبال شعار اصلی که جایگزینی رژیم حاضر است، نرویم، هر چه رشته ایم دیر یا زود پنبه خواهد شد. هیچ امتیازی، حال هر قدر هم بزرگ، نیست که بتوان به طور قاطع صاحبش شد، جز این یکی. واقع بین باشید، به جای آرزوی ضعف و بیماری نظام، آرزوی مرگش را بکنید.
۶ ژوئیه ۲۰۲۰، ۱۶ تیر ۱۳۹۹
این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است

 ابوالفضل قدیانی در حمایت از نرگس محمدی: رهبر جمهوری اسلامی باید پاسخگو باشد

ghadyani_071420.jpg
رادیو زمانه - ابوالفضل قدیانی، از چهره‌های برجسته جریان اصلاحات و عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با انتشار یادداشتی، علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی را مسئول اصلی «ظلم‌ و بیداد‌»های روا داشته شده بر نرگس محمدی و دیگر زندانیان سیاسی دانست و اعلام کرد تبعید نرگس محمدی به زندان زنجان و نگه داشتن او در بند مجرمان خطرناک، چیزی جز «اقدام به قتل غیرمستقیم» این زندانی سیاسی نیست.

او در این یادداشت با اشاره به ممانعت از دسترسی نرگس محمدی به خدمات پزشکی در زندان زنجان و همچنین جلوگیری از اعزام این زندانی سیاسی به مرخصی، نوشت:
«اعلام شد که متأسفانه نرگس محمدی همراه چند تن دیگر از زندانیان در بند نسوان زندان زنجان به کرونا مبتلا شده‌اند. امری که مکرر تقی رحمانی آن را مطرح و هشدار داده بود و اصرار داشت که به نرگس محمدی جهت درمان مرخصی داده شود که اساساً با بی‌اعتنایی مسئولین مربوطه مواجه شد.»
قدیانی که خود در سال‌های گذشته بارها به ‌دلیل انتقاد از سران حکومت و شخص علی خامنه‌ای بازداشت و زندانی شده، در ادامه با اشاره به تبعید نرگس محمدی از زندان اوین تهران به زندان مرکزی زنجان، نوشت:
«تبعید نرگس محمدی به زندان زنجان و نگه داشتن وی در بند مجرمان خطرناک چیزی جز اقدام به قتل غیرمستقیم ایشان نیست چرا که این بانوی شجاع و مقاوم با ایستادگی بر سر آرمان‌های خود یعنی دفاع از آزادی، عدالت و حقوق بشر، سرکوبگران را به ستوه آورده است.»
این فعال سیاسی همچنین به ‌غیر از مسئولان زندان و نیروهای امنیتی، علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی را «مسئول اصلی» و «پاسخگوی» هر اتفاق سویی دانست که ممکن است برای نرگس محمدی و دیگر زندانیان سیاسی رخ دهد.
قدیانی در انتهای یادپاشت خود، خامنه‌ای را «مستبد» توصیف کرد.
نرگس محمدی، زندانی سیاسی و نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر از اردیبهشت ۱۳۹۴ با شکایت وزارت اطلاعات بازداشت شده و از آن زمان با وجود ابتلا به چند بیماری در زندان‌ اوین و زندان زنجان بدون رعایت اصل تفکیک جرایم و بدون دسترسی به خدمات پزشکی نگهداری می‌شود.
در ماه‌های پس از شیوع کرونا این زندانی سیاسی از جمله زندانیانی بود که با کارشکنی مقامات قضایی ایران از اعزام به مرخصی محروم ماند.
شیرین عبادی، حقوقدان و فعال حقوق بشر، شامگاه یک‌شنبه ۲۱ تیر به نقل از خانواده نرگس محمدی از ابتلای این زندانی سیاسی به ویروس کرونا خبر داد و اعلام کرد خانواده محمدی به او گفته‌اند:
«علی‌رغم اینکه نرگس محمدی از ۹ تیر علائم ابتلا به کرونا را دارد نه تنها هیچ گونه دارو و درمانی نگرفته است، بلکه مسئولان زندان و دادستان زنجان او را از حق اخذ نتیجه تست هم محروم کرده و در بی‌خبری کامل نگه داشته‎اند.»
تقی رحمانی، همسر نرگس محمدی هم در توئیتر خود ضمن تأیید ابتلای این زندانی سیاسی به‌ کرونا نوشته علاوه بر همسرش، ۱۱ زندانی دیگر هم درگیر این بیماری شده‌اند.
محمود بهزادی راد، وکیل این زندانی سیاسی در اواخر فروردین ‌ماه درباره آخرین وضعیت موکلش اعلام کرده بود او چندین بار از سوی زندانیانی که به اتهام قتل در زندان به‌ سر می‌برند، تهدید جانی شده است.
این وکیل دادگستری همچنین از مخالفت قوه قضاییه با آزادی مشروط یا مرخصی موکلش خبر داده و گفته بود این مخالفت‌ها در حالی است که بر اساس قوانین جاری در دستگاه قضایی ایران، این زندانی سیاسی در حال حاضر حدود هفت سال از دوره محکومیت ۱۰ ساله خود را سپری کرده و طبق قانون می‌تواند از آزادی مشروط استفاده کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر