۱۴۰۳ اردیبهشت ۲, یکشنبه

 من اشتباه کرده بودم


وقتی شجاعت نباشد!
رحیم قمیشی
من تصور نمی‌کردم جمهوری اسلامی با سیصد فروند ابزار جنگی اسرائیل را هدف قرار دهد، ولو هیچکدام به زمینش نرسند، اما شد.
من در تحلیل و پیش‌بینی‌ام اشتباه کرده بودم.

من فکر نمی‌کردم اسرائیل ۷۲ ساعت پس از اقدام کشوری علیه‌اش، هیچ تحرک مهم رسمی را به انجام نرساند، اما شد.

من اشتباه فکر کرده بودم.

یک درصد تصور نمی‌کردم باز در خیابان‌‌ها ماموران وقیح گشت حجاب را ببینم، اما شد.

من اشتباه کرده بودم.

فکر نمی‌کردم نظام بتواند انسان‌های متفکر و آزاده را سال‌ها ببرد زندان یا حصر، بدون هیچ جرمی، و بدون هیچگونه عوارض اجتماعی، اما شد.

من اعتراف می‌کنم اشتباه تصور کرده بودم.

آدم است و اشتباهاتش، و پذیرش اشتباه یعنی اینکه من "انسانم"، از آسمان نیامده‌ام، آنقدر شجاعت دارم که بگویم اشتباه داشته‌ام و دارم.
شاید کیفیت زندگی واقعی آدمی را تعداد اشتباهاتش تعیین می‌کند، اشتباهاتی که در صدد پذیرش آنها و رفع‌شان برمی‌آید.

پیدا کردن آدم‌هایی در اطراف‌مان، که هیچ اشتباهی نداشته‌اند، کار دشواری نیست. آنها آدم‌های شجاعی نیستند، ممکن است هزار صفت خوب داشته باشند، اما هرگز شجاع نیستند، که خیلی هم ترسو هستند. ولو قیافه ژنرال‌های جنگ‌های جهانی را هم به خود بگیرند!

شنیدید کسی از مقامات بگوید بعد از فتح خرمشهر، اشتباه کردیم جنگ را ادامه دادیم؟

شنیدید کسی بگوید اعدام افراد، بدون دادگاه یا به جرم هواداری غلط بوده؟

شنیدید بگویند زیر پا گذاشتن مکرر قانون اساسی، که میثاق ملی است، اشتباه بوده؟

شنیدید بپذیرند حاکمیت دین به بی‌دینی اکثر مردم انجامیده، ولو هزاران دلیل علمی و عینی جلویشان بگذارید؟

برخی در عمرشان اشتباه ندارند. اصلا معصوم به دنیا آمده‌اند!

دروغ می‌گویند به‌خاطر حفظ مصالح کشور، اعتراض به نظرشان تحمل نمی‌شود، آنها اصلا شجاعت پذیرش اشتباهاتشان را ندارند.

حتی شجاعت شنیدن نظر مخالف خود را ندارند.

شجاعت تصور اشتباه بودن خودشان را...

بر خلاف تصور همگان که دیکتاتورها شجاعند، آنها خیلی ترسو هستند.

من این را از نزدیک تجربه کرده‌ام، آنها از سایه خودشان هم می‌ترسند، و چون خیلی ترسو هستند می‌گیرند، می‌بندند، زندان می‌کنند، برای جوانان، برای خانم‌ها شاخ و شانه می‌کشند. از بس ترسو هستند.

گفتیم ورود به منازعات منطقه‌ای به ضرر ایران است، موضوع حق یا باطل بودنِ این و آن نیست، موضوع ناتوانی هر نظامی است که فکر می‌کند می‌تواند جهان را هدایت کند، به منابعش آتش می‌زند، مردمش را بیچاره می‌کند، چون نمی‌تواند فکر کند اشتباه فکر کرده. چون ترسوست.

همه دلسوزان، روانشناسان، مردم‌شناسان، جامعه شناسان، روشنفکران گفتند حاکمیت نباید وارد مقوله اجبار مردم به دینی زیستن شود، چه برای پوشش چه برای نماز، چه روزه، اما پذیرفتن اشتباه شجاعتی می‌خواهد، که ندارند.
شجاعت پذیرش اشتباه.

و آنها که از این شجاعت‌های مهم انسانی بی‌بهره‌اند، خدا نکند در موقعیت‌های تصمیم‌گیری‌های بزرگ قرار بگیرند!
اول جمع را بیچاره می‌کنند
بعد اطرافیان متملق خود
و در نهایت خودشان را

نیازی نیست هر روز تکرار کنیم؛
این روش برخورد با مردم صحیح نیست.
این سیاست منطقه‌ای غلط است.
ضرر درگیر شدن نظامی، بسیار بیشتر از منافعش است، اگر همه‌اش ضرر نباشد.
قطع رابطه سیاسی با آمریکا اشتباه است.
مذاکره نکردن هنر نیست، ضعف است.
بیان داشتن سال‌ها اشتباه، شجاعت می‌خواهد.
انتظار شجاعت داشتن از افراد ترسو
بسیار بیهوده است
آنها تا سقوط، با اشتباهاتشان پیش می‌روند.
این عاقبت همه دیکتاتورهاست
وقتی هیچ اشتباهی ندارند
وقتی شجاعت ندارند
وقتی نمی‌فهمند

برای همین من این روزها، به آینده
بسیار امیدوارتر شده‌ام!
همه چیز روشن است.

گویا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر