۱۳۹۹ آذر ۲۵, سه‌شنبه

 

روح‌الله‌ای که مرد، روح‌الله‌ای که ماند، علی ایزدی

rouh.jpgبین روح الله خمینی که بنیانگذارانقلاب اسلامی بود وروح الله زم که قربانی آن شد، البته فرسنگها تفاوت است، اگرچه روزگاری محمد علی زم برای عشق‌اش به بنیانگذارجمهوری اسلامی، نام فرزندش را روح الله نامید. این پدروپسرنیزدرچهاردهه حکومت داغ ودرفش مانند بسیاری ازوفاداران به انقلاب دچاردگردیسی شدند.

پدرروح الله زم زمانی یکی ازمسئولان فرهنگی نظام بود ودردهه‌های ۶۰ و ۷۰ به جناح راست تعلق داشت اما دردهه ۸۰ دچارتحولاتی سیاسی شد وبه هاشمی رفسنجانی نزدیک شد ودرنتیجه تدریجأ روابطش با خامنه‌ای تیره گشت. روح الله زم هم چون پدرش دچارتحول سیاسی شد، اما با شتاب بسیاروزمانی که درجایگاه اپوزیسیون خارج ازکشورقرارگرفت بی ترمزعلیه جمهوری اسلامی حرکت کرد. سیرتحول زم زمانی شروع شد که در ستاد مهدی کروبی فعالیت می‌کرد ودرجنجال نتیجه انتخابات ریاست جمهوری دهم ونهایتأ مشارکت دراعتراضات خیابانی بازداشت شد وپس ازرهائی اززندان مهاجرت نمود. ایستادگی زم دربرابر حکومت ولایت فقیه با نامه پراکنی‌هایش به علی خامنه‌ای اوج گرفت.از سال ۱۳۹۵آمدنیوز ابزاری شد دردست زم تاهم صدای اعتراض مردم جان به لب رسیده باشد وهم محرک آنان به مقابله مدنی با رژیم. آمدنیوزآغازی شد برجنگ روانی- رسانه‌ای عظیم علیه جمهوری اسلامی. نظام ولایت فقیه که همواره به زبان زوروسانسورمتوسل بود با افشاگری‌های زم وحشت‌اش ازشورش‌های خیابانی مردم مضاعف شد زیرااحساس می‌کرد ارکان نظام وبویژه نهاد ولایت درمعرض خطرقرارگرفته، بنابراین حکومت همواره درتدارک نقشه برای به دام انداختن او بود، چراکه این روح الله کوچک با هجمه همه جانبه به ولی فقیه مشروعیت انقلاب روح الله بزرگ را به چالش کشیده بود.

علل شتابزدگی دراعدام زم

اگرچه جمهوری جنایت نام برازنده تری برای حکومت ولایت فقیه است چرا که این حکومت با اعدام‌های پشت بامی محصول محاکمه‌های بعضأ چند دقیقه‌ای بنا نهاده شد، اما درسال جاری ودر۴۲ سالگی انقلاب، شاهد دوجنایت وحشیانه ازسوی رژیم بودیم، ابتدا مرگ نوید افکاری واکنون اعدام روح الله ۴۲ ساله همزاد انقلاب. البته هرانقلابی فرزندان خود را می‌بلعد اما قصه انقلاب ایران صرفأ به این خلاصه نمی‌شود، روح الله و نوید افکاری نوادگان انقلابی هستند که نه تنها ماشین آدم کشی‌اش ازکارنیفتاده بلکه برنده ترهم شده است.

دراعدام نوید افکاری وروح الله زم دوپروژه مشترک ازسوی رژیم اجراشد، هیچ کدام ازآنان ازوکیل مدافع مستقل یا قدرتمند ومحاکمه علنی برخوردارنبوده‌اند که البته این رسم دیرینه جمهوری اسلامی است. دومین مسئله شتابزدگی ودست پاچگی تا بدان حد که نه افکاری و نه زم تصورنمی کردند ناگهانی اعدام خواهند شد. درمورد زم البته جنایت وقساوت تا بدانجا رسید که پدرش راتهدید نمودند حتی درواپسین ساعات عمرفرزندش ودرملاقات روزپیش ازاعدام روح الله با خانواده‌اش موضوع را به اطلاع اونرسانند.

حکومت ایران تحت تاثیردوعامل با شتابزدگی عطشناک روح الله را قربانی نمود، اول وحشت چرا که بیم آن می‌رفت تا بقای بیشتراوحتی درزندان باعث شود تا روابط جنگ قدرت بین عده‌ای ازعوامل امنیتی که روح الله ابتدا بازیچه وسرانجام قربانی انان شد افشا شود. دومین عامل نفرت ودرنتیجه انتقام حکومت ازکسی بود که نه تنها با آمدنیوزش هماهنگ کننده اعتراضات خیابانی دی ۹۶ بود که نقاب ازدردانه قاری بیت رهبرش سعید طوسی برداشته اورا افشا کرد. سیلی روح الله کوچک به گونه جانشین ومرید روح الله بزرگ، علی خامنه‌ای آنگونه دردناک بود که برای التیام انتقام رهبری باید دراولین فرصت سیلی نیستی برهستی زم نواخته می‌شد.

صرفنظرازتعجیل دراعدام روح الله، از۱۴ ماه پیش که زم به دست عوامل اطلاعاتی و نفوذی رژیم فریب خورد و با پای خود به عراق رفت تا ناباورانه امروزازاین دنیا برود، جمهوری اسلامی با بستن آمدنیوزعملا نفس راحت تری کشید چراکه ادامه فعالیت آن رسانه جنجالی رژیم را زودتردرسراشیبی سقوط قرارمی داد. امدنیوزدرمقطعی دومیلیون مخاطب پیدا کرده بود، اما انچه که موجب وحشت حکومت ایران شد، تنها این نبود که رسانه‌ای به صدای خیل عظیمی ازمردم معترض تبدیل شده بلکه خطربزرگتران بود که جناح‌های درگیرجنگ قدرت دردرون نظام نیزنوعی زبان امدنیوز شده بودند، زیرا اطلاعات هدایت شده وبعضأ سری تا بیت رهبررا دراختیارزم قرارمی دادند. ادامه این نوع اطلاع رسانی که ازسال ۹۵ با آمدنیوزآغازشده بود می‌توانست هزینه حیثیتی غیرقابل جبرانی درکناراعتراضات هرساله خیابانی به ارمغان آورد.

مسئولیت فرانسه، عراق و سیستانی درتراژدی روح الله

اگرچه دولت فرانسه اعدام زم را اقدام وحشیانه خواند، اما این نوشداروی پس ازمرگ سهراب است. زم پناهنده فرانسه بود وبه واسطه جایگاه خطیررسانه‌اش مدت‌ها تحت الحفظ پلیس ان کشور. البته نیروهای امنیتی فرانسوی اورا ازسفربه عراق تحت طرح تله دیدارش با آیت الله سیستانی برحذرداشتند، اما فرانسه بنا برقواعد حقوق بشرکه درمورد هرپناهنده‌ای صدق می‌کند موظف بود تا در۱۴ ماهی که زم درچنگال حکومت ایران بود اقدامی جدی بنمایند بویژه آنکه آنچه راکه جمهوری اسلامی به عنوان افتخارعملیات فریب نامیده، درحقیقت چیزی جزآدم ربایی وجنایت نبود.

دولت عراق هم ازنظرموازین بین المللی دراین جنایت سهیم می‌باشد اگرچه عراق تاکنون به نوعی حیات خلوت حکومت ایران بوده است.

برکسی پوشیده نیست که سکوت آیت الله سیستانی در ربایش زم محلی ازاعراب نداشت چه رسد به نتیجه‌اش که مرگ اوست. درماجرای زم ازنام وجایگاه سیستانی سواستفاده شده واین مرجع معروف شیعه نه تنها درتراژدی زم بایدسکوت را بشکند، بلکه اعتراض رسمی اوباعث می‌شود تا جایگاه امثال اوابزاری درجنایت آتی جمهوری اسلامی نشود.

حکومت برای بقای بیشترخود زم را قربانی کرد، بی رحمانه جان کسی را ستاند که حتی وقتی درچنگال رژیم بود، درسانسورصداوسیما گفت: "البته شما می‌گویید اغتشاشات، ما معتقد بودیم که این‌ها اعتراضات مردمی است. " اگرچه یکی ازاهداف حکومت ازاعدام روح الله‌ها ایجاد رعب دربین مردم ومنتقدان است، امانتیجه این خشونت‌ها نه تنها وحشت نیست بلکه نفرت مردم را تشدید ودرنتیجه انان را منسجم ومتحدترخواهد نمود.

روح الله بنیانگزارانقلاب ۳۱ سال پیش رفت و هر روز که می‌گذرد ازاو بیشتربه بدی یاد می‌شود، چراکه ارمغان آورنظامی است که با اعدام حرف می‌زند، اما روح الله قربانی همان انقلاب درحالی رفت که گوئی همیشه ماندگارومحبوب خواهد ماند.

حکومت ایران با این اعدام به روح الله امروزاعتباروعزت بخشید وروح الله دیروزرا بیش ازپیش منفورنمود، این خود رمزماندگاری روح الله زم است.

گویا

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر