پنجره باز است ، هوای تازه کجاست!؟
احمد تاج الدینی
چهل سال تبلیغات اسلامی با هدف جلوگیری از نفوذ اندیشه آزادی به ایران به بن بست رسیده است. در تبلیغات رژیم مفاهیمی مانند دمکراسی، آزادی و سکولاریسم مترادف با نفوذ بیگانه و ایدئولوژی صادراتی غرب به مردم معرفی شده اند. با رواج اینترنت و رسانه های ارتباط جمعی مدرن مانند: فیس بوک، گوگل، تویتر، ویکی پدیا و مانند آنها، انحصار و کنترل اطلاعات در نظام های دیکتاتوری با چالش بزرگی روبرو شده اند.
دنگ شیائو پینگ رئیس دولت اسبق چین کمونیست هنگام طرح رفرم های اقتصادی در آن کشور جمله ای گفته بود به این مضمون: «با باز کردن پنجره، همراه با هوای تازه تعدادی مگس هم وارد اطاق می شوند». منظور از باز کردن پنجره رفرم اقتصادی و منظور از مگس ها ایدئولوژی های ضد مارکسیستی بودند. هاشمی رفسنجانی در زمان حیاتش همین کلام دنگ شیائوپینگ را همچون حدیثی موثق راهنمای سیاستگذاری خود قرار داد، و هشدار داد که با آمدن اینترنت دیگر مردم به پای منبر ما-روحانیت، رژیم- نمی نشینند و متوجه پوچ بودن تبلیغات اسلامی خواهند شد. رفسنجانی بنا به عادت معهود منتظر تایید رهبر معظم نماند و ترجیح داد که در دنیای سیاست از مرجعیت رفیق دنگ شیائوپینگ تقلید کند. پنجره رفرم اقتصادی را به شیوه دست راستی های افراطی گشود، و برای مگس ها یی که همراه با باز شدن پنجره وارد ام القرای اهل بیت می شدند نیز چاره ای قطعی اندیشید : افزایش تعداد زندان ها و کشتن بی چون و چرای مگس ها.
رسانه ملی- اسلامی
رهبر معظم انقلاب و جناح رقیب که در کشمکش نبرد قدرت داخلی، تغییر مرجعیت رقیب را بر نمی تابیدند، به سیاست فرار به جلو متوسل شدند. حال که نمی شود جلوی رسانه هایی را که حد و مرز نمی شناسند، را گرفت، پس بنا به مصلحت و روادید عقل اعتزالی، این تکنولوژی بی درو پیکر نرم افزاری را لباس ملی-اسلامی می پو شانیم، تا امت اسلام از مراجعه به سایت های شیطانی بی نیاز گردند. به این ترتیب بدترین نوع سانسور و انواع موانع تکنولوژیک بکار گرفته شد تا ایرانیان از چرخه آزاد اطلاعات محروم گردند.
اغتشاش اطلاعاتی
رسانه ها وسایل گسترش اطلاعات هستند. اطلاعاتِ درست، قدرت دفاعی جامعه را بالا می برند. به عکس، اطلاعات ناقص و نادرست قدرت جامعه را برای حل مشکلات اش کاهش می دهند. به این جهت است که دیکتاتوری ها با بکار بستن سانسور و بستن راههای تبادل آزاد اطلاعات، مهم ترین عامل تضعیف جامعه به حساب می آیند.
با توسعه مداوم تکنولوزی الکترونیکی و دیجیتالی و استفاده از فیلتر شکن ها، دیوار سانسور شکاف های بزرگ برداشته است و محروم کردن جامعه از آنچه در دنیای علم ، سیاست و سرگرمی ها می گذرد، دشوار شده است. حکومت اسلامی که دیگر نه توان بستن پنجره را دارد و نه می تواند از ورود مگس ها جلوگیری کند، به نظر می رسد سیاست جدیدی را به اجرا گذاشته باشد: صادر کردن حشرات موذی در مقابل ورود مگس ها. حال که جلوی باز بودن پنجره را نمی توان گرفت و جبرا هوای آزاد با مگس هایش وارد ام القرا می شوند، ما-حکومت- هم هوای مسموم دیکتاتور زده داخل را همراه با حشرات موذی از پنجره باز به بیرون می فرستیم تا فضای بیرون را آلوده کنند. در ماه های اخیر شاهد کلیپ های ویدئویی، برنامه های تلوزیونی یا شبه تلوزیونی هستیم که بوسیله دست اندرکاران شناخته شده دیروز و امروز حکومت تهیه گردیده و بطور وسیع در فضای مجازی پخش و باز پخش می شوند. مجریان این برنامه ها انتقادهای بسیار تندی را علیه رژیم مطرح می کنند. از فساد اقتصادی و سیاسی دست اندرکاران تا فسادهای جنسی مسؤلان در این برنامه ها مطرح می شوند. دامنه انتقادها در بسیاری از موارد دامن رهبر رژیم را هم می گیرند، و از همه خط قرمزهای مقرر در نظام عبور می کنند. بسیاری از این انتقادها گر چه تازگی ندارند، و اغلب درست نیز هستند، اما این پرسش منطقی را در ذهن هر بیینده و شنونده این برنامه ها بر می انگیزد، که در کشوری که بتوان به این صراحت حکومت را در علن به نقد و چالش کشید، آیا ادعای نبود آزادی بیان، ادعای بیهوده ای نیست؟
ریسک بزرگ از روی ناچاری
به نظر می رسد که اکثریت این برنامه ها در زمره پروژه فرستادن حشرات موذی از همان پنجره ای است که به رغم خواست رژیم باز شده تا هوای تازه وارد کشور شود. هنگامی که امواج انتقادهای اصولی از خارج و داخل برای گذار از دیکتاتوری به دمکراسی قابل پیش گیری نباشد، برای رژیم چاره ای جز این باقی نمی ماند تا بین بد و بدتر ، دست به انتخاب بد بزند، تا از عواقب وضعیت بدتر خود را در امان نگهدارد. توسل به چنین ریسک هایی برای رژیم خالی از خطر نیست. خطر چنین ریسک هایی برای نظام هنگامی است که مردم بتوانند چهره های منتقدان خدمت گزار را از تبلیغات چی های ابن الوقت تمیز دهند. برداشتن قفل از دهان منتقدان وابسته به حلقه های درون نظام چه به اکراه باشد و چه به اختیار، مانند شمشیر دولبه است. اگر این انتقادها و استفاده وسیعی که از آنها در فضای مجازی می شود ، منجر به فریب افکار عمومی با هدف تغییرات پوشالی سیاسی و یا ادامه وضع موجود گردد، در آن صورت رژیم به مقصود رسیده است. اما چنانچه از این انتقادها در راستای افشای هر چه بیشتر رژیم بهره برداری گردد، در آن صورت چنین ریسکی برای رژیم گران تمام خواهد شد. هدف از چهار دهه افشاگری و رنجی که ملت در راه نقد دیکتاتوری متحمل شده اند، گذار از استبداد به دمکراسی است. هر فرد یا گروهی چه در داخل و چه در خارج که بخواهد در راه نفی دیکتاتوری و استقرار دمکراسی سنگ بیندازد و یا اخلال کند، بطور قطع از حامیان استبداد است. در این لحظات حساس از تاریخ میهن، که بود و نبود ملت در معرض امتحانی سخت قرار گرفته است، چشم ها را خوب باز کنیم تا گندم نمایان جو فروش در بازار سیاست، جنس تقلبی به ما نفروشند. همه در باز نگاه داشتن پنجره آزادی مسؤلیم. به مسؤولیت خود بی مزد و منت عمل کنیم.
احمد تاج الدینی
02.دسامبر.2017/ 11.آذر1396
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر