منصوره نا صرچیان
به عقیدهی من احترام بگذار، آیا تا به حال به این جمله برخوردهاید؟ شاید بگویید: بسیار زیاد، در کشورهای مسلماننشین و در کشورهای غربی از زبان مسلمانانی که خواستار اجرای قوانین شریعت در آن کشورهاهستند، این درخواستِ اجباری یکطرفه معمولا متداول و آن را از حقوق خود بر میشمارند.اما آیا آنها به عقاید دیگران احترام میگذارند؟ آیا عقایدی که مسلمانان خواهان احترام برای آنها هستند، عقایدی اخلاقی و انسانمدارانه هستند؟ حتما با ویدیوهایی مواجه شدهاید که سوزاندن قرآن باعث به راه افتادن حمام خون شده است، فرخنده و طرز فجیع کشتن او در افغانستان به خاطر سوزاندن قرآن که آن هم ثابت نشد، از خاطرِ کمتر کسی خواهد رفت.
حتما با ماجراهای تروریستی در سراسر دنیا مواجه شدهاید که کاریکاتوریستهایی که صرف کشیدن کاریکاتور «قدیسین» اسلامی جان خود را از دست دادهاند،شارلی عبدو یکی از اخیرترین نمونهی بربریت مذهبی بر علیه دگر اندیشان است. حتما اسم سلمان رشدی به گوشتان خورده که با نوشتن کتابی که اسلام را به چالش کشید و با فتوای خمینی به مرگ محکوم شده است. حتما با شاعرانی مثل محمدرضا عالیپیام (هالو) آشنا هستید که جمهوری اسلامی و شرعش را به چالش کشیده و زندان و شکنجه نصیبش شده است.
اعدامهای دههی شصت و آن اسیرکشیها و حذف مخالفان بیگمان در اذهان همگان هست و یا با قتلهای زنجیرهای دههی هفتاد حتما آشنایی دارید که جمهوری اسلامی عدهی زیادی از ایراندوستان را در داخل و خارج از ایران در فاصله چند سال به وحشیانهترین شکل ممکن به قتل رساند.
فریدون فرخزاد یکی از قربانیان قتلهای زنجیرهای بود که تنها به چند مسئله از رسالهی خمینی در شوهایش اشاره کرد و همان باعث تحریک عوامل جمهوری اسلامی در قتل فجیعش شد. مسلمانانی که تاب هیچگونه عقاید مخالف خود را ندارند، با ضرب گلوله از دیگران میخواهند که به عقیدهشان احترام گذاشته شود.
این موضوع از صدر اسلام تا به حال به وقوع پیوسته و افراد «خاطی» که نخواستهاند احترام به عقاید مسلمانان بگذارند یا حذف فیزیکی و ترور یا به شدت با سرکوب روبرو شدهاند.
میتوان با نگاهی اجمالی به قوانین شریعت و عقاید مسلمانان به ماهیت این جملهی مغالطه انداز؛ «به عقاید من احترام بگذار» پی برد.: قصاص یکی از احکام کیفری در اسلام است که قرآن آن را مایهی حیات جامعه میداند، یعنی حیات جامعه در گروی انتقام اسلامی است. قوانین قطع دست در صورت دزدی! قوانین سنگسار! قوانین بردگی جسمی و استفادهی جنسی از اسرای جنگی زن! قوانین اسارت و کشتن «کافران»! قوانین نگاه شهروند درجه دوم به زنان درکل و بسیاری موارد حق و حقوقشان را نادیده گرفتن و عقل آنها را ناقص دانستن.
قوانین شرعیِ چند همسری و قوانین صیغهی اسلامی! قوانین گرفتن حق مادری از مادر بعد از طلاق! قوانین بسیار شدید در مقابل نوکیشان و بهاییان، یعنی هرکس مسلمان به دنیا آمد حق برگشتن از این دین را ندارد در غیر این صورت ممکن است جان خود را از دست بدهد. قوانین شدیدترین برخورد با همجنسگرایان و گاها اعدام آنها! اینها تنها چکیدهای از قوانین شریعت میباشد که عدم احترام به آنها عواقب وحشتناکی به همراه خواهد داشت.
تنها قوانین شریعت نیست که عدم احترام به آنها عواقب منفی به همراه خواهد داشت، بلکه حتی انتقاد به پارهای از سنتهای اسلامی و بتهای ذهنیشان باعث به خطر افتادن اسلام و تحریک مسلمانان و نشان دادن واکنش شدید میشود. به عنوان مثال حتی اسب حضرت ابوالفضل نیز باید با اکرام یاد شود وگرنه فرد توهین کننده مورد آماج توهین زبانی یا حتی ضرب و شتم قرار خواهد گرفت.
این افراد که دایم نگران عدم احترام به عقایدشان هستند و در کمین افراد در فضای مجازی یا حقیقی نشستهاند در کشور خود یا در کشورهای غربی میزبان در صورت مهاجر یا پناهنده بودن، خود به عقاید دیگر مذاهب و قومیتها احترام نمیگذارند، آنها بهاییان را فرقهی ضاله میدانند و حق و حقوق انسانی برای آنها قائل نیستند، خانههایشان را به آتش میکشند و حتی به قبرستانهای آنها هم رحم نمیکنند.
یهودیستیزی که یکی از بارزترین صفات این افراد میباشد و به هیچ عنوان تاب یهودیان به خصوص یهودیان سرزمین اسراییل را ندارند. با ارامنه و مسیحیان نیز سر جدال دارند و حتی اگر در کشور مسیحینشین زندگی کنند به آنها تحمیل میکنند نه تنها باید به عقایدشان احترام گذاشته شود بلکه باید قانون شریعتشان رانیز در دستور کار خود قرا ر دهند اما اگر همان مسیحیان برای گردش به کشوری مثل ایران بروند اجبارا باید قوانین حجاب اجباری را رعایت کنند و در فضاهای عمومی از ابراز عشق به هم بپرهیزند و حق هیچگونه بی احترامی به این قوانین را ندارند.
مغلطهی احترام گذاشتن به عقاید در اصل روش سرکوب دیکتاتوری- مذهبی در خشنترین شکل موجود زیر لوای مقدسنمایی میباشد و چون به خورد مردم عامی داده شده که مذهب مقدس است این تقدسزدایی توسط مسلمانان قابل تحمل نمیباشد. احترام یک جاده دوطرفه است و وقتی تبدیل به یک جادهی یکطرفهی جبرِ آسمانی میشود هیچکس از خطرش مصون نخواهد بود. احترام به عقاید غیر انسانی و غیر اخلاقی، دنیا را به جهنمی تبدیل میکند که قداستِ دستسازِ مستشاران مذهبی، انسانیت و اخلاقمداری را به تنش میاندازد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر