۱۴۰۳ اسفند ۳, جمعه

 درخواست مجاهدین برای حذف شاهزاده از کنفرانس محافظه کاران آمریکا (CPAC)

عبدالستار دوشوکی

امروز مقاله ای تحت عنوان "دعوت رضا پهلوی به "سی پَک" (CPAC) خیانت به ارزش های محافظه کارانه است " به قلم یکی از هواداران شناخته شده و پروپاقرص مجاهدین بنام "آیِوَن ساشا شیهان" پروفسور دانشگاه بالتیمور را در واشنگتن تایمز خواندم که حقیقتا حیرت انگیز بود. نویسنده که حدود سیزده سال سابقه همکاری نزدیک با سازمان مجاهدین را دارد, حتی زمانی که مجاهدین در لیست گروه های تروریستی آمریکا قرار داشتند, پروفسور شیهان با مریم رجوی در پاریس ملاقات کرده بود.

مجاهدین در سپتامبر 2012 از لیست تروریستی آمریکا خارج شدند. پروفسور شیهان سه ماه قبل از آن در ژوئن 2012 در جلسات مجاهدین شرکت و طبق پُست خودش در توییتر (X) با مریم رجوی دیدار کرده بود. طبق قوانین آمریکا هرگونه حمایت از یک گروه که در فهرست گروه های تروریستی است غیرقانونی و "مجرمانه" می باشد.

 

 در این مقاله وی مشخصا با ذکر شعار "مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر" (Down with the oppressor, be it the Shah or the Supreme Leader) دعوت از شاهزاده رضا پهلوی را "ضد امنیت آمریکا" قلمداد کرده است و مضحک اینکه دعوت از شاهزاده رضا پهلوی را خلاف منافع امنیت ملی آمریکا دانسته است و نوشته است که "سی پَک" (CPAC) یا همان کنفرانس محافظه کاران آمریکا از دیرباز حامی موضع گیری سخت علیه سازمانها و رژیم هایی بوده است که امنیت آمریکا را تهدید کرده اند و یا ضربه زده اند.

 

شکی نیست که مجاهدین با دریافت کمک های مالی فراوان  و لابیگری های قوی در آمریکا می توانند از طریق حامیان خود در مصاحبه ها,  نشست ها و کنفرانس ها و رسانه ها حقیقت را کاملا وارونه جلوه دهند و علیه رقیبان سیاسی خود تبلیغات گسترده حذفی به راه بیندازند. در این مقاله تند به شدت گله شده است که چرا به جای "نیروی دموکراتیک ایران" (بخوان مجاهدین) از شاهزاده رضا پهلوی دعوت شده است. تو گویی که از منظر ضد منافع آمریکایی بودن و امنیت ملی آمریکا, رژیم پهلوی ضد آمریکایی بوده و است و مجاهدین متحد دیرینه و ارزشی آمریکا. که باید گفت یا جل الخالق !

 

 اکثریت مطلق آمریکایی ها نمی دانند که اساس پیدایش و عملکرد خشونت بار مجاهدین علیه آمریکا بوده است و افتخار آنها ترور آمریکایی ها در ایران بوده است که تا به امروز هرگز آن ترورها را نفی نکرده و نه تنها خط مشی خود (ادامه مبارزه مسلحانه از طریق کانون های شورشی امروز) بازنگری, عذرخواهی و یا عوض نکرده, بلکه به آن افتخار می کنند. شوربختانه در این کارزار تبلیغاتی حذفی, مجاهدین و رژیم و همچنین نادان دوست (راست افراطی تندخو ـ که در مقالات پیشین از آنها انتقاد کرده ام) مثلث  ناخود خواسته (Coalition of the unwilling) را علیه "سرشناس ترین سرمایه اپوزیسیون" تشکیل داده اند که هدف مشخصی را دنبال می کند.

 

ترور مستشاران آمریکایی از جمله سرهنگ لوئیس لی هاوکینز؛  سرهنگ پل شفر و سرهنگ جک ترنر و یا کارشناسان شرکت آمریکایی راکول اینترنشنال به نام‌های دونالد جی  اسمیت، رابرت آر کرونگارد و ویلیام سی کاترِل فقط نمونه هایی از خشونت کور مجاهدین علیه امنیت ملی آمریکا بوده است که تا به امروز این سازمان به آن ترورها بعنوان "مبارزه ضد آمریکایی" افتخار می کند. و برای بسیاری از ایرانیان شگفت انگیز است که چطور سیاستمداران, دانشگاهیان, و مقامات سابق آمریکایی با این عقبه مجاهدین و عدم ابراز پشیمانی آنها از کشتار آمریکایی ها, در جلساتشان شرکت می کنند که خود داستانی است پر از آب چشم و شاید برای مقاله ای دیگر.

 

مجاهدین در نشریه سازمانی "مجاهد" شماره ۱۰ دوشنبه ۲۱ آبان ۱۳۵۸ حرکت تروریستی تسخیر سفارت آمریکا در تهران را انقلاب دوم نامیدند و در صفحه اول با تیتر درشت نوشتند: "شور ضد امپریالیستی خلق قهرمان ایران خروشان باد" و نوشتند: "خوشحالیم که این بار شاه اصلی (که همان امپریالیسم آمریکا است هدف قرار می گیرد". در صفحه ۲ همین شماره در نامه ای خطاب به شورای انقلاب تاکید کردند که :"ما نیز صمیمانه توفیق شما را در مصادره کلیه سرمایه های مختلف امپریالیست ها در ایران آرزو می کنیم. اکنون باید گفت: "مژده که گربه تائب نشده عابد شد".

 

کلام آخر اینکه بیش از یک هفته پیش تبلیغ سخنرانی شاهزاده در کنفرانس محافظه کاران آمریکا (CPAC) وجود داشت که شخصا آن را در سایت رسمی "سی پَک" (CPAC) دیده بودم. اما اکنون نیست و حضور ایشان منتفی شده است. نمی دانم چرا؟ اگرچه شاهزاده دیروز در یک توییت نوشتند: "متاسفم که تعهدات خانوادگی غیرمنتظره مانع از بازگشت به موقع من به واشنگتن برای سخنرانی در "سی پَک" خواهد شد. که بنده به صداقت و عذر ایشان تصدیق و اذعان دارم. علیرغم اینکه در طی بیش از دو دهه مصاحبه و مقاله, با هر نوع تفکر "دایی جان ناپلئونی" مخالف بوده و هستم, اما در عین حال صادقانه اعتراف میکنم که با هجوم افکار مشوش در ذهن پرسشگر و مغشوش خویش درگیر هستم که آیا لغو و کنسل شدن سخنرانی های شاهزاده در کمبریج بریتانیا و یا کنفرانس مونیخ و یا پارلمان هلند و اینک "سی پَک" (CPAC) اتفاقی و تصادفی (coincidental) است یا ذهن مارگزیده و پرسشگر من هم شاید "دایی جان ناپلئونی" شده؟ مخصوصا با توجه به اینکه در طی هفته گذشته وزیر خارجه عباس عراقچی به عمان (میانجی گر همیشگی بین ایران و آمریکا) می رود, و امیر قطر (میانجی گر جدید دوران) به تهران می رود و با خامنه ای و پزشکیان دیدار و گفتگو می کند.

 

عبدالستار دوشوکی

مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر