۱۳۹۸ آذر ۲۹, جمعه

تشدید موج برخورد با امامان جماعت منتقد سیاست نظام

ایران وایر
برکناری امامان جماعت مساجد در ایران در هفته‌های اخیر تشدید شده و به طوری که در همین روز‌ها دست‌کم دو امام جماعت با دستور مرکز رسیدگی به امور مساجد عزل شده‌اند.
شهابالدین حائری شیرازی، فرزند آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی امام جمعه فقید شیراز و داماد احمد توکلی، سیاستمدار و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، یکی از روحانیونی است که در روز‌های اخیر خبر از عزل خود داده است.
شهاب‌الدین در کانال تلگرام خود با انتشار یادداشتی با عنوان «ما انتقاد زده‌ایم» اعلام کرده از امامت جماعت مسجدی که در آن نماز می‌خوانده، برکنار شده است.
این روحانی نوشته «چند روز پیش پدرخانمم دکتر احمد توکلی گفت کار واجبی با شما دارم. آمدند منزل و گفتند از امور مساجد غرب تهران گفته‌اند با توجه به مطالبی که بنده مطرح می‌نمایم، دیگر باید مسجد را تحویل دهم.»
شهریورماه سال جاری هم وحید هروآبادی از چهره‌های نزدیک به محمود احمدی‌نژاد در صفحه توییتر خود از برکناری‌اش از سوی سازمان امور مساجد خبر داده بود.
هروآبادی نوشته بود که «اداره نظارت و ارزیابی سازمان امور مساجد به او گفته که شما دارید گفتمان انقلاب را تغییر می‌دهید!... سلیقه ماست شما دیگر از امشب مسجد نروید.»
برخورد با روحانیون و طلبه‌‌های شیعه همچون روحانیون اهل سنت در ایران سابقه دیرینه‌ای دارد، متولی این برخورد‌ها هم دادگاه ویژه روحانیت است که طی ۴۰ سال گذشته هیچ گزارشی در این زمینه منتشر نکرده است.
روحانیون در ایران طبقه‌ای ویژه با امتیاز‌های خاص هستند، اما گروهی از آنها به واسطه طرح برخی انتقاد‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به حاشیه رانده شده‌اند.
از حسین‌علی منتظری(قائم مقام روح‌الله خمینی که بهعلت مخالفت با اعدام‌های سال 1367 و انتقادهای تندش از این سمت برکنار شد) گرفته تا احمد آذری قمی (فقیه شیعه و سیاستمدار ایرانی که از منتقدان آیت‌الله خامنه‌ای بود و تا پایان عمر در حصر به سر برد). تا مراجع تقلید دیگر هم‌چون یوسف صانعی (از مراجع تقلید مشهور که به خاطر فتواهای نو گرایانه و گرایش‌های اصلاح طلبانه شهرت دارد) در این سال‌ها به واسطه موضع‌گیری‌های خود مصون از آزار و اذیت‌ها و محدویت‌های سازما‌ن‌دهی شده نبوده‌اند.
ریشه بسیاری از موضع‌گیری‌ها و انتقاد‌های این دسته از روحانیون و طلاب هم ناشی از شرایط سیاسی و اقتصادی بوده که این انتقاد‌ها و اعترا‌ض‌ها سال‌هاست به مذاق روحانیون حاکم خوش نمی‌آید.
اگر روزگاری اعتراض‌های این دسته از روحانیون مشهور و شناخته شده به سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی در حوزه‌های مختلف بود، اما حالا چند سالی می‌شود که روحانیون و طلبه‌‌های جوانی سر برآورده‌اند که انتقاد‌های تند و تیز‌تری متوجه مصادیق فقر، بیکاری و ناکار‌آمدی‌های متعدد در بدنه تصمیم‌گیری و اجرایی نظام می‌کنند.
از مهدی صدر‌الساداتی که خود را پیگیر وضعیت وخیم فقرا در ایران می‌داند و تلاش‌ها برای مبارزه شکل‌های متعدد فساد در جمهوری اسلامی را در دستور کار خود قرار داده، می‌توان یکی از روحانیون نسل جدید در ایران نام برد.
این دسته از طلاب با حضور در مناطق محروم، تلاش می‌کنند پای درد دل ساکنان این مناطق نشسته و تا انجا که می‌توانند به آنها کمک کنند. آنها فکر می‌کنند با این کار می‌توانند مانع تغییر باور مردم نسبت به حاکمیت دینی و باور‌های مذهبی آنها شوند.
دسته دیگر هم طلاب جوانی هستند که در سال‌های اخیر مسئولیت اداره مسجد در مناطق مختلف ایران را برعهده گرفته‌اند. این روحانیون جوان براساس یک سنت قدیمی محل مراجعه گروهی از ساکنان محله‌ای هستند که امامت جماعت آنجا را برعهده دارند.
محور و موضوع بسیاری از این مراجعات نیز مسائل و مشکلات عدیده مالی، معیشتی و اقتصادی است که مراجعه‌کنندگان خواستار رفع و رجوع مشکلات خود از سوی روحانی مسجد هستند.
بسیاری از این روحانیون فاقد قدرت اجرایی هستند و توان کمک به متقاضیان را ندارند و نهایت کمکی که بتوانند به نیازمندان کنند معرفی آنها به شهرداری یا کمیته امداد منطقه است.
گسترش مشکلات اقتصادی و به تبع آن فقیرتر شدن مردم ایران، مراجعات به این روحانیون در محلات را افزایش داده و گروهی از آنها هم بر همین مبنا در سخنرانی‌های خود زبان به انتقاد از سیاست‌‌های دولتی یا حاکمیتی گشوده و حکومت را مسئول به وجود آمدن چنین وضعیتی معرفی می‌کنند.
از تعداد روحانیونی که در مساجد سخنرانی‌های انتقادی علیه دولت یا حاکمیت دارند اطلاعی در دست نیست، اما مرکز رسیدگی به امور مساجد مهمترین نهادی است که بر سخنرانی‌ها و عملکرد این امامان جماعت نظارت دارد و در صورت مشاهده هرگونه «تخلفی» با آنها برخورد می‌کند.
براساس برخی گزارش‌ها دادگاه ویژه روحانیت موضوع نظارت یا عزل و نصب امامان جماعت را برعهده این مرکز قرار داده و این مرکز سال‌هاست که خود را متولی اداره مساجد و عزل و نصب‌ها می‌داند.
این مرکز تاکنون هیچ گزارشی در مورد عزل و نصب امامان جماعت مساجد و آمار‌های مرتبط با آن منتشر نکرده است.
در این میان اما گروهی معتقدند که این مرکز بدون آنکه مجوز این عزل و نصب‌ها را داشته باشد، اقدام به چنین کاری می‌کند.
هاشم هاشمزاده هريسی، عضو مجلس خبرگان رهبری از جمله افرادی است که گفته باید «نصب و عزل‌ ائمه جماعات را به مردم بسپاریم.»
ابوالحسن نواب، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب هم گفته که «امام جماعت حکومتی نیست که نصب و عزل شود، هر فردی که شرایط لازم  را داشته باشد، می‌تواند امام جماعت شود.»
علاوه بر این، بنا به توضیحات سایت سازمان امور استخدامی کشور درباره حقوق مرتبط با مساجد، «ایفای نقش امام جماعت فی‌الذاته منوط به اذن هیچ شخص یا گروه خاصی از جمله حاکم اسلامی نیست.»
این سازمان نوشته «هرگاه مردم خود امامی را برگزینند و به وی اقتدا کنند، کفایت کرده و نیازی به نصب وی از سوی حاکم شرع نیست.»
در این زمینه فتاوایی از آیتالله علی خامنهای رهبر ایران منتشر شده که در برخی از آنها آمده که «در هر مسجد نمازگزاران آن مسجد می‌توانند امام جماعت دارای شرایط را انتخاب و مشخص کنند.»
از مساجد در ایران حتی پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ نیز به عنوان یکی از مهمترین پایگاه‌های مذهبی و سیاسی روحانیت شیعه و حاکمان اسلامی در ایران نام برده می‌شود.
روحانیون در ایران پس از اینکه قدرت را در اختیار گرفتند به تدریج دامنه تسلط خود بر حوزه‌های علمیه، هیات‌های مذهبی و مساجد را گسترش دادند و به تدریچ تمام فعالیت‌های آنها را زیر نظر و نظارت قرار دادند.
حالا پس از گذشت ۴۰ سال از زمامداری روحانیون، زمزمه‌ها مبنی بر گسترش اعتراض‌ها و انتقاد‌ها از عملکرد حاکمان دینی در این مراکز مذهبی بیشتر از گذشته شنیده می‌شود، امری که مقام‌های جمهوری اسلامی به هیچ وجه با آن میانه خوبی ندارند و سعی در سرکوب آن دارند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر