۱۳۹۶ مرداد ۲۵, چهارشنبه

جان مهدی کروبی به ثانیه ها بند است!


ف . م . سخن
چه مى توان كرد، در مقابل يك حكومت بى رحم و بى شفقت؟ چه مى توان كرد در مقابل يك رهبر سنگدل؟ رهبرى كه از لحظه ى به دست آوردن مقام رهبرى، گفت كه ديگر دوست و آشنا برايش مفهومى نخواهد داشت، و قدم در راهى خواهد گذاشت كه ظاهرا امام اول شيعيان يكى از طى كنندگان آن بوده است:
اصرار بر اصل دين و كوتاه نيامدن از آن.

خامنه اى يك اشتباه بزرگ در اين زمينه مرتكب مى شود:
آن چه او اصل دين مى پندارد، دو وجه دارد، كه حضرت على آن طور كه در تاريخ ها نوشته اند، بر هر دو وجه آن توجه داشته است، ولى خامنه اى، مى خواهد تنها با يك وجه غلاظ و شداد، كار حكومت اش را به پيش بِبَرَد.

در بدترين و بى رحمانه ترين حكومت هاى استبدادى جهان، ما همواره شاهد گذشت و بخشش گاه و بيگاه محكومان بوده ايم. ديده ايم كه رهبر مستبد، به هر دليلى، در يك برهه از زمان، فرد سياسى محكوم به زندان و حتى اعدام را بخشيده است. ديده ايم كه رهبر مستبد، براى افراد ميانجى ارزش قائل شده و به خاطر تقاضاى آن ها محكومى را از بند آزاد كرده است.
اما در حكومت اسلامى خامنه اى، ما با يك رهبر نه تنها سنگ دل، بلكه كلا فاقد دل و احساس رو به رو هستيم. او تصور مى كند كه با اين شيوه ى حكومتدارى، و به كار بردن جمله ى خوش آب و رنگ «هر چه قانون حكم كند» مى تواند اسلام را بر كشور حاكم كند.
اما كدام حاكميت اسلام؟ اسلام، سال هاست به خاطر فقدان وجه دوم، در ايران به باد داده شده، و در اركان اعتقادى متشرع ترين افراد نيز تزلزل ايجاد كرده است. اسلام يك وجهى و زمخت خامنه اى، باعث بيزارى مسلمانان عادى از دين حاكم شده، و در بهترين حالت موجب گشته تا فرد مسلمان، اسلام خود را از اسلام حاكميت جدا بداند.
*****

مهدى كروبى، مرد سالخورده ى مسلمانى ست، كه هم لباس روحانى بر تن دارد، هم اعتقاد راسخ به اسلام دارد، و از كارگزاران رده بالاى حكومت نيز بوده، و همين امروز هم آرزويش بازگرداندن دوران طلايى امام است.
امروز، اين مرد ٨٠ ساله، دست به اعتصاب غذاى خشك براى مقابله با ظلم آشكار و عجيب حكومت خامنه اى زده است.
كروبى، موسوى، و خانم رهنورد، كه به عنوان رهبران جنبش سبز شناخته مى شوند، بيش از ٢٤٠٠ روز است كه بدون محاكمه، و به فرمان مستقيم و بى چون و چراى سيد على خامنه اى، در حصر خانگى به سر مى برند.
اين حصر، حصر عادى هم نيست؛ حصرى ست كه كينه و عداوت از آن مى بارد.
خانم كروبى، توضيح مى دهد كه در تمام مدت حصر كروبى، ماموران امنيتى، با او، در محل حصر او حضور داشته اند و با او زندگى كرده اند!
باور كردنى نيست كه در طول حصر يك نفر، ماموران امنيتى، يك لحظه هم فرد محصور را به حال خود نگذارند و بيست و چهار ساعته، در كنارش بمانند. من چنين حبسى، در تاريخ قرن حاضر و قرن پيش سراغ ندارم.
خواست آقاى كروبى چيست؟ آيا او مى گويد مرا كه قطعا بى گناهم آزاد كنيد؟ آيا مى گويد، حالا كه ماهيت احمدى نژاد مشخص شد و نگاه او به خودتان را ديديد، بياييد از من عذر خواهى كنيد؟ آيا مى گويد بياييد عمر رفته ى مرا به من بر گردانيد؟
نه! خواست آقاى كروبى ساده تر از اين حرف هاست اگر خامنه اى گوش اش بشنود، و فكر نكند با انجام خواست ايشان، اصل اسلام و قاطعيت رهبر به خطر مى افتد. آقاى كروبى مى گويد:
١- ماموران امنيتى تان را كه ٢٤ ساعته كنج دلِ من نشسته اند، از من دور كنيد و آن ها را در جاى ديگرى غير از اتاق هاى محل زندگى ام مستقر كنيد.
٢- ما را كه بدون محاكمه چند سال است حبس و حصر كرده ايد، محاكمه كنيد. بگذاريد ما از خودمان دفاع كنيم بعد حكم صادر كنيد.

فقط همين! باور كنيد فقط همين! اين ها خواسته هاى زيادى ست آقاى خامنه اى؟! آيا اسلام مى گويد، مامورش بغل دست محكوم زندگى كند، و ٢٤ ساعته در كنار او بپلكد؟ آيا اسلام، به محكوم اجازه دفاع از خود نمى دهد، و حاكم هر چه بگويد، بايد همان انجام شود؟
و به اين تقاضاها تا كنون توجهى نشده است، و آقاى كروبى از امروز صبح دست به اعتصاب غذاى خشك زده است. اعتصاب غذاى خشك يعنى اين كه اعتصاب كننده، آب هم نمى نوشد. با وضعيت سنى و جسمى آقاى كروبى، اعتصاب غذاى خشك، معنى اش مرگ قطعى در چند روز آينده است.
از ما مردم كه كارى بر نمى آيد. اميد داشته باشيم كه دلى در سينه ى خامنه اى وجود داشته باشد، و لااقل اين دو خواست آقاى كروبى را بپذيرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر