کلمه – نیما ارجمند دو هفته پس از آنکه افشا شد دولت مستظهر به حمایت های رهبری دو میلیارد دلار از بیت المال را در آمریکا اوراق قرضه خریده و زمینه توقیف آن در زمان تحریم را فراهم کرده، همه چشم انتظار اظهارنظر رهبر بودند.
چنین حیف و میل و سوء تدبیری در هر جای دنیا که رخ می داد، به برکناری مسئولان ارشد و محاکمه آنها منجر می شد.
اما آیت الله خامنه ای ترجیح داد درباره چنین خیانت آشکاری سخن نگوید و سکوت پیشه کند و به جای مسئولان قبل، نوک پیکان حمله اش را سوی دیگری نشانه رود و بحث را از فسادهای بزرگ مالی به سمت سوژه تکراری این سه دهه یعنی تهاجم فرهنگی برگرداند.
رهبری در حالی هیچ سخنی از خیانت دومیلیارد دلاری به میان نیاورد که بابک زنجانی محکوم بزرگ نفتی بابت چیزی در حدود همین رقم، هماکنون با حکم اعدام در زندان به سر می برد.
سکوت سنگین رهبری پس از آن صورت گرفت که این سؤال در سطح جامعه مطرح بود که مگر میشود چنین کار خطیری در زمان دولت نهم بدون اطلاع رهبری انجام شده باشد.
بهخصوص آنکه این اتفاق در زمان دوره اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد انجام شده که نظر رهبری به نظر رئیس دولت بسیار نزدیک تر هم بوده و جزئیات امور تمام و کامل به اطلاع ایشان می رسیده است.
مردم از خود می پرسیدند اگر همین کار را دولت های قبلی یا فعلی انجام داده بودند باز هم با همین سکوت و گذشت رهبری مواجه می شدند؟
آیت الله خامنه ای اما پاسخ منتقدان و مردم چشم انتظار واکنش رهبری در این باره را پس از ۱۰ روز با انتقاد از تبلیغ سفر به آنتالیا و آموزش زبانهای خارجی و … داد.
او در حالی که همه مردم و مسئولان نظام از چنین خیانتی انگشت تعجب می گزیدند، در سخنرانی های اخیر خود از همه چیز، از نفرت از کلمه برند گرفته تا ممنوعیت تبلیغات سفر به آنتالیا و… گفته است، جز تخلفات کلان دولت احمدی نژاد.
رهبری حتی چنان فارغ از هر مساله ای از آموزش زبان انگلیسی سخن گفته که انگار مشکل موجود در سطح آموزش کشور فقط عدم تنوع زبانهای خارجی است.
نمونه هایی از اظهار نظرهای اخیر وی به خوبی سطح بحث را نشان می دهد:
- – بنده از این کلمه «برند» هم خیلى بدم مىآید.
- – اصرار بر ترویج انحصاری زبان انگلیسی ناسالم است.
- – باشد که مسئولان فرهنگی و قانونگذار ترتیبی اتخاذ کنند که سفرهای حرام [آنتالیا] اقلاً تبلیغ نشود.
- – بارها به مسئولان تذکر دادهام اما الگوی مصرف اصلاح نشده؛ این بچه پولدارهای نوکیسه با خودروهای کذایی در خیابان، به همین خاطر است.
آیتالله خامنهای در درس خارج فقه خود، «آنتالیا» را به عنوان شهری که در آن فسق و فجور انجام میشود و سبب سفر باطل و اتمام نماز میشود مثال زدند.
مروری بر اظهارنظرهای رهبری نشان از تقلیل یافتن موضوعات و نازل شدن ادبیاتی است که در شان رهبری و جایگاهی که در قانون اساسی برای او در نظر گرفته شده، نیست.
در واکنش به همین تناقض هاست که جوانان و کاربران شبکه های اجتماعی هم عبارات و اصطلاحات رهبری در سخنرانی هایش را به شوخی می گیرند و با آن جمله سازی می کنند؛ عباراتی همچون غلط است دیگر، بی حیاها، من از این برند هم بدم می آید، چه غلط ها، دانشگاه جای کنسرت نیست، اصرار بر ترویج انحصاری زبان انگلیسی ناسالم است و….
روزی در این مملکت رهبر کبیر انقلاب اسلامی مسائل کلان مملکتی را حل و فصل میکرد و حتی آنجا که نیاز بود، شجاعانه تصمیم گرفت و جام زهر را نوشید تا غائله را ختم و کشور را حفظ کند. اما سالها پس از رحلت او، در حالی که میلیاردها دلار بیت المال از روی بیخردی یا خیانت از دست رفته است، رهبری دغدغه هایش را در سطح برند و آموزش زبان انگلیسی تقلیل می دهد و ادبیاتش را دستمایه تمسخر جوانان می سازد.
او از طرفی دستور اجرای اقتصاد مقاومتی میدهد و از مردم و دولت میخواهد خود را برای ریاضت اقتصادی آماده کنند، و از سوی دیگر به راحتی چشم بر دزدی میلیاردها دلار توسط تعدادی که نام و آدرس مشخص دارند، میبندد و حتی دستور پیگیری نمی دهد.
در عوض نگرانی اش را به راحتی از اینکه در دانشگاهها کنسرت برگزار میشود ابراز می کند. از استفاده خودروهای لوکس توسط به قول خودش بچه پولدارهای تازه به دوران رسیده میگوید، اما عنوان نمیکند این خودروها توسط چه کسانی و چه دورانی به کشور وارد شده اند. بیشترین واردات خودروهای لوکس، لوازم لوکس و تزییناتی، لوازم آرایش، انواع ساپورت ها و…. و همه آن چیزهایی که امروز دغدغه رهبری شدهاند، در زمان دولتی انجام شده است که آیت الله خامنه ای یکسره چشم بر تخلفاتش بسته است.
از این گذشته این تازه به دوران رسیده ها از چه زمان رشد پیدا کردهاند؟ مگر نه این است که این نوکیسه ها از قبال تحریم ها و دوران دلالی های دولت نهم و دهم برای دور از زدن تحریم ها پا به عرصه اقتصاد گذاشتند؟ امثال بابک زنجانی، رضا ضراب و مه آفرید خسروی زاییده کدام دوران هستند؟ و همدستان پنهان آنها در کدام نهادها و ارگان ها پنهان شده اند؟ و مگر نه این است که در تمام ۳۵ سال گذشته آیت الله خامنه ای نفر اول یا دوم مملکت بوده است؟ پس چرا همیشه و همچنان طلبکار است؟
اما اظهارنظرهای اخیر رهبری نکته دیگری را نیز دارد. اگر امروز به گشت های نامحسوس انتقادها وارد میکنند و میگویند سرک کشیدن به زندگی مردم است، اظهارنظرهای این چنینی نیز مداخله مستقیم در دایره تنگ تری در زندگی اجتماعی مردم است. رهبری با علم به اینکه میداند تنها جملهای کوتاه میتواند بساط آنچه در نظر دارد را ببندد، ایراد سخن می کند. حکایت برچیده شدن کنسرت ها در دانشگاهها یکی از آن اظهارنظرها بود. یا متوقف کردن پیگیری پرونده سه هزار بورسیه غیرقانونی دوره دولت قبلی.
رهبری میداند که حکومت جمهوری اسلامی را به یک نظام اقتدارگرای فردی تبدیل کرده و تنها بیان تک جملهای کافی است تا هواداران به دنبالش بیفتند و منویاتش را تبیین و تشریح و تکثیر کنند. هنوز ماه دوم سال به نیمه نرسیده، دلواپسانی پیدا میشوند که مقابل وزارت اقتصاد تجمع کنند تا از وزیر پاسخ بخواهند که چرا اقتصاد مقاومتی مورد نظر رهبری هنوز اجرا نشده است. و هنوز کلام از دهان رهبری در نقد آموزش انحصاری زبان انگلیسی خارج نشده، سرداران و روحانیان منصوب ایشان دوره می افتند که اصل آموزش زبان انگلیسی را زیر سوال ببرند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر