دوست گرامی جناب آقای وحیدی
با
عرض سلام و ارادت
در
سایت شما جمله ای دیدم که بسی موجب شگفتی شد! حتی اگر این جمله در متن نوشته ای و
در ضمن گفتاری می آمد، جای اغماض داشت؛ چرا که در هرحال گاهی آدمی حرفی می زند که
چندان سنجیده نیست و به اصطلاح می تواند در شمار «سقطات اللسان» باشد ولی وقتی
چنین جمله ای در پیشانی یک رسانه می نشنید و شعار آن می شود، قاعدتا جدی است و
باید جدی گرفت.
نوشته
اید: «ما، هر مسلمانی که موضع خود را نسبت به اسلام مشخص نکند، تروریست پرور و ضد
بشر می دانیم».
در
این مورد چند پرسش قابل طرح است:
اولا،
مراد از «تعیین موضع» دقیقا چیست؟ یعنی یک مسلمان چه باید بکند تا موضعش مشخص شود؟
در چه موضوعاتی باید تعیین موضع بکند؟ مثلا موضع خود را در مورد ترور و تروریسم
مشخص کند یا درباره تمام موضوعات مربوط به عالم و آدم؟ وانگهی، موضع یک مسلمان در
برابر دینش مشخص است و نیازی به پرسیدن نیست! یک مسلمان، مانند تمام پیروان ادیان
دیگر، دین خود را در مجموع حق و درست و رهایی بخش و عامل نجات و رستگاری در این
جهان و آن جهان می داند و در سایه آن امنیت و آسایس و رستگاری می طلبد. البته در
این میان، به میزان آگاهی اش از تاریخ، می تواند به بخشی از آموزه ها و یا سنت ها
و آن هم با معیارهای دینی اصیل خود ایراد و اشکال داشته باشد.
ثانیا،
از جهان ایده ها و امور انتزاعی فاصله بگیریم، در عالم واقع، عموم مسلمانان چگونه
می توانند در باره تمامیت دین خود اعلام موضع بکنند؟ می دانیم که پیروان دینهای
نهادینه شده، به طور سنتی و میراثی دیندار اند و این افراد عموما تا پایان عمر نه
در حقانیت اساس دیانت خود دچار تردید می شوند و نه در مبانی و اصول اساسی و حتی
فرعی مذهب خود دچار شک می کنند. اینان عموما، گرچه غافلانه، در آغوش امن سنت و
میراث غنوده اند و اساسا تعیین موضع برای آنان بلاموضوع است. در این صورت، انتظار
تعیین موضع در باب مذهب مختار و میراثی برای عموم دینداران تمام ادیان لغو و عبث و
غیر واقع بینانه است. مثلا مادر 88 ساله بیسواد من چگونه می تواند در باره تمامیت
دین خود و حتی موضوع پیچیده ای چون تروریسم اعلام موضع کند؟ حال اگر مادر من اعلام
موضع نکرد، تروریست پرور و ضد بشر است؟ یا اگر یک زن روستایی بیسواد بهایی هم سن
مادر من در یکی از روستاهای مازندران در باره دین خود اعلام موضع نکرد، ضد بشر است
و تروریست پرور؟
ثالثا،
آیا انتظار تعیین موضع اختصاص به مسلمانان دارد و یا شامل پیروان ادیان دیگر هم می
شود؟ اگر پاسخ مثبت است دلایل این استثنا چیست؟ و اگر پاسخ منفی است، حداقل، بهتر
بود می نوشتید: «ما، هر دینداری که موضع دینی خود را نسبت به دین خود مشخص نکند،
تروریست پرور و ضد بشر می دانیم». آیا این گزاره منطقی است و قابل دفاع؟ هرچند
چنین انتظاری نیز (به دلایل روشن) نادرست و غیر واقع بینانه است.
رابعا،
چنین می نماید فرض است که اسلام در ذات و حقیقت خودش دینی است تروریست پرور و ضد
بشر! آیا چنین است؟ شما این پیش فرض را قبول دارید؟ با توجه به این که حضرتعالی
صریحا ذات گرایی را نفی کرده اید، قاعدتا باید پاسخ شما منفی باشد. اما مشکل این
است که در این صورت، جمله مورد بحث به کلی تهی از معنا می شود. زیرا که مفهوم جمله
این است که اسلام دینی است ضد بشر و تروریست پرور و حال مسلمانان باید تکلیف خود
را با آن روشن کنند و بگویند با آن موافق اند و یا مخالف. یعنی به مقتضای ساختار
معنایی و منطقی جمله و به لخاط منطقی، قاعده ماهیت ضد بشری اسلام است و استثنا نقض
قاعده و خروج از شمول قاعده.
واپسین
نکته این که چنین جملاتی، خواسته و ناخواسته، مولد نفرت و ایجاد غیریت و دشمنی پیروان
ادیان است و این نه آشکارا نه با منطق دگر باوری می خواند و نه با فرهنگ دموکراسی سازگار
است و و نه معیار زیست مسالمت آمیز انسانی در جهان پرتنش و پرآشوب امرور انطباق
دارد.
بسیار
مشتاقم پاسخ شما را بشنوم تا از سوء فهم احتمالی به در آیم.
14
اسفند 93 (5 مارس 2015)
حسن
یوسفی اشکوری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر