۱۳۹۳ اسفند ۲۱, پنجشنبه

هنر نزد ایرانیان است و بس!

عبدالحمید وحیدی

کجدار ومریزی، در حالتی به ما دست می‌دهد که هنوز نمیدانیم و مطمئن نیستیم موقع زور گفتن است یا زور شنیدن، و اگر قرار است زور بشنویم و اطاعت کنیم ، از چه کسی باید اطاعت کنیم. در میان قلدر های موجود کدامیک قویترین است که باید انتخابش کنیم. کجدار و مریزی حالتی است که باید دو دوزه بازی کنیم، حالتی است که هنوز نمی‌دانیم تکلیفمان چیست. باید جستجو کرد که آیا در فرهنگهای دیگر این عبارت « کجدار و مریز » و تعبیری که در کاربرد آن می‌شود، موجود است یا نه. کجدار و مریز یعنی : که انسان شتر گاو پلنگ بازی کند،که انسان هم مسلمان باشد و هم مارکسیست، هم کلیسا برود هم سفره حضرت عباس راه بیندازد، هم خدا را بخواهد هم خرمارا، هم جیره خوار یزیدیها باشد و هم پلوی حسینی را بخورد. یعنی اینکه هم نطام جمهوری اسلامی را، به علت بی توجهی به کاهش سن ازدواج دختران مورد شماتت قرار دهد، و هم شهوترانی را که یک دختر نه ساله را در ششمین دههه سن خود به آعوش کشدیده است را ستایش کند و به پیروی از مکتب او به حود ببالد . خلاصه کجدار و مریز یعنی که انسان یک کاسۀ پرآب را کج نگه دارد و آب نریزد. وقتی می گوئیم « هنر نزد ایرانیان است و بس » اگر تعبیرمان از«  هنر » این باشد،بدون تردید، تنها ملتی هستیم که آنرا در اختیار خود داریم.


آقای کنت دو گوبینو دیپلمات فرانسوی در یکصدو جهل سال پیش درکتاب « سه سال در میان ایرانیان » در میان ایرانیان می‌گوید :
در نزد ایرانیان ، از دیر باز ، « ریاکاری »، ریشه عمیق دوانده است .
شما اگر یک ربع ساعت با یک ایرانی صحبت کنید خواهید دید که چندین مرتبه میگوید انشاء اله ، ماشاء اله و خدا بزرگ است و واژه هایی نظیر این‌ها .ولی در میان هر بیست نفر که با این خلوص نیت ظاهری اظهار قدس و ورع می‌کنند ، مشکل بتوان یک نفر را یافت که باطنآ چنین خلوس نیت و قدس و ورعی داشته باشد. عجب در اینجاست با اینکه تمام ایرانیان از این موضوع اطلاع دارند و می‌دانند که این اظهار تقدس صوری است و باطنی نمی باشد با این وصف بروی خود شان و دیگران نمی آورند.
گویی این ملت بزرگ به موجب یک نوع پیمان معنوی یا مرموز موافقت کرده است که متفقآ این ریاکاری را بپذیرد و به آن عمل کند.
هر چند که بسیاری از ایرانیان در این زمینه تلاش کرده و می کنند، که یکی از نمونه‌های بارز آن در دوری و دوستیها و همچنین در خارج از کشور، تمایل به ازدواج با ببگانگان چه از سوی زنان و مردان ایرانی است.
آیا زمان آن نرسیده است که ایرانیان همزمان با مبارزه با روحانیون مرتجع که چنین ریاکاری و کتمان کاری را در ما نهادینه کرده اند، با این پدیده شوم در روحیه خودشان تلاش بیشتری نمایند ؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر