۱۴۰۳ اسفند ۲۱, سه‌شنبه

Ali_Sedarat_3.jpg قانون اساسی موقت، تا قبل از همه‌پرسی و تصویب قانون اساسی دائمی،

 علی صدارت

«پس آخوندها کی ‌می‌روند؟!»

باز هم، و باز هم به تکرار این سوال پرسیده شد!!!
گرچه عمل‌کرد «آخوندها»، روندِ خودبراندازی و خودفروپاشی رژیم را شتابگیرتر کرده است، ولی چنانچه انفعال برخی از ایرانیان ادامه پیدا کند، همین روند ممکن است سال‌ها و بلکه دهه‌ها به‌طول انجامد.
طرح منفعلانه‌ی سوالِ «پس آخوندها کی ‌می‌روند؟!» از دیگران، بیش از چهار دهه است که راه به جایی نبرده است! و «آخوندها» نرفته‌اند.

طرح فعالانه‌ی این سوال از خویش «من چه کارهایی بکنم و چه کارهایی نکنم که آخوندها هر چه زودتر ‌بروند؟!»، باعث خواهد شد که رفتن «آخوندها»، هر چه زودتر، و هرچه خشونت‌زداتر، و هرچه مردمسالارانه‌تر، توسط خودِ ما مدیریت شود.
این رژیم رفتنی است!
می‌گویند سقوط فیزیکی این رژیم، به جرقه‌ای بسته است.
اگر منفعلانه از دیگران پرسیده شود: «این جرقه، چه می‌تواند باشد؟ و چه زمانی ایجاد می‌شود؟» با تحلیل‌های انتزاعی برای پاسخ به این گونه سوالات، ممکن است مجبور شویم بیش از چهار دهه‌ی دیگر هم در انتظار بمانیم!
اگر فعالانه از خود پرسیده شود: «من چه کارهایی بکنم و چه کارهایی نکنم که زدن این جرقه، هرچه زودتر، هرچه خشونت‌زداتر، و هرچه مردمسالارانه‌تر، توسط خودِ ما مدیریت شود» آن وقت است که با مشارکت فعال، هر کدام از ما به سهم خود و به نوبه خود، شور و شعفِ نقش‌آفرینی در سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر را به خود اهدا می‌کنیم.
در حال حاضر، از جمله‌ی کارهایی که نه تنها می‌توانیم، و بلکه باید انجام دهیم، اندیشه و تدبیر در نحوه‌ی مدیریت کشور است، از همین لحظه و زمان، تا زمانی که در پی یک انتخابات آزاد با رای مستقل مردم ایران، یک دولت غیر موقت، رسما شروع به کار کند.
برای این‌کار، یک عهد و پیمانی، به شکل یک سند به شکل مکتوب، با شفافیت و روشنی کامل، باید منتشر گردد، و به قضاوت مردم گذاشته شود.
ضمانت اجرایی این سند، حضور ما مردم است.
حتی اگر دربِ بهشت هم باز شود! و بهترین سند دنیا هم بر ایران نازل شود! آن سند هیچگونه ضمانت اجرایی نخواهد داشت مگر اینکه ما ایرانیان حضور داشته باشیم!
بر اساس آن قانونِ اساسیِ موقتِ دورانِ گذار، برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران، یک دولت موقتی شکل می‌گیرد که گردانندگیِ امورِ کشور را در چهار شاخه‌ی عمده، به‌عهده می‌گیرد:

شاخه‌ی اجراییه،
شاخه‌ی مقننه،
شاخه‌ی قضاییه،
شاخه‌ی رسانه‌هایِ ملیِ همگانی،
به تکرار و به تاکید یادآوری می‌شود که حقانیت این قانون اساسی موقت و این دولت موقت، به غیر از حضور مردمی، به هیچ وجه هیچ چیز دیگری نمی‌تواند باشد!
بیندیشیم که در این قانونِ اساسیِ موقتِ دورانِ گذار، چه اصولی باید وجود داشته باشد:
اول اینکه قوانینِ این سند، نباید ایدئولژیک باشد. زیرا که هیچ ایدئولژی و هیچ باوری، چه باورهای دینی و چه باورهای دنیوی، وجود ندارد که مورد قبول همه مردم باشد، و لاجرم نمی‌تواند کانون مشترکی برای همکاری‌های فراگیر برای خلع حاکمیت از رژیم ولایت مطلقه، و انتقالِ خشونت‌زدایِ حاکمیت، به ما مردم باشد. ولی آنچه که همه‌زمانی، و همه‌مکانی، و همه‌کسانی (همه‌کسانی بدون هیچ تبعیضی) است، حقوق هستند.
در نتیجه، آنچه می‌تواند کانون مشترکی برای همکاری‌های هر چه گسترده‌تر برای خلع حاکمیت از رژیم ولایت مطلقه، مورد قبول همه قرار بگیرد، حقوق است. حقوقی که ضامن حیات در همه‌ی عرصه‌های زندگی هستند. حقوقی اساسی که می‌توان آن‌ها را در پنج دسته، تقسیم‌بندی نمود:
۱- حقوق بشر،
۲- حقوق شهروندی،
۳- حقوق ملی،
۴- حقوق ملت در جامعه‌ی بین‌المللی،
۵- حقوق طبیعت.
-
برخی اصول دیگری که لازم است در سندِ قانونِ اساسیِ موقتِ دورانِ گذار، برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران آورده شوند، مختصرا از این قرار هستند:

❊ نفی و رفع تبعیض. از همین الان، نفی زور و اجبار، مثلا نفی اجبار در پوشش (نفی حجاب اجباری و نفی بی‌حجابی اجباری) گل هدیه کردن خانم‌های بی‌حجاب به خانم‌های محجبه در مترو را در روز جهانی زن، شاهد بودیم.

❊ برابری حقوق زنان و مردان. (با مبارک دانستن رفع هر گونه تبعیض در رابطه با زنان، «روز جهانی زن» ۸ مارچ) گرچه اصل اول هر گونه تبعیض را نفی می‌کند، ولی با توجه به تجاوزها به حقوق زنان، باید بر برابری حقوق زنان و مردان تاکید داشت.

❊ خدشه‌ناپذیری حقوق و شخصیت و کرامت و منزلت ذاتی هر انسان. هر گونه قانون و مصوبه و یا سیاستی که مغایر با حقوق و شخصیت و کرامت و منزلت انسان باشد نامعتبر و اجرای آن ممنوع می‌شود

❊ برابری حقوق همه‌ی انسان‌ها از هر منطقه‌ای، بدون هیچ تبعیضی

❊ مجازات اعدام و شکنجه و هرگونه رفتار منافی کرامت انسان، بی‌درنگ ممنوع می‌شود
❊ جدایی نهاد دولت (مجموعه چهار شاخه‌ی مقننه، قضائیه، مجریه و رسانه‌هایِ ملیِ همگانی) از همه‌ی نهادهای عقایدِ دینی و دنیوی جدا خواهد شد و به دین دولتی و دولت دینی پایان داده می‌شود.
-
در نوشتار دیگری، به بقیه‌ی اصولی که برای یک قانون اساسی موقت مناسب و ضروری هستند پرداخته خواهد شد.

علی صدارت
https://linktr.ee/sedarat

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پانوشته‌ها:
مختصری در باره‌ی سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران

بدیل واقعی چیست؟ کنگره؟ شورا؟ جبهه؟

عوامل تعیین کننده‌ی پیروزی و یا شکست همکاری‌های جمهوری‌خواهان در این زمان

نقشه‌ی راه نجات ایران، توسطِ خودِ ما ایرانیان

استقلال، خودانگیختگی فردی و جمعی و ملی، در تصمیم‌گیری و عملی‌کردن تصمیم‌ها

رهایی از انقلاب‌ستیزی، زمان رسیدن به سقوط فیزیکی رژیم را کوتاه‌تر می‌کند

نقش جوانان در پایان دادن به استبداد

عادی‌سازی خشونتِ وابستگی، تحمل‌پذیریِ تجاوز به حق استقلال

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر