صفحات

۱۳۹۸ مرداد ۱۰, پنجشنبه

مسلمانان برای پناه بردن به کشورهای مسیحی حاضرند مرگ را هم به جان بخرند,

 پناهندگی مسلمانان مانند فرار از جهنم و ورود به بهشت است!

برخی روحانیان در ترکیه سخنانی به زبان می‌آورند که حتی از برنامه‌های «جم ییلماز» (معروف‌ترین استندآپ کمدین ترکیه) هم خنده‌دارتر است. این روحانیان منبری می‌گویند «کشورهای مسیحی و کافر به مسلمانان حسادت می‌کنند». روحانیانی مانند «جبه لی احمد» (روحانی منبری و تلویزیونی معروف ترکیه) با این لحن گفتار می‌خواهند مسیحیان را تحقیر کنند.
این در حالی است‌که کشورهای مسلمان در چنان وضعیت بدبختی و فلاکت بسر می‌برند که برای فرار از کشورهای خود و پناه بردن به کشورهای مسیحی حاضرند مرگ را هم به جان بخرند. بطوریکه می‌توان گفت برای مسلمانان اعلام پناهندگی در کشورهای مسیحی حکم فرار از جهنم و وارد شدن به بهشت را دارد! از این رو، می‌بینیم بسیاری از مسلمانان با هدف پناهنده شدن در کشورهای مسیحی در حین عبور از مسیر ترکیه به اروپا در آب‌های دریای مدیترانه غرق می‌شوند.
بسیار خب، چرا مسلمانان می‌خواهند از کشورهای خود فرار کنند و به کشورهای مسیحی پناه ببرند؟ در این مسیر، چرا آنها حاضرند با تحمل گرسنگی و تشنگی از بیابان‌های بی آب و علف، کوه‌ها، مزارع مین گذاری شده و دریاها عبور کنند؟ این افراد با آگاهی از این موضوع که احتمال غرق شدنشان وجود دارد چرا به همراه کودکان خود با قایق‌های فرسوده از دریای مدیترانه عبور کرده برای پناهندگی مرگ را هم جلوی چشمشان می‌بینند؟ اگر امروز کشورهای اروپایی و ایالات متحده درهای خود را به سوی مسلمانان باز کنند و بگویند: «بیایید و در اینجا ساکن شوید» آیا احدی در کشورهای مسلمان باقی خواهد ماند؟ آری، چرا مسلمانان برای اخذ پناهندگی در کشورهای مسیحی حتی حاضر به مرگ هستند و جان خود را کف دستشان گرفته‌اند؟
به این دلیل که مسلمانان معتقدند آنچه را که در کشورهای خود پیدا نکرده‌اند می‌توانند در کشورهای مسیحی پیدا کنند. در کشورهای اسلامی وضعیت کار و معیشت مناسب نیست. در کشورهای اسلامی نه انسان ارزش دارد و نه ارزش‌های انسانی وجود دارد. در کشورهای اسلامی نسبت به آینده نگرانی وجود دارد. در کشورهای اسلامی جنگ داخلی وجود دارد. در کشورهای اسلامی دیکتاتوری وجود دارد. کشورهای اسلامی توسط دیکتاتورهای غیرنظامی یا نظامی اداره می‌شوند. کشورهای اسلامی توسط دیکتاتورها و شیوخی اداره می‌شوند که می‌گویند «من هم دولت هستم و هم قانون، من در این کشور همه چیز هستم». این کشورها توسط یک فرد، یک خانواده و یک قبیله اداره می‌شوند.
در واقع، مسلمانان مانند فردی که در بیابان به دنبال آب می‌گردد به دنبال دموکراسی، حاکمیت قانون، حقوق بشر و آزادی در کشورهای خود هستند و می‌دانند که اینها را در کشورهای مسیحی خواهند یافت. مسلمانان آنچه را که نمی‌خواهند در کشورهای خود و آنچه را که می‌خواهند در کشورهای مسیحی می‌یابند. آنها چیزهای دیگری را هم که در کشورهای مسلمان وجود ندارد در کشورهای مسیحی پیدا می‌کنند. به عنوان مثال، در کشورهای مسیحی، تولیدات علمی و تکنولوژیکی وجود دارد و این کشورها با تولید داروهای ساده‌ای مانند داروهای سردرد گرفته تا داروهای پیچیده‌ای مانند داروهای درمان سرطان برای درمان بیماری‌ها به بشریت خدمت می‌کنند.
علاوه بر داروها، آنها همچنین تجهیزات پزشکی شناسایی و درمان بیماری‌ها را به بشریت عرضه کرده‌اند و از برق گرفته تا تلفن، از خودرو گرفته تا هواپیما، از تلویزیون گرفته تا رایانه، از روبات گرفته تا هوش مصنوعی را اختراع کرده و به بشریت ارزانی داشته‌اند.
به طور خلاصه، کشورهای مسیحی کشورهایی هستند که با تحقق انواع اختراعات و با راحت‌تر کردن زندگی، به بشریت خدمت می‌کنند و اینها همان کشورهایی هستند که روحانیان ما آنها را «کافر» می‌نامند. کشورهای مسیحی تولیدات علمی و تکنولوژیک و همچنین تولیدات هنری در سطح جهانی دارند. برای تحقق تمام این تولیدات، شرایط مناسبی برای پرسشگری توسط ذهن‌های پژوهشگر و پرورش خلاقیت در محیطی عاری از ترس و ممنوعیت ذهن‌های پرسش‌گر و آفرینش‌گر وجود دارد. اینها مواردی هستند که در کشورهای مسیحی وجود دارند ولی در کشورهای اسلامی جهل و فقر بیداد می‌کند.
تولیدات علمی و تکنولوژیک پیشکش! تولیدات اقتصادی کشورهای اسلامی هم دردآور است. فکرش را بکنید مجموع تولید جهان اسلام با جمعیت یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون نفری خود که از ۶۵ کشور تشکیل شده است حتی به میزان تولید کشور ۸۰ میلیونی آلمان هم نمی‌رسد.
کوتاه سخن اینکه به خاطر دلایلی از این دست، مسلمانان برای فرار از کشورهای خود و پناهنده شدن در کشورهای مسیحی، حتی مرگ را از نظر می‌گذرانند. اما ای کاش کشورهای اسلامی در وضعیت «غبطه آور برای مسیحیان و کفار» بودند و ای کاش مسلمانان در وضعیتی نبودند که برای پناهندگی در کشورهای مسیحی حتی از مرگ هم استقبال کنند. افسوس که کشورهای اسلامی در وضعیتی نیستند که به آنها حسادت شود و مورد غبطه دیگران باشند. در حالی‌که این وضع و حال مسلمانان است سخنان روحانیانی مانند ‌جبه لی احمد» مبنی بر اینکه «مسیحیان و کفار بر مسلمانان رشک می‌برند» از حرف‌های «جم ییلماز» هم خنده دارتر است!
لطفی اوفلاز – ایندیپندنت فارسی:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر