باور نداری؟ برو سینما خودت ببین- حسن بهگر
آل کاپون جنایتکار معروف آمریکایی با فیلم های هالیوودی در ایران نیز شناخته شده است ولی کمتر کسی می داند که او در شهر شیکاگو بسیار محبوب بود و با کمک هایی که به مؤسسات خیریه و مردم مستمند می کرد چهره ای همچون رابین هود برای خود ساخته بود.
طی سالهای منع مشروبات الکلی که مقارن بود با بحران بزرگ اقتصادی، ال کاپون به کلیساها کمک مالی می کرد، انبار غذا برای فقرا راه اندازی می کرد، به بی خانمان ها در امر مسکن کمک می کرد، هزینهٔ یتیم خانه ها را می پرداخت و از زنان بیوه مراقبت می کرد. برای عموم مردم، او یک مرد خوب بود، یک تاجر موفق در امر مشروبات الکلی بود که احتیاجات بسیاری را تامین می کرد و در کل برای فوجی از تحسین کنندگانش سخاوتمند بود بطوریکه وقتی الیوت نس را برای گرفتار کردن وی به شیکاگو فرستادند؛ او برای یافتن منزل اجاره ای با مشکل روبرو گردید و کسی حاضر نبود به او خانه اجاره بدهد. همانطور که بعد ها برای گرفتن شاهد برای شهادت در دادگاه علیه آل کاپون با مشکل بزرگی روبرو شدند. سرانجام او را به سبب تخلف مالیاتی محکوم کردند نه برای جرایمی که مرتکب شده بود.
غرض افسانه سازی سینما بویژه هالیوود است که از کاهی کوهی می سازد و در باور مردم می نشیند. اصولا سینما یک وسیله تفریحی و بهترین پناهگاه برای فرار از واقعیت است و بعنوان بهترین وسیله برای القای نمادها و ایده ها شمرده شده است ؛ یک رسانه تصویری که مخاطب متوجه نمی شود که زیر بمباران تبلیغات است ، تبلیغاتی است که آشکارا دیده نمی شود ولی در ناخودآگاه ما لانه می کند. بسیاری از اطلاعات مردم از آدم ها و وقایع که به امری یقین مبدل گشته دستاورد همین سینماست.
مدت کوتاهی پس از پایان جنگ جهانی دوم بود که ایالات متحده به کمک سینما و سایر رسانه ها دشمن جدیدی را پدید آورد که مردمش را تهدید می کرد و آن کمونیسم نام داشت . نمی شد این نقش و قدرت فیلم و سینما را به عنوان یک رسانه ارتباط جمعی به کسانی سپرد که تفکرات دیگری در سر دارند . چنین شد که فیلمنامه نویسان، تهیه کنندگان و کارگردانان معروف را به محاکمه کشاندند و سینما را از دگراندیشان تصفیه نمودند. این دوره که به دوره ی مک کارتی معروف است بسیاری از هنرمندان پاکسازی شدند و حتا به چارلی چاپلین هم رحم نکردند او وادار شد تا از آمریکا بیرون برود.
آمریکا پس از جنگ دوم جهانی صنعت سینمای خود را با هنرپیشگان آلمانی راه انداخت وبسیاری از انها نام هایشان را تغییر دادند که مشخص نشود آلمانی تبارهستند . هالیوود به عنوان یک سلاح سیاسی مورد توجه سازمان سیا قرار گرفت و باید اهداف خاصی را پیش می برد. فیلم های مذهبی مجلل با مخارج گزاف مانند سامسون و دلیله و، خرقه، ده فرمان و بن هور هم پس از آن پا گرفت . هولیوود به این هم بسنده نکرد و به سراغ سینماهای محبوب دنیا رفت که گل سرسبدشان سینمای ایتالیا و فرانسه بود.او با خریدن استودیوی آنها و دعوت از هنرپیشگان آنها به هالیوود مقدمات ورشکستگی کمپانی های فیلمسازی آنها را فراهم کرد و بدین ترتیب توانست تبلیغات خود را یکدست کند.
ایالات متحده در جنگ در اواسط دهه 70 شکست خورد ولی آیا فیلم های هالیودی چنین چیزی را نمایش دادند؟ انهایی که فیلم کلاه سبزه ها را با شرکت جان وین ، یکه بزن فیلم های وسترن دیده اند به یاد دارند پیروزی آمریکا بر ویتنامی هاست.
هالیوود هنوز با ساختن هیولاهایی مانند گودزیلاو کشتن آنها با اسلحه های فانتزی خود را منجی عالم معرفی می کند. گاهی اوقات به جای گودیزلا، یک چینی یا یک روسی می نشانند که می خواهد دنیا را منهدم کند و مامور همه فن حریفشان آنها را از پا در می آورد و بشریت را نجات می دهد.
حملات ایالات متحده به افغانستان ، عراق ، سودان و سوریه دنباله ی همین افسانه است که می خواهیم دیکتاتورها را براندازیم و بجایش دموکراسی بیاوریم .راه این حمله ها را هم همین تبلیغات هالیوودی هموار کرده وچهره های دیکتاتورهایی مانند صدام و قذافی و.. اکنون مدت هاست در خاک خفته اند ولی مردم وعده های آمریکا مبنی بر آوردن دموکراسی و رفاه را فراموش کرده اند و بجایش حسرت دوران همان دیکتاتورهایی را می خورند که خودشان در برانداختنش سهیم بوده اند.
دخالت آمریکا و متحدانش نه تنها به دموکراسی و آزادی منجر نمی شود بلکه با ویران کردن کشور و تکه پاره کردن آن همه ی این آرزوها را به باد می دهد و باید سالیان درازدیگری مشغول جنگ داخلی وکشتن همدیگر شوند.
شنبه – ۲ دی ۱۴۰۲
2023-12-23
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر