مهمترین چالش بشریت معاصر
در 7 اکتبر 2023 حماس تهاجم گسترده ای که نام "طوفان الاقصی" بر آن گذاشته بود را در درون منطقه تحت اشغال و نفوذ اسرائیل آغاز کرد, تهاجم را حماس در اوائل صبح با شلیک موشک علیه اهداف اسرائیلی و با تهاجم زمینی با 2500 شبه نظامی به پایگاه های نظامی و اماکن غیرنظامی اسرائیلی آغاز کرد, گفته شده است بیش از 1400 نفر در طرف اسرائیلی کشته شدند که اغلب غیرنظامی بودند, حماس همچنین بیش از 200 نفر را به گروگان گرفته است.
همچنین گفته شده حماس دست به کشتار در تهاجم به جشنواره موسیقی در منطقه کیبوتص رعیم زد و طی ان حدود 260 نفر را کشته, تعدادی مجروح و بخشی نیز گروگان گرفته است.
اسرائیل بلافاصله اعلام جنگ کرد و کابینه جنگی تشکیل داد, ابتدا دست به پاکسازی جنوب زد و سپس دست به تهاجمات هوایی وحشیانه و بی سابقه علیه مردم عادی و غیر نظامیان در غزه زد و نام عملیات خود را "شمشیر آهنین" نامید و به تهاجم و مورد هدف قرار دادن گسترده مدارس, بیمارستان ها و خانه های شهروندان در غزه دست زد.
قطعا و بی تردید مقاومت در برابر اشغالگری یک حق است, و شکی نیست که این بحران در خلاء روی نداده است, بحران زمینه قبلی و سابقه هفتاد ساله دارد و طی این مدت اسرائیل همواره به طور یک جانبه قطعنامه ها, پیشنهادات صلح و کلیه مساعی بشردوستانه را پس زده است و به طور کاملا یک طرفه راه را بر حتی اقدامات انسانی بسته است و به قرارداد و پیمان صلحی که با فلسطینیان امضا کرده است پای بند نمی باشد.
یکی از زمینه سازان این بحران رژیم حاکم بر ایران است, من به صراحت اعتقاد ندارم که از بدو تاسیس جمهوری اسلامی تاکنون هیچگاه دشمنی محتوایی بین اسرائیل و ملایان وجود داشته است, گر چه دو طرف در پروپاگاندای خود همواره همدیگر را دشمن خطاب کرده و می کنند و رژیم در اقدام تبلیغاتی و کاملا بی محتوا اقدام به نصب بنر شمارش معکوس محو اسرائیل از نقشه جهان می کند و از زبان رهبرانش اسرائیل را دشمن می نامد.
و اسرائیل هم علیرغم شعارها و تبلیغاتی که می کند و حتی علیرغم اقدامات محدود و کنترل شده ای که علیه رژیم انجام می دهد, اما عمیقا دشمنی محتوایی با جمهوری اسلامی ندارد و این دو در اعماق وجودشان هر کدام لازمه دیگری هستند و برای همدیگر منافع استراتژیک به ارمغان می آورند.
رژیم ملایان با حمایت مالی و تسلیحاتی از حماس به دروغ و ریا خود را حامی مردم و آرمان فلسطین جا می زند و انبوه مردم عرب و مسلمانان را فریب می دهد و به سمت خود می کشاند, در حالیکه موشک پرانی های حماس و حزب الله با وجود سیستم های بسیار پیشرفته دفاع موشکی اسرائیل و گنبد آهنین, کمترین آسیبی را به اسرائیل وارد نمی کند, بلکه برعکس منافع استراتژیکی همچون همدردی و سمپاتی بین المللی برای اسرائیل به ارمغان می آورد و به آن امکان می دهد که بجای این که بر کرسی اشغالگر و سرکوبگر مردم فلسطین بنشیند, خود را قربانی تروریسم جا بزند.
کما این که در جنگ ایران و عراق هم شاهد بودیم علیرغم این که شعار محوری خمینی در جنگ علیه عراق " فتح قدس از طریق کربلا" بود, اما همان زمان دیدیم اسرائیل با خمینی معامله تسلیحاتی پنهانی داشت که همان زمان وسیعا افشا شد.
آیا اسرائیل تا آن حد نادان است به طرفی که علنا قصد فتح قدس را دارد و شعارش را می دهد, سلاح بفروشد؟!
بنابراین علیرغم شعارهای دو طرف ما شاهد نوعی وحدت و هماهنگی نانوشته بین ملایان حاکم بر ایران با اسرائیل علیه منافع عالیه دیگر ملت ها هستیم.
بحران اسرائیل و غزه به سود طرف های دیگری هم می تواند باشد, مثلا این بحران می تواند فرصت و استراحت و نفس راحتی برای روسیه و پوتین در جنگ اوکراین باشد و توجهات جهانی را از بحران اوکراین و روسیه به سوی دیگری معطوف کرده است.
و البته سود و فایده بحران اسرائیل و غزه برای ملایان حاکم بر ایران, این است که تا حدودی بحران های داخلی و انقلاب زن, زندگی, آزادی را به حاشیه رانده است.
بحران اسرائیل و غزه یکبار دیگر عجز و ناتوانی جهان به اصطلاح متمدن را از یک سو و معیوب بودن نظم جهانی و نبود حد اقلی از منطق و عدالت از سوی دیگر را به نمایش گذاشت.
در جهانی که قانون جنگل به تمام و کمال حاکم است و طرف قوی تر در زیر چتر حمایت باند های قدرت جهانی بیمارستان ها و غیر نظامیان را در معرض بمباران های وحشیانه قرار می دهد, براستی نقش سازمان ملل, شورای امنیت و انسانیت چیست؟
جهان عرب, جامعه عرب و جهان اسلام کجا هستند, چرا نظاره گر هستند؟
قدرت های مدعی رقابت با آمریکا همچون چین و روسیه چرا کاری نمی کنند؟
معنی این حمایت از اسرائیل و این سکوت و بی عملی چیست؟
کجاست منشور جهانی حقوق بشر, حقوق شهروندی و حقوق کودک؟!
حتی جنگ هم قانون و قاعده دارد.
حتی اشغالگری هم قانون و قاعده دارد, و قوانین بین المللی برای اشغالگر هم تعهدات مشخصی تعیین کرده است.
در رابطه با بحران اسرائیل غزه همه کشورها و ملل جهان و حتی خود اسرائیل و فلسطین از لحاظ درونی دچار دو دستگی شدند, علیرغم این که عمق فاجعه و جنایت و ژنوساید بخوبی روشن و واضح است.
به نظر من جهان در برابر یک مرحله تعیین تکلیف جدی قرار دارد و بحران کنونی قطعا باعث تغییر های کیفی و بنیادین در صف بندی های جهانی خواهد گردید.
جهان کنونی یا از این دوگانگی خفه کننده و معیارهای دوگانه خلاص خواهد شد که لازمه اش وقوع تغییرات بنیادین و عمیق در نظم معیوب کنونی جهانی و ایجاد تحولات زیربنایی و محتوایی در سازمان ملل, شورای امنیت و قوانین و حقوق بین الملل خواهد بود, و در غیر این صورت اردوگاه امپریالیسم و نیروهای استثمارگر خواهند توانست خودشان را به طور مطلق و به گونه مونیستی یکدست و تثبیت کنند و ما شاهد حاکمیت افسار گسیخته و بی گفتگوی اردوگاه بربریت و قانون جنگل در کل جهان خواهیم بود.
در پایان این گفته ارنستو چه گوارا را یادآوری می کنم که می گوید:
آنچه پایانی ندارد, نه تویی و نه من...
این انسانیت است که تا ابد فریاد کشیده خواهد شد.
کاوه آل حمودی
Kaveh179@gmail.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر