هنوزاعتقاد دارم حمایت از مواضع آقای رضا پهلوی در مبارزه با جمهوری اسلامی درست بود، ابوالفضل محققی
دوستانی چند به طعنه وطنز ایراد گرفتند که ابوالفضل باز تمامی تخم مرغ های خود را به اشتباه در سبد آقای رضا پهلوی نهادی که بایک چرخش سبد را واژگون وهر چه تخم مرغ که افرادی مثل تو در آن نهاده بودند با خاک یکسان کرد.
راستش ماندم چه جوابی بدهم . به مجموعه نوشته های خود در رابطه با دفاع از آقای رضا پهلوی مراجعه کردم. صمیمانه بنویسم هنوز بر این قرار هستم که بزرگترین وظیفه اپوزیسیون تلاش در جهت شکل دادن به جبهه ای است که در مقابل جمهوری اسلامی باید شکل بگیرد .جبهه ای با دید گاه های متفاوت که در فردای پیروزی، وگاه رای ! به انتخابات آزادی که جامعه آزاد ،سکولار و دمکراتیک ایران را رقم خواهد زد نقش بزرگ خود را ایفا کند.
انتخاباتی آزاد که رای مردم واقعا محترم شمرده شود و صندوق رای بازتاب دهنده نظر وانتخاب آزاد مردم باشد .آن آزادی که طرفدار سلطنت ویا نظام اسلامی نیز با فراغ بال رای خود را بدهد وبر رای اکثریت جامعه گردن بگذارد . این امر به بلوغ جامعه بر می گردد.
اگر جامعه فردای ایران !جامعه بر آمده از دل چنین مبارزه ای سخت ونفس گیرهنوز به این بلوغ فکری نرسیده باشد که جمهوری سکولار ودموکراتیک بهترین گزینه جهت بر پائی جامعه آینده ایران بداند؟ ! با این مردم چه می توان کرد؟
نمی توان با توسل به زور مانع از انتخاب افراد گردید .چرا که آزادی انتخاب اولین اساس دموکراسی است. از این رو من بر همین اساس بر مواضع افراد ،نقش ،میزان نفوذ و تلاششان جهت شکل دادن به جبهه ای گسترده از نیرو های اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی می نگرم که توان این را داشته باشد که حساب ماشالله قصاب ها و فلانژهای بر هم زننده صف های مشترک اعتراضی را بر علیه جمهوری اسلامی روشن کند وتحلیل ببرد.
کسانی که با خط کشی مشخص و تقابل با چنین لمپن هائی !پیش زمینه یک ائتلاف وهم گامی مشترک را پی می ریزند .من حساب این دلسوزان و خواستاران یک جبهه مشترک برای مبارزه با جمهوری اسلامی را از حامیان افراطی ، دسته های کف بر دهان آورده ومشت در هوا چرخانده که نمود خارجی فلانژ دهان گشاد جمهوری اسلامی هستند ، از مخالفان فکری جدا می سازم.
چگونگی بر خورد وطرد این گونه ضربه زنندگان بر جنبش انقلابی را ملاک اصلی حمایت از جبهه مشترک می دانم.
میزان تلاش ،فداکاری ،نقشی که هرفرد در جنبش ایفا می کند ،نفوذ معنویش در افکار عمومی وتوانائی ها و مقبولیت مردمش را بها داده وحمایت می کنم .این که فرد مورد حمایت تا چه میزان بر گفته ،پیمان و ایفای نقش مثبت خود پایداری نشان می دهد امری است که زمان قاضی آن است و خود وی جوابگو.
من بشخصه تا زمانی که فرد یا جریانی با خلوص دل وشوری نشات گرفته از عشق به مردم وتلاشی پیگیر همراه با نگاهی انسانی به مردم و آینده ایران با تکیه بر عناصر درست جامعه رو بسوی آینده روشن و دموکراتیک تلاش می کند از مواضع او حمایت می کنم .این حمایت را عمل وگامی درست در جهت توان بخشیدن وگسترده کردن جیهه متحد بر علیه جمهوری اسلامی که در حال حاضر حضور داشته وحضورویرانگرش هر روز بیشترین لطمه را به این مردم وسرزمینمان ایران می زند می دانم ! نگاهی که یک سال قبل بر همین اساس در حمایت از آقای رضا پهلوی نوشتم ...
"فرد و جریان سیاسی که قادر شود هم رائی و هم گامی اجتماعی را حول شعار های معین که در حال حاضر سرنگونی جمهوری اسلامیست!بوجود بیاورد و برای برقراری یک جامعه آزاد وسکولارمبتنی بر عدالت اجتماعی و قانونیت براساس انتخاباتی کاملا آزادومسالمت آمیزتلاش کندباید مورد تکریم واستقبال قرار گیردودر راستای چنین خواستی اقدام شود!
نیروئی که بتواند تهداب جامعه ای مدرن همگام با زمان وبهره مند از توان میلیون ها جوان ونسل های نوجوانی که تازه پای در صحنه اجتماعی نهاده اند را پی ریزی نماید.
با تکیه بر تخصص و روح ملی صد ها هزار متخصص که بسیاری از آنان خارج ازکشورند و بسیاری نیزدر داخل کشور پایه های یک حکومت ملی متکی بر تخصص و کار آئی افراد راسازمان دهی نماید.
نگاه وبرخورد من به صحنه مبارزه جاری در جامعه به حضورهر دم فزاینده آحاد مردم بخصوص نسل جوان در صحنه مبارزات صنفی وسیاسی است ! به شعار های بر آمده از دل مردم وچهل سال تجربه تلخ حکومت اسلامی....
از این رو برخورد من به مسیر طی شده توسط آقای رضا پهلوی وبازتاب گفتار ورفتارش در صحنه مبارزه سیاسی بر همین اساس است .که می گویند : " من اساس دموکراسی را بر مبنای جمهوریت میبینم، یعنی حق انتخاب مر دم! "شورای ملی ایران برای انتخابات...
یا این گفتار در ارتباط با امر پادشاهی وراثتی که وراثت را برای هیچ مقامی دموکراتیک و قابل قبول نمی داند!
"مشروعیت هرنظامی تنها در جمهوریت یعنی با تکیه بر رای مردم، رای اکثریت ممکن می گردد، دموکراسی بدون ساختار های قدرتمند مدنی، بدون سازمان ها، احزاب و رسانه های آزاد و تامین حقوق اساسی فردی و شهروندی، بدون واگذاری اعمال حکومت به احزاب و سازمان های برآمده از انتخابات آزاد ممکن نمی گردد...
با چنین درکی از آقای رضا پهلوی ونظرات ایشان به حمایت از ایشان پرداختم وهنوز اعتقاد دارم که باید صبورانه بدون تخطئه شخصیت ایشان ! از مواضع ضد جمهوری اسلامی وتلاش های بین المللی ایشان باید حمایت کرد و خواست که حساب خود را بعنوان یک فرد جنتلمن ومبادی احترام و حرمت اجتماعی از بی یقه های دهان به ناسزا و الفاظ و عمل زشت گشوده جدا سازند و در جایگاهی که شایسته ایشان است بیاستند .نمی توان از مهر وملایمت سخن گفت و در عین حال چشم بر عمل زشت کسانی که خود را حامی ایشان می دانند بست . گفتار و شیوه عمل و کردار امروز ما ملاکی بر نقش وعمل کرد ما در فردای آزادی است.
گویا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر