صفحات

۱۴۰۰ تیر ۷, دوشنبه

 اعتصاب‌هایِ گسترده در ایران، کوروش گلنام


اعتصاب گسترده و تاریخی کارگران صنعت نفت، گاز و پتروشیمی، از مهم‌ترین بخش‌هایِ صنعتی ایران در شهرهایِ گوناگون از آن میان آذربایجانِ‌غربی، اصفهان، خوزستان، ایلام، بوشهر، بهبهان و تهران، امروز هم‌چنین پیوستن شرکت گاما و دامداران نیز به اعتراض‌ها هم‌چنان ادامه دارد و با هم‌بستگی و پشتیبانیِ شماری از مردم: آموزگاران، دانشجویان، پازنشستگان و ... روبرو شده است.

تا کنون و در بیش از 42 سال حکومت اسلامی، چنین اعتصابِ گسترده‌ای با چنین پشتیبانی از ‌دیگر لایه‌هایِ اجتماعی انجام نگرفته است. اگر خواسته‌هایِ اعتصاب‌کنندگان برآورده نشود، گمانِ گسترش بیش‌تر اعتصاب‌ها نیز می‌رود.

هم‌گامی مردم در تحریم نمایش انتخابات، چرخ نیرویِ توان‌مند درونی جامعه ایران برای رهایی از حکومت اسلامی را بیش از گذشته به چرخش درآورده است و امیدواری برایِ آزادی را بیش از گذشته افزایش داده است.

این اعتصاب گسترده تا همین‌جا نیز خود یک پیروزیِ بزرگ است. کارگران زحمت‌کش و تهی‌دست از جان مایه گذاشته‌اند و خوش‌بختانه مردم نیز پشتیبان آن‌ها هستند. امیداست کسانی که تواناییِ دارند، یاریِ مالی به کارگران اعتصابی را فراموش نکنند.

پس از تحریم نمایش انتخابات(انتصابات) که مردم نیرویِ خردکننده خود را در برابر حکومت سرکوب، ترور و ریا به جهانیان نشان دادند، این دومین زورآزمایی موفق این‌بار با اعتصاب کارگران دلیر با حکومت است.

مبارزه مردم ایران برایِ آزادی به شکل‌هایِ گوناگون و به دور از خشونت هم‌چون هم‌بستگی و هم‌گامی در "نه به انتخابات نمایشی، نه به حکومت" و آن تحریم تاریخی و اینک اعتصاب گسترده کارگران جان به لب آمده، آغاز روندِ مهمی در ایران است. ما ایرانیان از هم‌اکنون باید در اندیشه فردایِ آزاد ایران باشیم. نگارنده به عنوان یک ایرانی، بارها دیدگاه خود برای آینده ایران را بیان داشته است و در زیر تنها به بخش کوچکِ مهمی دوباره اشاره می‌کند :

یکدر فردایِ آزاد ایران، به هر شکل شدنی از خشونت و انتقام‌گیری کور جلوگیری کنیم.

ما هرگز یک‌بار دیگر نباید دچار چرخه خشونت بشویم. شکنجه و اعدام را باید ممنوع کنیم. جامعه آینده ایران باید در دوران آرامش بتواند زخم‌هایِ‌خونین خود را بهبود بخشد. خشونت و انتقام جویی فردی خشونت‌زا است. همه کسانی که در این حکومت کار کرده‌اند را نبایدخائن نامید. میلیون‌ها تن در بانک‌ها، اداره‌هایِ گوناگون، رسانه‌ها، شرکت‌ها، بخش‌های نظامی و... مجبور بوده‌اند کار کنند و نمی‌شود آنان را حتا سرزنش کرد.

آنان که باید جزا ببینند را به دست قانون برآمده از خواست و رای آزاد و آگاهانه مردم بسپاریم؛ قانون خود روند محاکمه درست و انسانی بزه‌کاران و تبهکاران را روشن خواهد کرد. در قانون آینده حق شهروندیِ تک، تک ایرانیان در هر گوشه ایران باید تامین شده باشد. حاکم بر جامعه آینده ما باید قانون باشد نه شخص، نه حاکم و نه حکومت. ما ایرانی‌ها تا به ارزش و اهمیتِ وزنه قانون و قانون‌مداری در زندگی، درست پی نبرده و قانون‌مند نشویم، راه به‌جایی نخواهیم بُرد. این مهم از هم اکنون نیاز به بررسی، گفت‌وگو و تمرین دارد. باید قانون‌مندی در ذهن و درون ما نهادینه شود. از خود و خانواده خود باید آغاز کنیم.

ـ قانون اساسی آینده ایران می‌باید از نفوذ هرگونه دین و ایدئولوژی به دور باشد.

دومبارزه با دروغ

ریشه دروغ‌گویی در جامعه آینده ایران باید خشکانده شود. زرتشت که اندیشمند زمانه خود بوده است، می‌تواند الگویی باشد که از درون و تاریخ خود ما برخاسته است. من خداباور نیستم ولی می‌توان از گذشته تاریخی خود آموخت: "اشه (راستی، نظم جهانی)از اهورامزدا سرچشمه نیروی زندگی است و در برابر دروج (دروغ، پلیدی) قرار دارد." دوری از دروغ و پلیدی و سه واژه شناخته شده زرتشت در پهنه جهان "پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک" از آموزه‌هایِ فرهنگی و تاریخی ایران است. شما در کم‌تر دین و آیینی چون دین زرتشت شاهد چنین تاکید و کوششی برای مبارزه با دروغ‌گویی، پلیدی و زشتی دروغ‌گویی و زیان‌هایِ آن درجامعه هستید. زرتشت از اهورامزدا، که اتفاقن بر خلاف خدایِ اسلام قادر مطلق نیست و شریک انسان در نبرد با اهریمن است، بارها درخواست می‌کند که او را درنبرد با دروغ‌گویی یاری‌دهد. درست است که دروغ زاییده ترس، زورگویی، نا امنی، ریاکاری برای رسیدن به قدرت و هدف، که خود نخستین زمینه چاپلوسی و کُرنش است، ولی حتا از هم اکنون در زیر بمباران هر روزه دروغ‌هایِ حکومت، تا آن‌جا که شدنی است و امنیتِ جانی اجازه می‌دهد باید از دروغ دوری کرد. دست‌کم در خانواده زمینه راست‌گویی وحق‌گویی در چهارچوبی که امروز شدنی‌است را فراهم نمود.

سه. بسیار شنیده‌ایم که از سقوط شدید اخلاقی مردم گفته می‌شود که حقیقتی انکار نشدنی است ولی مردم پرورش یافته سیستم حاکم برجامعه هستند. سیستمی که متکی بر اندیشه‌های پس‌مانده از چرخه تمدن جهانی برپایه زورگویی، جنایت، زندان، شکنجه، ترور، دروغ‌گویی، رانت‌خواری، گروه‌هایِ مافیایی، نماسازی، رهبری و رمه و اُمت باشد، بالاترین میزان بیکاری، تن‌فروشی، اعتیاد، کودکان‌کار، بی‌خانمانان و... را داشته باشد، دیگر خلق و خویِ خوشی برای مردمِ گرفتار باقی نمی‌گذارد! یک دوره کوتاه آرامش، امنیت، گشایش در کار و زندگی و آزادی بیان، هنر و موسیقی و شادی جامعه ایران را دگرگون خواهد کرد. البته کار کارشناسان و اهل اندیشه ساده نخواهد بود و باید گروهی عاشق به به‌سازی و بازسازی و پیش‌رفت ایران بتوانند با همه توان و وجود کار کنند.

چهار. آموزش و پرورش، هنر، فیلم، تآتر ، موسیقی...

ـ گذشته از نقش پرورشی در خانواده، آموزش و پرورش، از دیگر پایه‌هایِ نخستین تربیتی کودکان و نوجوانان است.

ـ شیوه آموزش باید با توجه به وضع فرهنگیِ ایران بازسازی و نوسازی شده و از پایه بکلی دیگر شده و هیچ دین و ایدئولوژی‌ای در تدوین آن نفوذ نداشته و مناسب با فرهنگ و جامعه ایران تدوین شده باشد.

ـ پروپاگاندا(تبلیغ) برای هر دین و باوری در آموزشگاه‌ها باید ممنوع شود.

ـ دست‌ِ آخوندها به‌کلی باید از آموزشگاه‌ها کوتاه شود.

ـ کار کودکان درهمه ایران باید ممنوع شود.

ـ همه کودکان ایرانی باید آموزش رایگان داشته و این امکان در سراسر ایران برای همه کودکان فراهم شود. هر دانش‌آموز و دانشجویی باید آزاد باشد که خود در باره هرچه که خواست بررسی و پژوهش کند.

نگارنده پیش از این نیز یاد آور شده است که بسیاری از مسجدها، قارچ‌های مسمومی به‌نام زیارتگاه‌، امامزاده و... باید به مراکز فرهنگی، تآتر و موسیقی، کنسرت جشن و شادی تبدیل شود.

درآینده کارشناسان حقوقی در زمینه تدوین قانون اساسی تازه ایران بسیار خواهند گفت و نوشت. هدف نگارنده این است که جوانان ما هر روز بیش‌تر به چنین بحث‌ها اندیشیده و در جامعه به آن دامن بزنند. اگر آمادگی بسنده را داشته باشیم پس از فروپاشی این حکومت، از هرج و مرج و خون‌ریزی جلوگیری خواهد شد.

اینک باید از اعتصاب‌کنندگان دلیر با وجودِ این همه فشار‌وتنگنا در ایران، پشتیبانی نمود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر