وداع رضا پهلوی با چکمه پوشان سلطنت طلب
شاهزاده «رضا پهلوی» در پیام جدید خود با عنوان «پیمان نو»، از گروههای سیاسی خواست که بر «نجات ایران» متمرکز و برای گذار از جمهوری اسلامی متحد شوند.
او گفت: «انگیزه من رسیدن به قدرت سیاسی نیست بلکه تلاش برای برقراری سیستمی است که قدرت در انحصار یک فرد یا گروه نباشد.»
***
پیام جدید رضا پهلوی که روز دوشنبه هفتم مهر ۱۳۹۹ منتشر شد، واکنشهای متفاوتی در میان فعالان سیاسی داشته است. او در بخشی از این پیام گفت: «من به همه نیروهای سیاسی دموکراسیخواه، فارغ از گذشته و گرایش سیاسیشان دست یاری دراز میکنم و میخواهم با کنار گذاشتن اختلافات و خود بزرگبینی و برتریجویی، روی یک هدف متمرکز شوند: نجات ایران.»
مهران براتی، معاون دبیرکل و مسوول امور بینالملل شورای مدیریت گذار این پیام را «وداع شاهزاده رضا پهلوی با سلطنتطلبان چکمهپوش» میداند.
رضا تقیزاده، تحلیلگر سیاسی اما تاکید میکند که در بررسی پیام رضا پهلوی باید شرایط محیطی و وضعیت فعلی ایران مورد توجه قرار گیرد. او جایگاه فعلی رضا پهلوی را یک پرچم میداند؛ پرچمی شبیه «پرچم کاوه».
از دیدگاه براتی، جایگاهی که شاهزاده رضا پهلوی برای خود تعریف کرده، همچنان در این پیام نیز ناروشن است. او خبر میدهد که قرار است شورای مدیریت گذار هم در این باره بیانیهای را منتشر کند و میگوید: «به دلیل همسویی بین برنامههایمان و این پیام، ما موضع تاییدآمیز داریم.»
رضا تقیزاده اما بیشتر به رفتار گروههای اپوزیسیون با شاهزاده رضا پهلوی اعتراض دارد و تاکید میکند که جایگاه او یک نیمتنه از دیگر شخصیتهای سیاسی اپوزیسیون بالاتر است.
مخاطبان پیمان نو
از دیدگاه مهران براتی، این پیام خطاب به برخی طرفداران سلطنت بود که یک فرد چکمهپوش و یک شاه مقتدر مانند رضاشاه میخواهند: «این پیام در حقیقت وداع با سلطنتطلبان چکمهپوش بود.»
او یادآوری میکند که رضا پهلوی تاکنون موضع ضد سلطنت نداشته اما مخالف استبداد فردی پادشاهی و حکومت فردی است.
معاون دبیرکل و مسوول امور بینالملل شورای مدیریت گذار میگوید: «اولین عکسالعمل را هم از طرف "رامین پرهام" دیدیم که خداحافظی کرد. چرا که شهریاری میخواست فره ایزدی داشته باشد.»
رامین پرهام در توییتر خود نوشته است: «پایان یک توهم: مرگ یک توهم در "پیمان"ی که هیچچیزش "نوین" نیست. هیچچیزی دردناکتر از مرگ یک توهم نیست. هیچچیزی اما زایندهتر از مرگ یک توهم نیز نیست.»
رضا تقیزاده، تحلیلگر سیاسی میگوید: «اگر شرایط محیطی را درباره پیام شاهزاده در نظر نگیریم، ممکن است دچار اشتباه شویم و فکر کنیم که این پیام نکات جدیدی ندارد.»
او تاکید میکند: «مردم نگرانند که وضعیت کشور به لحاظ امنیتی مانند سوریه و به لحاظ اقتصادی مانند ونزوئلا شود.»
گره خوردن اعتصابها و اعتراضها
از دیدگاه مهران براتی، بخش جدید دیگر این پیام، اعلام فعالیت سیاسی از سوی شاهزاده رضا پهلوی است: «شاهزاده رضا پهلوی پیش از این میگفت نمیخواهد در امور سیاسی به عنوان یک فعال سیاسی شرکت کند و قصد دارد لولایی بین جریانات اپوزیسیون باشد. اما اکنون در این پیام اعلام کرده به دنبال فعالیت سیاسی است.»
تقیزاده نیز در پاسخ به انتقادها درباره مطرح نشدن برخی از مباحث در این پیام میگوید: «شاهزاده رضا پهلوی در داخل کشور نیست و هنوز مقبولیت "خوان گوایدو" در ونزوئلا را نیز ندارد که از سوی بیش از ۵۰ کشور به عنوان رییس دولت شناخته شده است و یک تیم مشخص دارد.»
او اضافه میکند: «این امکانات در اختیار شاهزاده رضا پهلوی قرار ندارد، به همین دلیل او عبور از جمهوری اسلامی و دیگر موضوعات را به تحقق هدف ابتدایی واگذار میکند. نه میخواهد فردمحور باشد و نه رهبری این حرکت را برعهده بگیرد. خطوط مقاومت را ترسیم میکند اما نمیگوید که با کدام سلولها این هدف را محقق کنند.»
تقیزاده تاکید میکند که دعوت به اعتصاب باید به گوش مردم برسد و اعتراضها باید با اعتصابها همراه شوند.
این تحلیلگر سیاسی یادآوری میکند که گره خوردن اعتصاب و اعتراض در حرکتهای پیشین وجود نداشته است و اگر اعتصابها به اعتراض ها گره بخورند، زمینه عبور از جمهوری اسلامی فراهمتر میشود.
رابطه شاهزاده رضا پهلوی با گروههای سیاسی
رابطه شاهزاده رضا پهلوی با دیگر گروههای سیاسی از مباحث مطرح شده درباره این پیام است. مهران براتی میگوید: «او حزب سیاسی ندارد که با دیگر احزاب و جریانات ائتلاف کند و این سوال به وجود میآید که فعالیتش جنبه مشوق فعالیتهای سیاسی را دارد و یا خود قصد دارد به عنوان یک نهاد و جریان سیاسی فعالیت کند.»
براتی با اشاره به تشکیل «شورای ملی ایران برای انتخابات آزاد» و سپس کنارهگیری شاهزاده رضا پهلوی از این شورا میگوید: «او به این دلیل که تشخیص داد فعالیتش به عنوان رهبر سیاسی به نفعش نیست، از این شورا کنارهگیری کرد. اکنون نیز حزب مشروطه از او انتظار دارد پادشاهی موروثی را دنبال کند. اما برای شاهزاده رضا پهلوی اصل جمهوریت مهم است و نمیتواند این نقش را بپذیرد.»
رضا تقیزاده اما میگوید شاهزاده رضا پهلوی از پرداختن به جزییات خودداری میکند و این موضوع را به مردم واگذار کرده است: «تا حد زیادی نیز حق دارد، چرا که این موضوع نباید اولویت باشد.»
او تاکید میکند که شاهزاده رضا پهلوی نمیخواهد مدیر اجرایی شود: «تمرکزگرا هم نیست و خوشحال میشود که جمعی از راست تا چپ افراطی با هم بنشینند. اتفاقا به چپها بیشتر علاقهمند است.»
رفتار گروههای سیاسی اپوزیسیون با شاهزاده رضا پهلوی
مهران براتی میگوید: «در کل، صحبت شاهزاده رضا پهلوی نکات مثبت زیادی دارند؛ به ویژه این که نکات مثبت به شکل دیگری تکرار اسناد و شورای مدیریت گذارند.»
به گفته براتی، در ابتدای تشکیل این شورا، سه سند مطرح شد؛ «ضرورت اتحاد گسترده ملی و تشکیل شورای مدیریت گذار برای گذار به دموکراسی در ایران»، «رویکردها و بنیانهای ارزشی مشترک شورای مدیریت گذار» و «استراتژی گذر از جمهوری اسلامی ایران».
او میگوید: «این اسناد نیز بر پایه مقاومت مدنی و مبارزات سیاسی و سندیکایی تدوین شدهاند و یک مبارزه خشونتپرهیز است.»
تقیزاده در این میان به رویارویی گروههای اپوزیسیون با رضا پهلوی اعتراض دارد و میگوید: «هم طرفداران گاهی به رفتارهایش انتقاد دارند و هم مخالفان که تغییر نگاه ندادهاند.»
او اضافه میکند: «اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، مردم از اپوزیسیون عبور خواهند کرد.»
به گفته تقیزاده، اگر گروههای اپوزیسیون با شاهزاده رضا پهلوی به توافق کلی برسند، حداقل میتوانند صاحب چیزی شوند که آن آزادی ایران است.
جایگاه رضا پهلوی در پیمان نو
جایگاه رضا پهلوی و نقش او به عنوان رهبر و یا نماد در سخنان برخی از تحلیلگران مطرح میشود اما مهران براتی میگوید که این مورد نیز روشن نیست.
به گفته او، ائتلاف فقط میان احزاب و جریانات سیاسی معنا دارد و افراد نمیتوانند با یکدیگر ائتلاف کنند.
رضا تقیزاده اما میگوید که برخورد گروههای اپوزیسیون با شاهزاده رضا پهلوی از حمایت مردمی برخوردار نیست.
او تاکید میکند: «در ایران معمولا دو اسم برده میشود؛ رضاشاه و رضا شاهی که مردم فکر میکنند باید الان شاه باشد. در سه سال اخیر نام حتی یک نفر دیگر، حتی رهبران "جنبش سبز" مطرح نشده است.»
این تحلیلگر سیاسی تاکید میکند که جایگاه شاهزاده رضا پهلوی یک نیمتنه از دیگر رهبران اپوزیسیون بالاتر است.
مهران براتی با اشاره به گفتوگوهای سابق با شاهزاده رضا پهلوی میگوید که او مایل نیست نقش رهبری داشته باشد و از این نقش فرار میکند: «چرا که این نقش مسوولیتها و مخاطراتی را به وجود میآورد که او به دلیل تمایلات دموکراتیک قوی مایل به پذیرش آنها نیست.»
او میافزاید: «البته طیف گستردهای از سلطنتطلبان برای تاثیرگذاری بر او کوشش میکنند. قبلا میگفتیم که باید کسی او را از دست سلطنتطلبان دو آتشه نجات دهد.»
این فعال سیاسی همچنین میگوید که شاهزاده رضا پهلوی تصور نماد بودن را ندارد: «حداقل این گونه به ما گفته است.»
او تاکید میکند: «البته هنوز جایگاهی که برای خود تعریف کرده است، مشخص نیست. معنای این پیام این است که او میخواهد وارد صحنه بازی سیاسی شود اما شکل آن روشن نیست.»
رضا تقیزاده نیز میگوید شاهزاده رضا پهلوی فردگرا نیست: «به همین علت حتی خود را کاوه نیز معرفی نمیکند.»
به گفته او، تعبیری که شاهزاده رضا پهلوی در این بیانیه از خود ارایه میکند، یک پرچم است.
رهبران شهری و منطقهای
مهران براتی میگوید جامعه ایران به صورت سنتی بر روی شخصیتهای سیاسی حساب باز کرده است: «در دورهای محمد مصدق و آیتالله خمینی این نقش را داشتند.»
او در عین حال یادآوری میکند که به مرور پرهیز از فردگرایی قوی شده است: «مردم زخم دیده و زخم خورده هستند و به این راحتی زیر بار رهبری فرد و سازمانی نخواهند رفت.»
این فعال سیاسی میگوید: «اما باز هم شخصیتهایی که مورد قبول جامعه قرار بگیرند، نقش خواهند داشت. ما با رهبران شهری و منطقهای روبهرو هستیم که به تدریج در جریان مبارزه، چهره خواهند شد؛ چهرههایی مانند نسرین ستوده، نرگس محمد و محمد نوریزاد. ممکن است این افراد به تدریج جریان سیاسی نیز به وجود بیاورند اما فرد هم تاثیرگذار است.»
رضا تقیزاده اما در این باره میگوید:«یک فعال حقوق بشر زندانی که اعتصاب غذا کرده است، طرفدارانی دارد. اما چه گونه میتوان گفت که این فرد میتواند یک جمعیت حدود ۸۰ میلیونی را با این همه بحران و تفاوت قومی اداره کند؟ با کدام تجربه مدیریت و بینش و جهانبینی؟»
مهران براتی در نهایت میگوید که باید جریانات سیاسی دست به دست هم بدهند و با روی باز یکدیگر را بپذیرند: «اکنون جامعه ما یک جامعه قبلیهای نیست که رضا پهلوی درباره اشتباهات گذشته خاندان پهلوی پاسخگو باشد. او به عنوان یک شهروند میتواند وارد مبارزه سیاسی شود.»
او یادآوری میکند که در کنگره ملی شورای مدیریت گذار نیز احزاب و شخصیتها حضور دارند: «شاهزاده رضا پهلوی هم به صورت فرد و هم اگر جریانی را تشکیل داد، نقش برجستهای خواهد داشت.»
این فعال سیاسی تاکید میکند که شاهزاده رضا پهلوی میتواند در شورای مدیریت گذار شرکت کند و یکی از رهبران برجسته در صحنه سیاسی باشد و یا خودش در شکلی که مناسب میداند، یک تشکیلات سیاسی ایجاد کند که رهبری آن را داشته باشد.
او در عین حال میگوید: «اگر شاهزاده رضا پهلوی بخواهد از نقش فردی فاصله بگیرد، ادامه صحبتهای فعلی دیگر ممکن نیست. یعنی شاهزاده رضا پهلوی نمیتواند از انتظاراتی که به عنوان فرد از او وجود دارد، فاصله بگیرد و در عین حال در همان جا هم بماند.»
رضا تقیزاده درباره راهکار موجود برای رویارویی با جمهوری اسلامی میگوید: «وضعیت فعلی با ۴۱ سال پیش فرق کرده است.»
به گفته این تحلیلگر سیاسی، انقلابهای رنگین یک ورق تازه به تاریخ تغییر حکومتها اضافه کردهاند و الان نیز وضعیت از انقلاب رنگین فاصله گرفته است.
او پیام شاهزاده رضا پهلوی را یک فرصت برای مردم میداند و میگوید مردم میتوانند زمینه حمایت خارجی از اعتراضات خود را دست کم مانند ونزوئلا فراهم کنند: «درست است که هر چه سهم ما در داخل کشور بیشتر باشد، مستقلتر از منافع خارجی خواهد بود اما بدون منافع خارجی این تغییر امکانپذیر نیست.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر